کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی
معرفی کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی
کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی نوشتهٔ جعفر مرادحاصلی است. انتشارات سوره مهر این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، جلد ۳۸ از مجموعهٔ «شخصیتهای مانا» است.
درباره کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی
آشنایی با چهرههای برجستهای که در شکلگیری بخشی از پیکرهٔ سدهٔ رو به پایانِ ما نقشآفرین بودهاند، کاری است شایسته که با عنوان جامع «شخصیتهای مانا» سامان گرفته است. کتاب حاضر نگاهی کوتاه به زندگی و زمانه و آثار یکی از مردان مانا دارد. کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی برابر با یک ناداستان است. این کتاب تلاشی است برای بازگویی زندگی و آثار یکی از شخصیتهای تأثیرگذار و معاصر ایران.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر و برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل دلنوشتهها، جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی باشد.
خواندن کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب میرزا صادق مجتهد تبریزی
«بررسی و فهم افکار و اندیشههای میرزا صادق مجتهد تبریزی مستلزم شناخت زمینههای سیاسی و اجتماعی و تاریخیای است که او در متن آن زندگی میکرد. زندگی او با دو رویداد دورانساز تاریخ معاصر ایران همزمان بود. نخستین رویداد، انقلاب مشروطه و دیگری کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و تشکیل حکومت پهلوی بود. آراء و اندیشههای میرزا صادق مجتهد از این رویدادها بسیار تأثیر پذیرفته است. او در دوران مشروطه نظیر بسیاری از روحانیون برجسته به حمایت تمامعیار از این جنبش پرداخت و از هیچ تلاشی جهت تثبیت و تقویت آن فروگذار نکرد، اما با آشکار شدن ماهیت این جنبش، مسلط شدن گروههای تندرو و افراطی بر جنبش و به بیراهه کشاندن آن، راه خود را جدا کرد و به یکی از مخالفان سرسخت و آشتیناپذیر مشروطیت بدل شد و مخالفت خود را بیش از همه در نوشتههایش علیه مشروطه و مبانی فکری آن نشان داد. میرزا صادق پس از اعلام مخالفت با مشروطیت از صحنهٔ رویدادها کنار رفت، گوشهنشینی اختیار کرد و تا سالهای نخست حکومت رضاشاه دیگر کاری به سیاست نداشت. او در سال ۱۳۰۷ به معترضان تبریز به اقدامات رضاشاه پیوست و از رهبران آنها به شمار میرفت. در برخورد تند و خشن رضاشاه با این اعتراض، آخرین پردهٔ زندگی میرزا صادق مجتهد با دستگیری و تبعید و آوارگی و دوری از شهر و دیارش همراه شد. در تمامی این فراز و نشیبها میرزا صادق مجتهد در کسوت یک مجتهد و فقیه برجسته همواره تلاش میکرد از سنگر دین و آموزههای دینی در مقابل آنچه که بهزعم او بیدینی و کفر بود دفاع کند. او در این مسیر تمامی سختیها و دشواریها را به جان خرید، اما از باورها و اعتقادات دینی خود کوتاه نیامد.
آثار و نوشتههای میرزا صادق دربارهٔ مشروطیت نشان میدهد که او از درک و فهمی عمیق از مسائل اجتماعی و سیاسی برخوردار بود. او این موضوع را دریافته بود که هیچگاه امکان تلفیق اندیشههای غربی با اسلام وجود ندارد. عالمان مخالف مشروطه به شکاف عمیق و پرنشدنی بین مشروطیت و اسلام باور داشتند. از آن جمله میتوان به دیدگاههای شیخ فضلالله نوری اشاره کرد. بااینحال، در میان نوشتههای میرزا صادق مجتهد، اندیشههایی وجود دارد که بیانگر عمق نگاه او به مسائل فکری و سیاسی آن دوره است.
اندیشههای سیاسی میرزا صادق در تقابل دو جریان مشروطهطلب و مشروعهخواه معنا مییابد. در انقلاب مشروطهٔ ایران که جنبشی آزادیخواه بود و هدف ایجاد دگرگونیهای بنیادی در تمامی ابعاد جامعه را پی میگرفت، همچون اغلب جنبشهای اجتماعی، طبقات و گروههای مختلفی با اختلاف در دیدگاهها مشارکت داشتند. روشنفکران، بازرگانان، تجار و روحانیون عمدتاً سه گروه اصلی سازندهٔ انقلاب مشروطه به شمار میروند. پس از صدور فرمان مشروطیت بهتدریج اختلاف بین این گروهها آشکار شد. مهمترین اختلافها ابتدا بین روشنفکران و روحانیون پدید آمد. روشنفکران که تحصیلکردگان جدید و نمایندهٔ ارزشها و آرمانهای سیاسی غربی بودند، خواهان استقرار و تحکیم نظام پارلمانی بودند. ریشههای فکری این گروه عمدتاً از اندیشههای انقلاب کبیر فرانسه نشئت میگرفت، اما روحانیون یا درصدد تأویل و توجیه شرعی مفهوم مشروطیت برآمدند و یا یکسره به انکار و رد آن پرداختند.»
حجم
۲۹۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۲۹۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه