دانلود و خرید کتاب سقوط برای پرواز افسانه سماوات
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سقوط برای پرواز

کتاب سقوط برای پرواز

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سقوط برای پرواز

کتاب الکترونیکی «سقوط برای پرواز» نوشتهٔ افسانه سماوات در انتشارات شقایق چاپ شده است.

درباره کتاب سقوط برای پرواز

سقوط برای پرواز داستانی درباره حنانه، زنی پرکار است که با وجود شرایط نسبتاً مطلوب زندگی، با مشکلات کوچکی روبه‌رو است. اما زمانی که خواهرش به زندان می‌افتد، همه‌چیز تغییر می‌کند. برای حل این مشکل، حنانه تصمیمی بزرگ می‌گیرد: او رحمش را به زنی آشنا اجاره می‌دهد. اما در ادامه متوجه می‌شود که همسر این زن از این موضوع بی‌اطلاع است و همین مسئله، چالش‌های جدیدی را پیش روی او قرار می‌دهد.

رمان با توصیف‌هایی دقیق و جزئی‌نگر آغاز می‌شود و فضای داستان را با جزئیاتی از محیط اطراف شخصیت اصلی ترسیم می‌کند. صحنه‌های اولیه کتاب خواننده را با فضای احساسی و روانی حنانه آشنا می‌کند و او را به مسیری می‌کشاند که در آن تصمیمات اخلاقی، پیچیدگی‌های انسانی و احساسات در هم تنیده‌شده‌اند. حضور شخصیت‌هایی مانند مرجان و گیتی، که درگیر مسائل مختلفی هستند، روند داستان را پیش می‌برد و روایت را از حالت تک‌بعدی خارج می‌کند. این کتاب موضوعاتی از قبیل چالش‌های اجتماعی، مسئولیت‌های فردی و تصمیمات دشوار را در خود جای داده است. روایت داستان با نثری روان و جزئیات دقیق از محیط و احساسات شخصیت‌ها همراه است که می‌تواند خواننده را درگیر کند.

کتاب سقوط برای پرواز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران رمان‌های ایرانی با محوریت زنان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سقوط برای پرواز

«مقابل آینه ایستاد و به چهره رنگ‌پریده‌اش خیره ماند. مشتی آب یخ به گونه‌هایش پاشید تا از عطش عجیب‌وغریب تنش بکاهد. معده‌اش هنوز به‌خاطر عق زدن‌های بی‌سرانجام تیر می‌کشید. از سرویس اتاق‌خواب خارج شد و حوله‌اش را که بالای سرش پیچانده بود آزاد کرد. در تیوپ کرم صورتش را باز کرد. با کرم، سیاهی زیر چشمانش را محو کرد. گودی زیر چشم‌هایش از شروع ویار سخت و غیرقابل‌تحملش بیشتر از قبل توی ذوق می‌زد. چون مقصد بعدی‌اش محل کار بود آرایش ملایمی روی صورتش نشاند تا فقط چهره‌اش را از بی‌رنگ و رویی دربیاورد. با حسرت به شیشه عطر "شنل"ش نیم‌نگاهی انداخت. ویارش اجازه استفاده از هیچ عطری را نمی‌داد.

صدای تلفن همراهش بلند شد. خم شد تا تلفن را از روی پاف پایین تخت بردارد. همان‌طور که انگشتان دستش را لابه‌لای موهای نمدارش می‌کشید از اتاق خارج شد. راه افتاد سمت نشیمن، آهنگ بی‌کلامی که از استریو در حال پخش بود طرح لبخندی را روی لب‌هایش نشاند. پیامی تبلیغاتی برایش آمده بود. یک روز از آخرین پیامی که برای نازنین فرستاده بود می‌گذشت و نازنین حتی پیامش را نخوانده بود. می‌خواست زودتر از مرجان با نازنین صحبت کند. شماره نازنین را گرفت. باز هم خاموش بود. درست یک ماه بود که تلفنش را خاموش کرده بود. این موضوع کمی شک‌برانگیز به نظر می‌آمد. صدای گیتی را از داخل نشیمن می‌شنید. وقتی پیچ راهروی اتاق‌ها را رد کرد خودش هم در دیدش قرار گرفت. مثل همیشه پشت میز ناهارخوری نشسته بود و فنجان قهوه‌خوری پریچهر، همسایه طبقهٔ بالایی‌شان را توی دستش می‌چرخاند و فال امروزش را برایش می‌گرفت. این صحنه جزو اتفاق‌های روتین زندگی خودش و گیتی شده بود. پریچهر شنبه‌ها بدون گرفتن فال هیچ‌وقت پایش را برای رفتن به محل کار از در خانه بیرون نمی‌گذاشت.»

مارال
۱۴۰۳/۱۲/۲۷

برای یکبار خوندن خوب بود

حجم

۷۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۶۳۲ صفحه

حجم

۷۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۶۳۲ صفحه

قیمت:
۱۲۹,۰۰۰
تومان