کتاب زن و مار
معرفی کتاب زن و مار
کتاب زن و مار نوشتهٔ هایدماری کخ و ترجمهٔ شادی ابراهیمی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را در حوزهٔ تاریخ باستان منتشر کرده است.
درباره کتاب زن و مار
هایدماری کخ در کتاب زن و مار تاریخ پادشاهی عیلامیها را بیان کرده است. به عقیدهٔ یکی از پژوهشگران این حوزه «عیلامیان عاشق زنان و ماران بودند». این اثر زمینهای برای دنیای ناشناختهٔ عیلام است و تاریخ، مردم و خدایان این سرزمین را به مخاطب خود میشناساند. سومریها و اکدیها همسایهٔ شرقی خود را عیلام میخواندند و اغلب برای آن کلمهٔ سومری «کور. نیم» به معنای «سرزمین مرتفع» را به کار میبردند؛ چراکه از بینالنهرین که خود سرزمینی است پست میان دو شط دجله و فرات، عیلام چون سرزمین کوهستانی وسیعی به نظر میرسد که به سوی شرق امتداد یافته است. عیلامیان خود سرزمینشان را «هالتامت» و یا «هالتامتی» مینامیدند که به معنای «سرزمین خدایان» است. آنها میپنداشتند که سرزمینشان تکیه بر قدرت یاریدهندهٔ خدایان دارد و این خدایاناند که به آنها برکت میبخشند. کلمهٔ اکدی عیلام در انجیل نیز آمده و به همین دلیل این نام به شهرت رسیده و همانجاست که برای نخستین بار این نام به میان آمده است. البته اطلاعاتی که کتاب عهد عتیق دربارهٔ عیلام و عیلامیان به ما میدهد، چندان دقیق و روشن نیست. کتاب «آفرینش» در بخش ۱۰ و ۲۲ عیلام را پسر سام و نوهٔ نوح معرفی میکند واصل میگوید: «نسب تمام مردمیکه ما با عنوان سامی میشناسیم به سام برمیگردد و مشخض است که عیلامیان سامی نبودهاند؛ چراکه آنها زبان متفاوتی دارند که با هیچ یک از زبانهای شناختهشده پیوندی ندارد.»
خواندن کتاب زن و مار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ باستان و علاقهمندان به شناخت تمدن عیلام پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زن و مار
«این شاهان خود را «شاه شوش و انشان» و یا برعکس «شاه انشان و شوش» مینامند. اما هومبان - نومنه پسر اتتر-کیته این عنوان را وسعت داده است و در لیان یا همان بوشهر کنونی معبدی برای کیریریشه یا «ایزد بزرگ» ساخته است و بر کتیبهای که از آنجا به دست آمده نوشته است: «من هومبان - نومنه هستم، پسر اتتر - کیته، افزایندهٔ شهریاریام فرمانروای عیلام، دارندهٔ تاج و تخت عیلام، حاکم عیلام، شاه انشان و شوش» سپس ادامه میدهد: «ایزد نپیریشه به خاطر مادرم مرا دوست داشت و به من گوش سپرد.» این تأکید بر مادر ما را به یاد مادرستوده در سلسلهٔ فرمانروایان بزرگ میاندازد و درواقع هومبان - نومنه بعدها خود را «پسر مشروع شیلههه» مینامد تا خود را وارث فرمانروایان کهن نشان دهد.
در دوران میانهٔ عیلام نپیریشه «ایزد بزرگ» و کیریریشه «ایزدبانوی بزرگ» در رأس دنیای ایزدان قرار دارند و به همراه اینشوشینک ایزد شهر شوش هرمی را تشکیل دادهاند که بالاترین پرستش مختص آنان بوده است. برای نمونه هومبان - نومنه شاهی خود را مدیون اینشوشینک و نپیریشه میداند و علاوه بر آن نام پسرش نیز اونتاش - نپیریشه به معنی «به من کمک کند ایزد بزرگ» نمایانگر درجهٔ اهمیت و احترامی است که او برای این ایزدان قائل بوده است. با اینکه هومبان - نومنه خود را «افزایندهٔ شهریاری» مینامد، تنها گزارش پیروزی پسرش اونتاش - نپیریشه به دست ما رسیده است، اما او باید این اقدام را در زمان حیات پدرش انجام داده باشد، زیرا در آن زمان تنها عنوان «شاه انشان» را داشته است. از این رو او در آن دوره نایبالسلطنه بوده و نه شاه. وجود تندیسی از ایمریه ایزد بابلی طوفان که فقط تکه شکستهای از آن باقی مانده، گواهی بر صحت این جنگ است. اونتاش - نپیریشه این تندیس را از توپلیاس که از مناطق مرتفع اشنونه است به غنیمت گرفته و در منطقهای در شمال بغداد و سپس در شوش نشانده است.
ولی شهرت این شاه بیشتر به خاطر فعالیتهای ساختوسازش است نه لشکرکشیهایش. از بناهای بیشمار شوش تنها به واسطهٔ کتیبهای بر آجری پخته از این شاه میدانیم که او در این شهر زیگوراتی ساخته بوده که از آن جز گزارش کتیبه چیز دیگری به دست ما نرسیده است. اما این فقدان با ساخت شهر جدیدی جبران شده است. او این شهر را به دلیل نام خودش «دوراونتاش» به معنی «دژ اونتاش» نامیده است. اینجا نیز نام ایزد از این نام حذف شده است. خود شاه نیز ارباب این شهر بوده است اما جانشینانش نه تنها این بنا را حفظ و مراقبت نکردهاند، بلکه تعدادی از تندیسهای منطقهٔ مقدس آن را به شوش منتقل کردهاند. بنایی که به دست شاه اونتاش - نپیریشه بنا شد، در ساختوسازهای بعدی تغییری نیافت و حتی امروز نیز خودنمایی میکند.»
حجم
۸٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۸٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه