دانلود و خرید کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم) محمدرضا توکلی صابری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم)

کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم)

معرفی کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم)

کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم) نوشتهٔ محمدرضا توکلی صابری است. انتشارات علمی و فرهنگی این ناداستان در قالب سفرنامه را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم)

کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم) [پابه‌پای ناصرخسرو بر جادهٔ ابریشم در هزارمین زادروز او] برابر با یک ناداستان در قالب سفرنامه است. این کتاب شش فصل دارد. با نویسنده به ایران و مصر و عربستان و کویت و ترکمنستان سفر کنید.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر و برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل دل‌نوشته‌ها، جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی باشد.

خواندن کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب سفرنامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سفر برگذشتنی (جلد دوم)

«چهارشنبه ۲۶ فروردین

ساعت هفت‌وربع در فرودگاه کویت از هواپیما بیرون آمدم. چون دعوت‌نامه داشتم، باید طبق همان دعوت‌نامه ویزا می‌گرفتم. و متصدی هتل باید یک نسخه را قبلاً به فرودگاه می‌فرستاده، که نفرستاده بودند. اگر این دعوت‌نامه را نداشتم، همان‌جا ویزا می‌گرفتم و به هتل می‌رفتم. به هر حال، پس از چند تلفن به هتل مربوطه گفتند که دعوت‌نامه را می‌فرستند. به آن خانم گفتم: می‌توانم از آن دعوت‌نامه صرف‌نظر کنم و بروم به طور معمولی ویزا بگیرم؟» آن خانم مهربان گفت:‌ «نمی‌شود. چون با این دعوت‌نامه آمده‌ای باید با همین دعوت‌نامه هم ویزا بگیری.» اگر دعوت‌نامه نداشتم، با سرعت بیشتری ویزا می‌گرفتم؛ چون پاسپورت امریکایی در اینجا خیلی احترام دارد. کویت استقلالش را مدیون امریکاست. امریکایی‌ها آن‌ها را از چنگ صدام نجات دادند، وگرنه خودشان نه ارتشی داشتند و نه سازمانی و نه هویتی که با آن به مقابله با صدام برآیند.

در مدت یک ساعتی که آنجا نشسته بودم، یک خانم چینی هم بود که هیچ زبانی نمی‌دانست و پیوسته نگران بود و چیزهایی می‌گفت که من نمی‌فهمیدم. چند شماره تلفن در دست داشت که هیچ کدام صحیح نبودند و یا جواب نمی‌دادند. بسیار بی‌تاب شده بود و می‌خواست گریه کند. هر بار می‌خواست برود چمدانش را بردارد، مأموران جلوی او را می‌گرفتند. با زبان بی‌زبانی یعنی اشاره، که زبان بین‌المللی است، سعی کردم به او حالی کنم که نسخۀ اصلی دعوت‌نامۀ او، همانند من، هنوز به فرودگاه نرسیده است. دست آخر یک جوان چینی را پیدا کردم و از او خواستم مطالب مرا برای آن خانم ترجمه کند. همچنین، خواستم اسم آن خانم را روی کاغذی بنویسد تا وقتی من از سالن بیرون رفتم، آن را به پیشوازکنندگان نشان دهم و به آن‌ها بگویم مسافر آن‌ها منتظر دعوت‌نامه است. آن خانم کمی آرام شد. یکی دو بار دیگر نیز به هتل تلفن زدم تا سرانجام گفتند که راننده را با دعوت‌نامه می‌فرستند. دعوت‌نامۀ من رسید. دعوتنامۀ آن خانم هم رسید و او به‌سرعت تغییر حالت داد و بالا و پایین می‌پرید و دستم را گرفته بود و فشار می‌داد و رها نمی‌کرد. رفتم چمدانش را پیدا کردم و آمدیم بیرون. یک خانم و آقای چینی منتظرش بودند. تلفن هتل مرا گرفتند، ولی هیچ‌گاه زنگ نزدند.

در صرافی فرودگاه ۱۰۰ دلار تبدیل کردم به ۲۸ دینار. رانندۀ هتل منتظرم بود. ساعت ده‌ونیم به هتل رسیدم. به راننده ۳ دینار انعام دادم. اتاق ۹۰۱ را به من داد. در هتل زهرۀ المدائن مکه نیز اتاقم ۹۰۱ بود. تصادف جالبی بود. آن‌هایی که دوست دارند این‌گونه الگوهای تصادفی را به عالم ماورای طبیعت نسبت دهند، خوب می‌توانند برایش توجیه و تفسیر درآورند. پس از پر کردن پرسش‌نامۀ هتل و نوشتن نام و شمارۀ گذرنامه و بقیۀ مشخصات، سرم را بلند کردم و با کمال حیرت کسی شبیه صدام حسین را در برابرم دیدم که خیلی جدی به من می‌نگرد. برای چند لحظه خشکم زد. مدتی خیلی جدی به هم نگریستیم. یک لحظه فکر کردم روح صدام حسین است. با آن حالت گیج و گول و خسته و داروخورده هر چیزی ممکن بود واقعیت داشته باشد. به او گفتم: «خیلی شبیه صدام هستید.» آن اخم صدام‌مانندش از هم باز شد و لبخندی زد و به‌تندی گفت: «نه، نه، او این کشور را خراب کرد.» به او گفتم: «او ایران را هم خراب کرد، عراق را هم خراب کرد.» چمدانم را برداشتم و به اتاق ۹۰۱ رفتم. حالم خیلی بد بود. رفتم به رختخواب و دیگر چیزی نفهمیدم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۳۹ صفحه

حجم

۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۳۹ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان