دانلود و خرید کتاب در جست و جوی گنج مگان مک دونالد ترجمه محبوبه نجف خانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب در جست و جوی گنج

کتاب در جست و جوی گنج

معرفی کتاب در جست و جوی گنج

کتاب در جست و جوی گنج نوشتهٔ مگان مک دونالد و ترجمهٔ محبوبه نجف خانی است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای کودکان نوشته شده و جلد ۲ از مجموعهٔ «جودی‌دمدمی و استینک» است.

درباره کتاب در جست و جوی گنج

رمان در جست و جوی گنج (Judy Moody & Stink The Holly juliday) ماجراجویی تمام‌عیاری با دزدان دریایی برای پیداکردن است. در کتاب حاضر با «جودی»، جنگجوی جهنمی (معروف به «جودی‌دمدمی») و «استینک اسکلتی» (معروف به «استینک‌دمدمی») آشنا و همراه می‌شوید؛ تا در جزیرهٔ «اکالیپوک» به‌دنبال گنج بگردید. کاپیتان «شپشک» معروف به «سام سیاه‌سوخته» در جزیره، منتظر است تا نقشهٔ گنج را به جودی و استینک بدهد. حالا نوبت آن‌ها است که خودی نشان بدهند. ملوان زبل (معروف به بابا) و «کیت‌ کله در آتش» (معروف به مامان) هم گاه به‌کمک‌ آن دو می‌آیند؛ البته جودی و استینک تنها کسانی نیستند که در این جزیره به‌دنبال گنج می‌گردند. پسر قدبلنده و دخترباهوشه هم حسابی تلاش‌ می‌کنند که زودتر از آن دو غنیمت دزدان دریایی را پیدا کنند. فکر می‌کنید جودی و استینک موفق می‌شوند گنج را زودتر از بقیه پیدا کنند؟

خواندن کتاب در جست و جوی گنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مگان مک‌ دونالد

مگان مک دونالد متولد پیتزبورگ پنسیلوانیا و دانش‌آموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از کالج آبرلین است. او نویسنده‌ای پرکار است که آثارش به ۲۲ زبان ترجمه شده‌اند و مورد اقتباس سینمایی هم قرار گرفته‌اند. عمدهٔ شهرت او به‌ خاطر دو مجموعهٔ «جودی دمدمی» و «استینک دمدمی» است که هر دو به فارسی ترجمه شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.

بخشی از کتاب در جست و جوی گنج

«جلوی درِ رستوران، جودی و استینک می‌خواستند وارد بشوند که خانواده‌ای از رستوران بیرون آمدند. پسر قدبلنده و دختر باهوشه! جودی گفت: «سلام.»

وقتی جودی و استینک پشت میز نشستند، استینک از جودی پرسید: «برای چی بهشان سلام کردی؟»

جودی گفت: «یک‌هو از دهانم پرید.»

ــ پسر قدبلنده و دختر بی‌هوشه می‌خواهند فک‌مان را بزنند. به‌نظرت آن‌ها داشتند صبحانه می‌خوردند؟ یا دنبال سرنخ می‌گشتند؟ اگر آن‌ها طلا را پیدا کرده باشند و کار از کار گذشته باشد، چی؟

جودی گفت: «این‌قدر جوش نزن، جوشی جون. باور کن اگر آن‌ها پیدایش کرده بودند، ما می‌فهمیدیم.» جودی لای پاکت‌های کوچک شکر روی میز را گشت و چهارتا پاکت که عکس صدف روی‌شان بود برای مجموعه‌اش پیدا کرد.

استینک با اصرار گفت: «بیا دنبال آخرین سکهٔ نقره بگردیم. سام سیاه‌سوخته گفت که این از همه سخت‌تر است. ولی آن باید این‌جا باشد، حتماً این‌جاست.»

مامان گفت: «اول سفارش غذا.»

استینک به صورت‌غذا نگاه کرد و گفت: «آدم این غذاها را بخورد کم‌کم شبیه خرچنگ می‌شود.»

جودی گفت: «همین الانش هم قیافه‌ات دستِ کمی از خرچنگ ندارد.»

استینک گفت: «خودت خرچنگی.»

جودی گفت: «تو خرچنگ‌تری.»

استینک گفت: «تو خرچنگ‌ترینی. عین رولت خرچنگی.»

جودی گفت: «تو هم عین اُملت خرچنگی.»

پیشخدمت پرسید: «امروز صبح برای‌تان چی بیاورم؟»

استینک گفت: «لطفاً یک لیوان آب.»

جودی گفت: «من هم همین‌طور.»

مامان گفت: «بچه‌ها، باید یک چیزی بخورید.»

جودی به استینک گفت: «برشتوک سفارش بده، زود می‌شود خوردش.»

وقتی آن‌ها منتظر صبحانه‌شان بودند، جودی و استینک دنبال پیدا کردن آخرین سکهٔ نقره، به همه‌جای رستوران قلاب خرچنگ سرک کشیدند. به تورهای ماهیگیری روی دیوار، چندتا خرچنگ بود. پرده‌ها عکس خرچنگ داشتند. آیینه‌ها شکل خرچنگ بودند، دستگیره‌های درها هم به شکل خرچنگ بودند.

جودی گفت: «این‌جا صد میلیون خرچنگ هست.»

اما حتی یک سکهٔ نقرهٔ ناقابل هم نبود.

استینک گفت: «فهمیدم! یک بار یک فیلم قدیمی دیدم به اسم جزیرهٔ اسرارآمیز، دوتا مرد به اسم تِد و نِد، یا همچین چیزی، صاف می‌روند روی کلهٔ یک خرچنگ غول‌پیکر بدجنس که زیر شن‌ها مخفی شده بود. خرچنگ حمله می‌کند و نِد را می‌گیرد و...»

ــ حالا از کجا می‌دانی که نِد بود؟

استینک گفت: «همین‌طوری. حالا گوش کن. نِد جیغ و داد می‌کند و آن یکی مَرده طنابی دور یکی از قلاب‌های خرچنگ غول‌پیکر می‌بندد و از صخره پرتش می‌کند توی یک حوضچهٔ آبِ جوش و بعد هم می‌خورندش.»

بابا بچه‌ها را صدا کرد: «بیایید، صبحانه را آوردند.»

جودی پرسید: «حالا منظورت چیه؟»

ــ منظورم این است که شاید یک خرچنگ غول‌پیکر باشد که زیر شن‌های جزیره قایمش کرده‌اند و توی قلاب راستش یک سکهٔ نقره است. چرا قبلاً به فکرم نرسیده بود؟

جودی گفت: «واقعاً عجیب است!»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان