کتاب غلبه بر کمرویی
معرفی کتاب غلبه بر کمرویی
کتاب غلبه بر کمرویی نوشتهٔ پل ژاگو است و ترجمهٔ حسین بنی احمد است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب به شما کمک میکند مطمئن، استوار و پرجرئت شوید و اعتمادبهنفس پیدا کنید.
درباره کتاب غلبه بر کمرویی
در کتاب غلبه بر کمرویی، با روشهای عملی و تمرینهای کاربردی کمکم کمرویی را کنار میگذارید و یاد میگیرید چطور حرفهایتان را به راحتی بزنید. مهارت گفتن حرفهای خود به ما کمک میکند تا در شرایط مختلف و متفاوت سخت و پیچیده تا آسان و پیش پا افتاده، در تصمیمگیریهای دشوار روزمره یا انجام اقداماتی که نیاز به قاطعیت و آرامش همزمان دارند، به بهترین وجه عمل کنیم و تسلیم نظر و رأی دیگران نشویم. این کتاب در ده فصل نوشته شده است. عنوان فصلهای کتاب حاضر عبارت است از «علتهای کمرویی»، «برنامه واکنش زا»، «تعادل مزاجی»، «سیمای برون»، «تأثیرپذیری»، «استقلال و آزادی»، «تسلط بر تخیل»، «کمرویی عاطفی»، «برای تقویت اعتماد به نفس» و «به خودتان اعتماد داشته باشید».
شنیدن کتاب غلبه بر کمرویی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به دنبال ترک کردن عادت کمرویی هستند پیشنهاد میکنیم.
درباره پل ژاگو
پل کلمان ژاگو paulclement jagot در سال ۱۸۸۹ در فرانسه متولد شد. ژاگو در خانواده فقیری متولد شد و همین امر باعث شد کودکی و نوجوانی سختی را پشت سر بگذراند.. او تمام عمر خود را در شهر پاریس زندگی کرد و زمانی که جوان بود با یک پزشک آشنا شد واین آشنایی کمک کرد تا او کنار پزشک مشغول به کار شود. پل ژاگو جزو نویسندگانی است که در حوزه روانشناسی و خودیاری کتابهای ارزشمندی منتشر کرده است. شهرت ژاگو به این دلیل است که کتابهایش بسیار کاربردی و عملی است و هر فرد با خواندن آن متوجه منظور نویسنده میشود و میتواند کمکم خودش را در راستای بهتر شدن تغییر دهد و عاداتی را که دوست ندارد ترک کند. کتابهای ژاگو منبع مناسبی برای افرادی است که میخواهند زندگی بهتری داشته باشند اما نمیدانند چطور تغییر کنند. پل ژاگو مدرک دانشگاهی نداشت و هر آنچه در زندگی فرا گرفته بود از مطالعات و پژوهشهایی بود که در طول زندگی خود انجام داده بود همین امر باعث شده است آثارش از زبان سخت تخصصی دور باشد و خوانندگانش در سراسر جهان از آثارش لذت ببرند.
بخشی از کتاب غلبه بر کمرویی
«در ایامی که من کمرو بودم، باید خودم را به کارمند مافوق خودم معرفی میکردم. به دفتر کار او رفتم، چهره خشن و مو و سبیل پرپشت و نیمرخ محکم و برجسته او را دیدم. آن چنان تندخو و مستبد به نظرم آمد که پیش از آنکه لب باز کند دچار وحشت شدم. با اولین پرسشهایی که از من کرد، دست و پایم را گم کردم: صدای بم و عمیق او مرا گرفته بود ... اما طولی نکشید که پیبردم این مرد، سراسر ملاطفت است. رفتار او پدرانه و باگذشت، دستورهای او سنجیده و بازخواستهای او ملایم بود.
این درس برای من بسیار سودمند بود: دانستم که کمروها چقدر اسیر تخیل خویشاند. و اگر بر آن تسلط پیدا کنند، سه چهارم ناراحتی آنان درمان میشود. پیش از هر چیز باید دانست که دیدار همه روزه با یک شخص و گفتگو کردن با او، پس از مدتی تأثیر اولیهای را که او بر ما گذاشته بود کاهش میدهد، زیرا بزودی او را همان گونه که هست مییابیم نه آن گونه که تصورهایمان به ما نشان داده بودند.
به همین ترتیب است هنگامی که به جای یک شخص، با یک جمع روبرو میشویم: تا زمانی که در آن راه نیافته و با آن در نیامیختهایم، احساس خود کمبینی مفرط ـ یا خیالی ـ میکنیم، و در نتیجه خود را در برابر اندیشههای نامساعد همگان قرار میدهیم. دیری نمیپاید میفهمیم که خصوصیتهای ما همتراز آنهایی است که بهتر از دیگراناند، در حالی که آنها ما را پایینتر از میزان واقعی ارزیابی میکنند. و پس از سپری شدن دوره ناآشنایی و کنجکاوی، پی میبریم که در آن جمع، عدهای مهربانانه با ما برخورد میکنند، چند نفری اکراهآمیز و اغلب حاضران نسبت به ما بیتوجه هستند.»
حجم
۱۲۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۱۲۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه