کتاب گئورگ زیمل
معرفی کتاب گئورگ زیمل
کتاب گئورگ زیمل نوشتهٔ دیوید فریزبی و ترجمهٔ شهناز مسمی پرست است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر به معرفی گئورگ زیمل،جامعهشناس و نظریهپرداز اجتماعی پرداخته است.
درباره کتاب گئورگ زیمل
دیوید فریزبی در کتاب گئورگ زیمل بیان کرده است که امروزه، پس از گذشت بیش از یک سده از آن زمان که گئورگ زیمل چاپ آثاری را در باب روانشناسی، فلسفه و پس از آن، جامعهشناسی آغاز کرد، تصور این امر دشوار است که تا چه حد او در تحول جامعهشناسی اهمیت داشته است. به رغم تصور ما از تحول علوم اجتماعی در آلمان، جامعهشناسی به منزلهٔ رشتهای مستقل در مقایسه با رشتههای مشابهش نسبتا دیر ظاهر شد. به دلایل گوناگون، که برخی از آنها سیاسی است، جامعهشناسی تا اواخر قرن نوزدهم در دانشگاههای آلمان تدریس نمیشد و به احتمال زیاد نخستین کسی که به این کار پرداخت گئورگ زیمل بود. به نظر میرسد این عقیدهٔ معاصران اوست. دیوید فریزبی در کتاب حاضر از زندگی، آرای جامعهشناختی - فلسفی و آثار گئورگ زیمل سخن گفته است.
خواندن کتاب گئورگ زیمل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ جامعهشناسی و علاقهمندان به آشنایی با آرای گئورگ زیمل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گئورگ زیمل
«در حوزههای وابسته به علم اجتماعی نیز تلاشهایی به عمل آمد که بنیانهای محکمی برای رشتههای خاص فراهم کنند. از آنجا که زیمل در برخی از سمینارهای گوستاو اشمولر اقتصاددان تاریخی حضور مییافت و نظر به مضمون مقالهاش «در باره روانشناسی پول» (۱۸۸۹) او احتمالاً با بحث روششناختی، Methodenstreit، در اقتصاد از اوایل دهه ۱۸۸۰ به بعد میان مکاتب تاریخی و نظری علم اقتصاد آشنا بود. از این مهمتر، زیمل از پیش در مکتب روانشناسی اجتماعی (Völkerpsychologie) معلمانش لاتساروس و اشتاینتال درس خوانده بود، و نیز از کار گوستاو فِشنر در حوزه روانشناسی و فلسفه تعلیم گرفته بود. بررسی اخیر حاکی از آن است که آموزه اتمیسم منطقی فِشنر زیمل را قادر ساخت دریافتی از جامعه بپروراند که نه در جهت «جوهریت دادن یا تجسم بخشیدن به اجتماع (Volksseele)» مانند آنچه در قسمت اعظم روانشناسی اجتماعی (Völkerpsychologie) اولیه میبینیم حرکت کند و نه در جهت «انسانشناسی جوهری یا واقعی» مانند آنچه در کار اسپنسر یافت میشود. بلکه، زیمل توانست جامعه را تعاملِ اجزا (افراد) آن بداند نه آن که آن را جوهر یا ذاتی تصور کند. به همین منوال، دریافتِ فِشنر از تعامل اجزا را برگزید و نه عمل کردن نیروها در یک جهت، و به این ترتیب دریافتی از واقعیت تولید کرد که پیچیدگیاش مانع بسط قوانین به معنای پوزیتیویستی میشد. این بررسی اخیر از کار اولیه زیمل به این نتیجه میرسد که اتمیسم ساده فِشنر «زیمل را قادر ساخت که از روانشناسی اجتماعی (Völkerpsychologie) به جامعهشناسیای معطوف شود که دیگر موضوعش به وسیله جوهری متمایز توجیه نمیشود، بلکه به جای آن صرفا میخواهد رابطه صوری عناصر پیچیده در مجموعهای کارکردی را شرح دهد». نتیجه دیگری که شاید بتوان گرفت آن است که زیمل در تلاش برای بنیان نهادن جامعهشناسی به عنوان رشتهای مستقل ضرورتا با مسئله جدا ساختن جامعهشناسی از روانشناسی روبرو شده است.
درون این زمینه است که زیمل نخست مبادرت به شرح دادن سرشت جامعه میکند. «علم نوظهور» ی مانند جامعهشناسی به نظر میرسد «رشتهای التقاطی است تا آنجا که دستاوردهای علوم دیگر موضوع آن را میسازند». اگر از این لحاظ بنگریم، جامعهشناسی «صرفا نظرگاهی جدید برای مشاهده امور واقع از قبل شناخته شده» فراهم میکند. بنابراین، جامعهشناسی نمیتواند برحسب متعلّق (ابژه) بررسیاش تعریف شود چه که «در وهله آخر، علمی وجود ندارد که محتوایش از امور واقع مطلقا عینی پدید آید، بلکه کمابیش همیشه مستلزم تفسیر آنها و مرتب کردن آنها برحسب مقولات و هنجارهایی است که به لحاظ علم مورد نظر به طور پیشینی وجود دارند». به عبارت دیگر، نمیتوان مبنای پوزیتیویستی خامی برای علم جامعهشناسی در امور واقع یافت. با این همه، زیمل در ادامه میگوید که جامعهشناسی در عین حال نمیتواند صرفا مبتنی بر مفهومپردازیها باشد. اگرچه جامعهشناسی میتواند بپرسد «جامعه چیست؟ فرد چیست؟ چگونه اثرات متقابل افراد بر یکدیگر امکانپذیر است؟»، ولی نمیتواند این عمل را برمبنای دریافتهای قطعی پیشینی انجام دهد. در غیر این صورت «به خطای روانشناسی کهنهتر دچار میشود: نخست باید سرشت روان را تعریف کرد تا آن گاه بتوان پدیدههای روانشناختی را به نحو علمی شناسایی کرد».»
حجم
۵۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۵۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه