کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم)

کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم) نوشته‌ی عماد افروغ اثری در قالب روزنگاشت و خاطرات شخصی است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این جلد، بخشی از مجموعه‌ای چندجلدی است که نویسنده در آن به ثبت وقایع، تأملات، دغدغه‌ها و تجربه‌های روزمره خود در بازه‌ای مشخص از زندگی‌اش می‌پردازد. ساختار کتاب بر پایه‌ی یادداشت‌های روزانه شکل گرفته و در آن، افروغ با نگاهی فلسفی، اجتماعی و گاه عاطفی، به مسائل فردی و جمعی، دغدغه‌های فکری، اخلاقی، فرهنگی و حتی سیاسی خود می‌پردازد. این اثر، نه‌تنها بازتابی از زندگی شخصی نویسنده، بلکه آیینه‌ای از جامعه و زمانه‌ای است که در آن زیسته است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم)

کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم) از عماد افروغ، مجموعه‌ای از روزنگاشت‌ها و خاطرات تنهایی نویسنده است که وقایع، احساسات و اندیشه‌های او را در بازه‌ای حدود یک سال به تصویر می‌کشد. این کتاب در ژانر خاطره‌نویسی و تأملات شخصی قرار می‌گیرد و با رویکردی فلسفی و جامعه‌شناسانه، به مسائل مختلف زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازد. افروغ در این جلد، با فاصله‌گرفتن از روزمرگی‌های صرف و دیدارهای رسمی، به شرح حالات درونی، دعاها، گلایه‌ها، دغدغه‌های فکری و حتی نقدهای اجتماعی و سیاسی می‌پردازد. ساختار کتاب مبتنی بر یادداشت‌های روزانه است که هرکدام بازتابی از تجربه‌های زیسته، مواجهه با مسائل روز، گفت‌وگوها، سفرها، تدریس‌ها و حتی لحظات ساده و صمیمی خانوادگی است. در کنار این‌ها، نویسنده با ارجاع به متون فلسفی، دینی و ادبی، تلاش می‌کند پیوندی میان تجربه شخصی و اندیشه‌های کلان برقرار کند. فریادهای خاموش، بیش از آنکه صرفاً روایتگر زندگی فردی باشد، تلاشی است برای فهم و تفسیر زندگی، جامعه و معنای هستی از منظر یک روشنفکر دغدغه‌مند.

خلاصه کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم)

کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم) اثری غیرداستانی است که در قالب روزنگاشت‌های پیوسته، دغدغه‌ها و تجربه‌های عماد افروغ را بازتاب می‌دهد. محور اصلی کتاب، تأملات نویسنده درباره نسبت حضور و غیاب، فریاد و سکوت، و معنای زندگی در بستر جامعه معاصر است. افروغ با نگاهی فلسفی و انتقادی، به موضوعاتی چون هویت فردی و جمعی، نقش علم و خلاقیت، نسبت دین و عقل، اخلاق و سیاست، و جایگاه انسان در جهان می‌پردازد. در بخش‌هایی از کتاب، نویسنده به شرح وقایع روزمره خود می‌پردازد؛ از شرکت در مراسم‌های مذهبی و فرهنگی تا تدریس در دانشگاه و گفت‌وگو با دانشجویان. او در این یادداشت‌ها، تجربه‌های زیسته را با تأملات نظری و ارجاع به متون فلسفی و دینی درمی‌آمیزد. دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی، نقد وضعیت جامعه، آسیب‌شناسی فرهنگ عمومی، و تأکید بر ضرورت گفت‌وگو و دیالکتیک از دیگر محورهای مهم کتاب است. افروغ در این جلد، بارها به اهمیت خلوت و گفت‌وگو با خود و خدا اشاره کرده و نقش نیایش، دعا و بازاندیشی را در آرامش و رشد فردی برجسته می‌کند. او با بیان خاطرات خانوادگی، لحظات شاد و تلخ، و حتی جزئیات ساده زندگی روزمره، تلاش می‌کند پیوندی میان تجربه فردی و مسئولیت اجتماعی برقرار کند. کتاب، در مجموع، تلاشی است برای ثبت و تفسیر لحظات، پرسش‌ها و اضطراب‌های انسانی در مسیر شدن و تعالی.

چرا باید کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم) را بخوانیم؟

این کتاب با ترکیب روزنگاشت‌های شخصی و تأملات فلسفی، فرصتی فراهم می‌کند تا با دغدغه‌ها و نگاه یک روشنفکر ایرانی به مسائل فردی و اجتماعی آشنا شویم. ویژگی شاخص اثر، صداقت در بیان احساسات، نقدهای بی‌پرده و پیوند میان تجربه زیسته و اندیشه‌های کلان است. خواننده با مطالعه این کتاب، نه‌تنها با فرازونشیب‌های زندگی نویسنده، بلکه با پرسش‌های بنیادین درباره هویت، اخلاق، علم، دین و جامعه روبه‌رو می‌شود. فریادهای خاموش، نمونه‌ای از مواجهه صادقانه با خود و جهان است و می‌تواند الهام‌بخش بازاندیشی در زندگی و مسئولیت اجتماعی باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به خاطره‌نویسی، روزنگاشت، فلسفه زندگی، جامعه‌شناسی و کسانی که دغدغه‌های فکری، اخلاقی یا معنوی دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی که به تجربه‌های زیسته و تأملات نظری علاقه‌مندند، مناسب است.

بخشی از کتاب فریادهای خاموش (جلد هفتم)

«کتاب فریادهای خاموش هم فریاد است، هم سکوت. هم سکوت است، هم فریاد و خروش. هم حضور است، هم غیاب. هم غیاب است؛ هم حضور. غیاب، هستی و هستی. غیاب است. واگر نبود غیاب، هیچ امید و مطلوبی و هیچ شدن و کمالی معنا و امکان وقوع نمی‌یافت. غیاب نیستی نیست؛ هستی ناآشکاری است که به تمام حضورها و تجلیات نمودها و فعلیت‌ها، عینیت می‌بخشد. غیاب وجه متعالی و تعالی هستی است. وجه قابلیت و امکان هستی است و چگونه می‌توان از غیاب و امکان فعلیت‌بخشی گفت و از خدای خالق غیاب، هستی‌بخش و قابلیت‌ساز دم نزد؟ به تعبیری، خدا وجه و شرط بلاشرط امکان هر شرط و امکانی است. اگر برون‌رفت از وضع موجود، نمودین و مشهود امکان‌پذیر است، اگر دستیابی به شدن‌ها و فعلیت‌های مطلوب عالم غایت‌مدار و آزادی و رهایی از قید و بندها و ساختارها و روابط دست‌وپاگیر انسان‌سوز امکان‌پذیر است، این نیست جز از برکت وجود همین غیب‌های متعالی و عینیت‌بخش. عطف به همین رابطه‌ی غیب و حضور است که خاموشی و فریاد دو روی یک سکه می‌شوند. چگونه می‌توان خاموش نبود و عادت به خلوت و خاموشی نداشت و فریاد زد؟ و چگونه می‌توان در اوج فریاد زدن، خاموش نبود؟ آیا به‌راستی می‌توان فریاد بدون خاموشی و خاموشی بدون فریاد را فریاد و خاموشی دانست؟»