دانلود و خرید کتاب چوب خط اوهام نرگس عبدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب چوب خط اوهام اثر نرگس عبدی

کتاب چوب خط اوهام

نویسنده:نرگس عبدی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب چوب خط اوهام

کتاب چوب خط اوهام نوشتهٔ نرگس عبدی است. انتشارات شقایق این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب چوب خط اوهام

کتاب چوب خط اوهام دربردارندهٔ یک رمان معاصر و ایرانی است که ۱۳ فصل دارد. نویسنده در مقدمهٔ این رمان آورده است که گناهان صغیره و کبیره آثاری بر جای می‌گذارند و امکان به‌وجودآمدن یک آتش‌سوزی بزرگ را پدید می‌آورند؛ آتشی که می‌تواند تر و خشک را با هم بسوزاند. 

خواندن کتاب چوب خط اوهام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چوب خط اوهام

«برگ زرد خیس درخت سیب از روی شانه‌ام به زمین می‌افتد. در دوردست‌ها پرتو کم‌رنگ خورشید را می‌بینم. از شبی قطبی زنده بیرون آمده‌ام. شبی که به خاطر فضای خفهٔ داخل خانه، در باغچه، روی بلوکی سیمانی صبح کرده‌ام. و در زیر بارانی که قریب به نیم‌ساعت است بند آمده. قطره‌ای اشک از چشمانم خارج نشده و این نیز مرحلهٔ جدیدی از جنون است؛ گریهٔ بی‌صدا، گریهٔ بی‌اشک.

دماغم را بالا می‌کشم. سرفهٔ خشک گریبان گلویم را می‌گیرد و امانش نمی‌دهد، تا جایی که اشک از چشمانم بیرون می‌زند. فقط خدا شاهد است شب گذشته در این باغچهٔ تاریک و بارانی چه بر سر من آمده.

لرزش موبایل و اعلان پیامکم نگاه منتظرم را به صفحهٔ لک‌افتاده می‌کشاند. آدرسی که ساعت‌هاست منتظرش هستم و سردار گفته بود تا قبل از هفت نمی‌فرستد.

در سالن را به آرامی می‌بندم. با هجوم گرما، بندبند وجودم درد را فریاد می‌زند. فرصت برای تعویض لباس‌های نم‌کشیده‌ام نیست. ساعت سه این مانتو را پوشیده بودم برای رسیدن به سردار. کیفم را برمی‌دارم. خم می‌شوم، پتوی کنار رفتهٔ جانا را رویش مرتب می‌کنم و پیشانی‌اش را می‌بوسم.

***

راننده ماشین را در مکانی که گفته‌ام نگه‌می‌دارد. کرایه‌اش را حساب می‌کنم و خیره می‌شوم به نم لباس‌هایم که به تشک صندلی منتقل گشته است. کیفم را به حالت مورب روی شانه می‌اندازم و پیش از این‌که زنگ را بفشارم، تماس داداش بر موبایلم می‌افتد! گلوی خشدارم را صاف می‌کنم؛ اوضاع بدتر می‌شود.

ـ الو.

ـ سر صبحی کجا رفتی؟

عذاب‌وجدانم را پس می‌زنم.

ـ حالم خوش نبود، اومدم درمونگاه.

او برای من تشویش دارد و من برای او.

ـ چی شده؟ صدات چرا این‌شکلیه؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۰۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

حجم

۵۰۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

قیمت:
۱۲۹,۰۰۰
تومان