کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون
معرفی کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون
کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون نوشتهٔ سباستین هافنر، ترجمهٔ ژیلا فرهادی و ویراستهٔ مرجان مهدی پور و فرزاد مرادی است. انتشارات خوب این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ سیاسی آلفرد هیتلر.
درباره کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون
کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون (The Meaning of Hitler) زندگینامهٔ سیاسی آلفرد هیتلر را در بر گرفته است. آلفرد هیتلر از ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ تا ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ زندگی کرد. او بهمدت ۳۰ سال بازندهای گمنام بود؛ سپس تقریباً یکشبه به شخصیت سرشناسی در کشور خود و عاقبت به مردی تبدیل شد که تمام سیاست جهان حول محور او میچرخید. این کتاب هفت فصل دارد. سباستین هافنر به این مراحل دررابطهبا این دیکتاتور پرداخته است: تمرکز اولیه بر سیاست در حکم جایگزینی برای زندگی، اولین اقدام سیاسی (همچنان محرمانه) مهاجرت از اتریش به آلمان، تصمیم برای سیاستمدارشدن، پیبردن به تواناییهای افسونگری خود در مقام سخنران مخاطبان انبوه، تصمیم برای پیشواشدن، تصمیم برای تنظیم برنامهٔ زمانی سیاسی با امید به زندگی (این تصمیم را همزمان با تصمیم برای به راهانداختن جنگ گرفت) و تصمیم برای خودکشی.
خواندن کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب زندگینامهٔ سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پیشوا به رنگ خشم و خون
«در اینجا واژهٔ قتلعام را در معنای جرمشناختی دقیقش به کار میبریم، نه در معنای بلاغی یا مجادلهآمیزش که گهگاه در قامت دولتمردان یا ژنرالهایی دوخته میشود که دشمنان یا سربازان خودشان را به کام مرگ میفرستند. دولتمردان (و ژنرالها) در تمامی اعصار و در تمامی کشورها ـ در جنگ، جنگ داخلی، بحرانهای بینالمللی و گهگاه انقلاب ـ خود را در جایگاه آمرانی دیدهاند که دستور کشتار مردم را میدهند. آن جایگاه از آنها جنایتکار نمیسازد. ممکن است این موضوع صحت داشته باشد که ملتها همیشه این حساسیت را داشتهاند که آیا حاکمانشان، با دست زدن به چنین اعمالی، صرفاً از ضروریات تبعیت میکردهاند یا خود مخفیانه از آن کشتار لذت میبردهاند. شهرت حاکمان ظالم همیشه لکهدار باقی مانده است حتی اگر از جهات دیگر حاکمان باکفایتی بوده باشند. این موضوع، برای مثال، درمورد استالین مصداق دارد. هیتلر، بهغیر از سایر موارد، حاکم ظالمی هم بود ـ که این برحسب تصادف در تاریخ آلمان از او یک استثنا ساخت. پیش از هیتلر حاکمان ظالم تاریخ آلمان، برای مثال نسبت به روسیه و فرانسه، بسیار کمتر بودند. اما در اینجا مسئله این نیست. هیتلر تنها در هیئت یک حاکم یا فاتح، ظالم نبود. چیزی که هیتلر را ویژه میکند این است که او حتی هنگامی که منافع ملی کوچکترین دلیل یا حتی بهانهای برای چنین جنایاتی به دستش نداد، در مقیاسی غیرقابلتصور، مرتکب قتلهایی شد. درواقع قتلعامهای او گهگاه واقعاً در جهت مخالف منافع نظامی و سیاسی او بودند. ازاینرو اگر بهجای نابودگر در هیبت آزادیبخش ظاهر میشد، ممکن بود از منظر سیاسی بتواند پیروز جنگ علیه روسیه باشد ـ همانطور که میدانیم، جنگی که هرگز نمیتوانست ازلحاظ نظامی پیروز آن باشد. اما ولع او برای قتل حتی قویتر از توانایی بالای او در محاسبات سیاسی بود.
هیتلر در طول جنگ مرتکب آن قتلعامها شد اما آن کشتارها اقدامات جنگی نبودند. برعکس، میشود گفت که او از جنگ بهسان بهانهای برای قتلعامهایی استفاده کرد که اصلاً ربطی به جنگ نداشتند، اما او همیشه برای ارتکاب به چنین قتلهایی نیازی شخصی در خود احساس کرده بود. در نبرد من نوشته بود «اگر بهترین مردها در جبهه کشته میشدند، پس میشد در وطن دستکم حشرات موذی را نابود کرد.» نابودسازی آن انسانها که از نظر هیتلر حشراتی موذی بودند تنها از این نظر به جنگ ربط داشت که جنگ حواسها را از آن دور کرد. در غیر این صورت، بهخودیخود پایانی برای هیتلر بود و بههیچعنوان ابزاری برای پیروزی یا جلوگیری از شکست نبود.»
حجم
۱۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۱۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه