دانلود و خرید کتاب تاملی در مدرنیته ایرانی: بحثی در باره گفتمان‌های روشنفکری و سیاستِ مدرنیزاسیون در ایران علی میرسپاسی ترجمه جلال توکلیان
تصویر جلد کتاب تاملی در مدرنیته ایرانی: بحثی در باره گفتمان‌های روشنفکری و سیاستِ مدرنیزاسیون در ایران

کتاب تاملی در مدرنیته ایرانی: بحثی در باره گفتمان‌های روشنفکری و سیاستِ مدرنیزاسیون در ایران

معرفی کتاب تاملی در مدرنیته ایرانی: بحثی در باره گفتمان‌های روشنفکری و سیاستِ مدرنیزاسیون در ایران

«تاملی در مدرنیته ایرانی»بحثی در باره گفتمان‌های روشنفکری و سیاستِ مدرنیزاسیون در ایران، نوشته علی میرسپاسی است. مباحث این کتاب به نظریات مدرنیزاسیون در ایران اختصاص دارد و در ۷ فصل تنظیم شده‌است. در اواسط دوره ناصری که قشر مرفه و متوسط و به خصوص منتقدین دولت با مظاهر تمدن غربی آشنا شدند. کشور ما نیز در روندی نه چندان کند درگیر مسایل مدرنیته شد روزنامه های در تبعید و ورود مخفیانه آنها به ایران، رفت و آمد پرشمار تاجران به خارج از کشور و رویارویی با جهانی که ساختارهای اجتماعی و شیوه حکومتی‌اش به تمامی با ایران متفاوت بود رفته رفته روشنفکران ایرانی را نیز به اندیشه تغییرات زیربنایی انداخت که به این دوره از تاریخ ایران اصطلاحا عصر بیداری گفته می‌شود. کتاب حاضر پس از مطرح کردن مباحث نظری در مورد مدرنیته وارد موضوع مدرنیته ایرانی و برخود و تقابل آن با اسلام می‌شود. در مقدمه مترجم درباره کتاب می‌خوانیم: تأملی در مدرنیته ایرانی داستان مواجهه شورمندانه و پرماجرای قوم ایرانی با مدرنیته است. داستان از خودِ مدرنیته شروع می‌شود. از حادثه خجسته‌ای که در غرب اتفاق می‌افتد و، هم‌زمان، متفکران و فلاسفه‌ای ظهور می‌کنند تا این رخداد جدید را بشناسند و از آن تفسیری ارائه دهند. اما این متفکران، در تفسیر خود، به حضور یک «غیر» یا «بیگانه» نیاز دارند تا در تقابل با آن، خودِ مدرن خویش را تعریف کنند. چنین است که دوگانه‌های عقلانی‌ـ غیرعقلانی، متمدن‌ـ بربر، غربی‌ـ شرقی، اروپایی‌ـ «غیر» و بالاخره مدرن‌ـ سنتی پدید می‌آید و هرآنچه معقول و گشوده و مداراخواهانه و عرفی است به اولی، و هرآنچه تعصب، جمود، بندگی و دینی است به دومی نسبت داده می‌شود. متفکران غربی، از منتسکیو و هگل و مارکس گرفته تا برنارد لوئیس و هانتینگتون هر یک به سهم خود می‌کوشند تا به روایت اروپامدار از مدرنیته استحکام بخشند، مدرنیته را تجربه انسان اروپایی معرفی کنند و جوامع دیگر را در جایگاهی بنشانند که بیرون از ساحت مدرنیته قرار دارد. فصل اول کتاب شرح چگونگی تکوین و تقریر این روایت جزمی و اروپامدارانه از مدرنیته است.
مردم در سیاست ایران؛ پنج پژوهش موردی
یرواند آبراهامیان
سیاست، اقتصاد و مسائل توسعه در سایه خشونت
محمدحسین نعیمی‌پور
فرهنگ و هویت: تاریخ، نظریه و کاربرد انسان‌شناسی روان‌شناختی
چارلز لیندولم
سنت و مدرنیته
محمدعابد جابری
آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟
نیل فرگوسن
دموکراسی و انقلاب: از یونان باستان تا سرمایه‌داری مدرن
جرج نواک
دموکراسی ها چگونه می میرند
استیون لویتسکی
جمهوری مقدس
محمد قوچانی
بنیان‌های فکری نظریه‌ی جامعه‌ی ایرانی
تقی آزاد ارمکی
شکاف‌های جامعه‌ ایرانی
محمد رضایی
درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر
مجید توسلی رکن‌آبادی
درباره‌‌ی دموکراسی
فیروز سالاریان
بازار و دولت در ایران
آرنگ کشاورزیان
تاریخ فرهنگی ایران مدرن
نعمت‌الله فاضلی
جهان پس از امریکا (ویراست دوم)
فرید زکریا
ماکس وبر و جامعه‌شناسی اقتصادی
ریچارد سوئدبرگ
یادداشت‌های عراق
ماریو بارگاس یوسا
جامعه مدنی مبارزه مدنی
جین شارپ
امیر هاشمی مقدم
۱۳۹۸/۰۷/۱۷

کاش‌ ویرایش جدی‌تری می‌شد. هم خیلی غلط املایی دارد، هم گاهی‌دستوری. اما کلا کارهای آقای میرسپاسی ارزشمند است. همچنین امیدوارم کتابهای حوزه اندیشه هم بیشتر مورد توجه طاقچه قرار بگیرد. هنوز گویا کتابفروشی‌های الکترونیکی بیشتر برای رمان‌خوان‌هاست و حوزه‌های دانش

- بیشتر
پیام
۱۳۹۹/۰۵/۱۷

عالی، کتابی است که بدور از جهت‌گیری افراطی، یعنی ذوب شدن در مدرنیته غربی و یا دشمنی کورکورانه با آن به بررسی مدرنیته و رویکردش نسبت به جهان سوم و بخصوص ایران می‌پردازد. فقط ترجمه کمی روان نیست و خواندش

- بیشتر
moxte
۱۳۹۷/۰۲/۰۳

یکی از بهترین تحلیل هایی که از انقلاب ایران و مدرنیته ایرانی خوندم. به علاوه اینکه کتاب پر از ارجاعات تاریخی ارزشمنده.

aminzamani
۱۴۰۲/۰۸/۰۹

کتاب به این اهمیت چرا این قدر پر از غلط و جمله‌های ناقص و بی ربط منتشر شده؟ واقعا حیف است که این کتاب با حجم از بی‌دقتی چاپ شده است.

جستجوگر
۱۴۰۱/۰۳/۱۱

کتابی است مبتنی بر پژوهش به روش علمی که حتی المقدور به دور از سوگیری شخصی باشد با رویکردی پدیدارشناسانه. بررسی دو انقلاب مهم تاریخ ایران یعنی مشروطه و 57 از حیث احزاب و گروه ها و اشخاص موثر و واکاوی

- بیشتر
Khosro Jalalmanesh
۱۳۹۹/۰۵/۱۰

دوران این نظریه پردازی های احساسی وغیر علمی دیگر تمام شده است و من از پرداخت پول بابت آن متاسفم . احتمالا برای تالیف از سفارت ایران در لندن ویا جاهایی دیگر کمک دریافت کرده باشد . این برداشتها در

- بیشتر
مدرنیسم را می‌توان برحسب بیان و سخن گوته، این‌طور تعبیر کرد: فرایند مستمر انباشتن خود، با ثروت و دانش و تجربه. موقعیت خطیری که فرد برای ادامه بقای خود باید در حرکت مدام باشد. مدرنیسم هویتی است بدون محتوای ثابت، مگر با توانی برای بازسازی، حرکت و رشد فردیتش.
صبا بانو:)
همواره از مارکس و افیون توده‌ها نقل‌قول می‌کنند. اما از جمله‌ای که درست پیش از آن عبارت است، هرگز سخنی به میان نمی‌آید، این‌که دین روح جهان بی‌روح است. اگر چنین است، پس باید اذعان کنیم که در آن سال ۱۹۷۸ اسلام افیون توده‌ها نبود، دقیقآ به این خاطر که روح یک جهان بی‌روح بود. میشل فوکو
امیر علی
جنبش‌های فکری معروف به «مدرنیسم ارتجاعی»، خودبخشی از تاریخ مدرنیته‌اند و نباید پنداشت که گفتمان اسلام سیاسی پدیده‌ای محدود به ایران یا کشورهای اسلامی بوده است.
حسین رسولی
این متفکران، با پذیرش کامل روایت اروپامدار از مدرنیته و متضاد دانستن ذات شرقی با ذات غربی، با ساده‌انگاری تمام به فکر اروپایی کردن ایران افتادند. آن‌ها نقد اروپاییان را از سنت‌های شرقی پذیرفتند، بی‌آن‌که خود از درون به تحلیل و نقد سنت‌های ایرانی و اسلامی بپردازند. نتیجه این شد که متفکران عصر مشروطه نه یک تحلیل جدی از سنت‌های فکری ایران ارائه کردند، و نه تفکر و اندیشه جدید اروپایی را، چنان‌که باید، درک نمودند. تشکیل دولت اقتدارگرای رضاشاه و پیوستن بسیاری از مشروطه‌خواهان به آن، خود از کاستی‌های تفکر مشروطه ناشی می‌شد.
حسین رسولی
بخشی از روحانیت نیز در این دوره، به فکر اصلاح نهاد روحانی و آماده کردن آن برای رهبری یک جنبش سیاسی افتاد. ظهور آل‌احمد و شریعتی از یک سو نشان‌دهنده شکست پروژه‌های سکولار مدرنیته در ایران بود و از سویی دیگر، از امید برای تجدید حیات این پروژه، با توسل به گفتمان‌های دینی، حکایت می‌کرد. ا
حسین رسولی
جای شگفتی ندارد که هگل را ببینیم که به ناگاه از آسمان به زمین هبوط کند و از یک فیلسوف درون‌گرا، به سیاست‌ورزی استعمارگر تبدیل شود و سخنانی ازاین‌دست بر زبان آورد که: «انگلستان یا ترجیحآ کمپانی هند شرقی، اربابان هند هستند و این تقدیر محتوم امپراتوری‌های آسیایی است که مطیع اروپایی‌ها باشند، چنانچه چینی‌ها نیز یکی از همین روزها مجبور خواهند شد به تقدیر خود تن دهند».
پیام
باید به خاطر داشت که روایت‌های آزادی و روشنگری در نیرومندترین اشکال خود، روایت تجمیع‌اند و نه روایت تفرید. این روایت‌ها، در واقع حکایت مردمانی است که از گروه اصلی کنار گذاشته شده‌اند، اما در تلاشند تا جایی در میان گروه داشته باشند و در این میان اگر ایده‌های قدیمی و معمول گروه اصلی در راه دادن به گروه‌های جدید، چندان منعطف و گشاده‌دست عمل نکنند، آنچه باید تغییر کند این ایده‌هاست: تغییر این ایده‌ها به مراتب بهتر از پس‌راندن گروه‌های نوظهور است.
صبا بانو:)
یکی از عجیب‌ترین درس‌های تجربه مدرنیته ایرانی این است که هم دولت اقتدارگرای شاه و هم نیروهای مخالف سکولار، هر یک به سهم خود، در شکل‌گیری سیاسی و فرهنگی جنبش اسلامی، و تفوق آن، ناخواسته نقشی فعال ایفا کردند. نقش دولت پهلوی به سرکوب همه اَشکال سیاست سکولار و دموکراتیک برمی‌گشت و نقش مخالفان سکولار را می‌توان در سهم آن‌ها در رمانتیک کردن تشیع، پرده کشیدن بر ماهیت آن و حمایت از روحانیت، جستجو نمود
niloufar.dh
شکل‌گیری بحران در نهادهای سکولار و دموکراتیک و تضعیف تدریجی آن‌ها، خلأ سیاسی‌ای را در کشور پدید آورد که پیروان اسلام سیاسی از آن استفاده کردند تا خود را متشکل کنند و براساس ایده‌هایشان، مردم را بسیج کنند. در شرایطی که هیچ نهاد رسمی یا سازمان سیاسی مخالفی وجود نداشت، اسلام‌گرایان از نهادهای دینی‌سنتی موجود، برای متشکل کردن خود، تبلیغ برنامه‌هایشان و تهییج ایرانیان مأیوس علیه رژیم استفاده کردند.
niloufar.dh
یکی از دلایلی که جنبش ضد شاه و سیاست مدرنیزاسیون او، به گفتمان اسلامی ترجمه می‌شود، این است که نهادهای اسلام شیعی، تنها خُرده‌فرهنگ موجودی است که می‌تواند به رغم سیاست وحشت دولت پهلوی، ادامه حیات دهد
niloufar.dh
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که سیاست‌های شاه، ناخواسته به سود خط‌مشی سیاسی اسلامی تمام می‌شود. رژیم شاه نسبت به هر گونه فعالیت سیاسی مخالف و سکولار حساس است و به طور بیرحمانه‌ای آن را سرکوب می‌کند. اما در همان حال، روحانیان شیعه از آزادی نسبی برخوردارند و به تشکیلات و امور معمول دینی خود دسترسی دارند. برخی از مدارک آن دوره نشان می‌دهد که ساواک در واقع هیچ‌گاه روحانیان را به عنوان خطری جدی به حساب نمی‌آورد
niloufar.dh
اگر در دوره قبل از کودتا، گروه‌ها و صداهای مخالف برای ابراز مخالفت، نهادهای دموکراتیکی چون اتحادیه‌ها و احزاب و وسایل ارتباط جمعی را می‌یافتند، در شرایط پس از کودتا و زیر فشار سنگین دولتی اقتدارگرا، فضای جدید سیاسی برای ابراز مخالفت، در مساجد، مدارس علمیه، بازار، دانشگاه‌ها، سازمان‌های زیرزمینی و گروه‌های خارج از کشور شکل گرفت. این تغییر مکانی که در حوزه فعالیت سیاسی پدید آمد، موجب غیرسکولارشدن سیاست و حیات عمومی، در دوره پس از کودتا شد. در این‌جا بد نیست به سه شکل مهم فعالیت سیاسی و تأثیرات فرهنگی آن در فرهنگ سیاسی ایران اشاره کنیم. در این دوره، با افزایش قدرت و نفوذِ فضاهای سیاسی سنتی از قبیل مساجد، حسینیه‌ها، مدارس علمیه و بازار مواجه هستیم. بدین‌ترتیب که شکل جدیدی از فعالیت سیاسی پدید می‌آید و به طور بنیادین، جایگزین کلیه سبک‌های سکولار و مدرنِ قبلی می‌شود
niloufar.dh
هنگامی که دختر کارل مارکس از وی خواست تا در کاغذی بنویسد که از کدام رذیلت بیش‌تر بدش می‌آید، او نوشت: «بندگی».
niloufar.dh
انعکاس این الگوی فکری ویرانگر را در نوشته‌های ایدئولوژیکی اسلام‌گرایان ایرانی، در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ می‌توان مشاهده کرد. تصادفی نیست که ترجمه برخی آثار نیچه ـبه‌خصوص چنین گفت زرتشتــ در حلقه‌های روشنفکری ایرانی در دهه ۱۹۷۰ با اقبال فراوانی مواجه می‌شود. همچنین نوشته‌های ژان‌پل سارتر، رواج فوق‌العاده‌ای می‌یابد و به ایده‌هایی در باب تعهد و مسئولیت، ارتباط ادبیات و سیاست، و نقش اجتماعی روشنفکران شکل می‌دهد. اما ایده مشخص بازگشت به اصل، به‌مثابه عصیانی علیه عقلانیت و جهان‌گرایی مدرنیته، بدون تردید ملهم از آثار کسانی چون نیچه، ارنست یونگر و مارتین هایدگر است. توسل جستن به مفهوم «بازگشت به اصل» ـکه مدعی است بایستی به شکلی از فرهنگ در گذشته، حیات بخشید و آن را وارد زندگی جدید کردــ در واقع به منزله طرح تجربه پیوند در برابر اشکال فروریخته و پوچ جامعه مدرن است.
محمد طاهر پسران افشاریان
پروژه مشروطیت بر آن بود که فرهنگ سیاسی ایران را بر مبنای سنت لیبرالی مدرن، بازسازی کند. برای تحقق چنین مقصودی، لازم بود که رهبران مشروطه فرهنگ ایرانی را با مدرنیته متلاطم کنند و در جهت دموکراتیک کردن نهادها و روندهای سیاسی در ایران، تلاش کنند. از آن‌جایی که قدرت سیاسی در ساختار دولت متجلی بود و مذهب نیز به عنوان فرهنگ غالب در شکل‌دهی به آن نقش عمده‌ای ایفا می‌کرد، از دید روشنفکران و منتقدان اجتماعی، این دو مرکز قدرت، می‌بایستی محل نقد و تغییر واقع می‌شدند. بسیاری از متفکران مشروطه یا از نخبگان سیاسی بودند (به عنوان مثال امیرکبیر و قائم مقام فراهانی و مشیرالدوله و غیره)، یا به بخشی از طبقه روحانیت تعلق داشتند (از باب نمونه: سیدجمال‌الدین اسدآبادی و محمد حسین نائینی و ملک‌المتکلمین و دیگران).
کاربر سرلک
در پی هویت بودن، نشانه «احترام به خویش» است.
صبا بانو:)
باید به خاطر داشت که روایت‌های آزادی و روشنگری در نیرومندترین اشکال خود، روایت تجمیع‌اند و نه روایت تفرید. این روایت‌ها، در واقع حکایت مردمانی است که از گروه اصلی کنار گذاشته شده‌اند، اما در تلاشند تا جایی در میان گروه داشته باشند و در این میان اگر ایده‌های قدیمی و معمول گروه اصلی در راه دادن به گروه‌های جدید، چندان منعطف و گشاده‌دست عمل نکنند، آنچه باید تغییر کند این ایده‌هاست: تغییر این ایده‌ها به مراتب بهتر از پس‌راندن گروه‌های نوظهور است.
صبا بانو:)
آل‌احمد و شریعتی، برای مقابله با غربِ «جهان‌شمول»، تصوری «بومی» از فرهنگ ایرانی ارائه دادند. اما نکته حائز اهمیت این است که تقابل آن‌ها با غرب، از دل مدرنیته منشأ می‌گرفت، نه از شوق آن‌ها برای «ترویج مجدد علایق باستانی» یا «فناتیسم مذهبی».
صبا بانو:)
بدین‌نحو که مدرنیته برای تعریف خود، یک ایدئولوژی تمامت‌خواه پدید می‌آورد و خودِ «غربی» اش را در مقابل یک «غیر» ــ یا بیگانه‌ای که غربی نیست‌ــ می‌نشاند. مدرنیسم غربی در مقام شناخت خود، به این «غیر»، مجال حضوری دیالکتیکی می‌دهد تا برای تحقق همبستگی و استحکام درونی‌اش، آن هم در ژرف‌ترین اعماق، شرط لازم را پدید آورده باشد؛
کاربر ۹۴۳۶۹۲
استدلال هابرماس این است که شکل خاصی از عقلانیت که او آن را عقلانیت غایت‌اندیش یا ابزاری می‌نامد، بی‌دلیل و بیش از حد بر تجربه معاصر ما از مدرنیته، حاکم بوده است؛ و ناخشنودی ما از مدرنیته، از عقلانی‌شدن و مدرنیزاسیون سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه به معنای دقیق کلمه، ناشی از «عدم توفیق در نیل به توسعه و نهادی کردن همه وجوهِ مختلفِ عقل، به روشی جامع‌الاطراف است».
کاربر ۹۴۳۶۹۲

حجم

۵۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۶ صفحه

حجم

۵۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۶ صفحه

قیمت:
۲۰۳,۰۰۰
تومان