کتاب فرار از زندان عاطفی
معرفی کتاب فرار از زندان عاطفی
کتاب فرار از زندان عاطفی نوشتهٔ ساوریو تاماسلا و باربارا اون اوبر و ترجمهٔ حامد حکیمی است. انتشارات پندار تابان این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب سلطهگری و رابطهٔ سلطهگرانه است.
درباره کتاب فرار از زندان عاطفی
کتاب فرار از زندان عاطفی به ما کمک میکند تا گرفتار بازی قدرت دیگران نشویم. عنوان سه بخش اصلی این کتاب، بهترتیب عبارت است از «سلطه چگونه خودش را نشان میدهد؟»، «سلطه چگونه متولد میشود و رشد میکند؟» و «چطور از یک رابطهٔ سلطهگرانه خارج شویم؟». این کتاب به قلم دو روانکاو فرانسوی و در ۱۲ فصل نوشته شده است. این دو نویسنده ابتدا اشکال متنوع سلطه را ارائه کردهاند؛ سپس تلاش کردهاند به ریشههای کموبیش دور و شاخهشاخهٔ آن برسند؛ سپس بر اساس تجارب زیسته، راهحلهای ممکن را برای خروج از بنبستها و زندانهای خیالی یا واقعی پیشنهاد کردهاند.
خواندن کتاب فرار از زندان عاطفی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی عمومی (سلطهگری و رابطهٔ سلطهگرانه) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرار از زندان عاطفی
«آزادکردن خود از قضاوتهای دیگران
بسیاری از سیستمهای خانوادگی یا اجتماعی بر بنیان قدرتمندترین یا برترین افراد قرار دارند. آنها اغلب از ضعف اشخاص بهره میبرند، ضعف مربوط به سنوسال، بیماری، ناشناخته بودن موقعیتهای جدید، و فرایندهای انتخابی (مثل کنکور یا استخدام). بنابراین میتوانیم بگوییم که آنها از موضع مسلطشان یا از ضعف دیگران سوءاستفاده میکنند.
دختر جوانی در کلاس راهنمایی، در جریان بحثی درمورد سوءاستفادهی جنسی، گفت که در این موقعیتها بزرگسالان نمیدانند چه آسیبی به کودک وارد میکنند. یکی از همکلاسیهای پسرش که حدوداً پانزدهساله بود با کمرویی دستش را بلند کرد تا صحبت کند. با رنگی پریده و صدایی لرزان و روبهخاموشی که بهزحمت شنیده میشد، گفت که اتفاقاً بزرگترها خیلی خوب میدانند که دارند با بچهها چهکار میکنند. همهی بچههای کلاس فهمیدند که او دارد از تجربهی شخصیاش حرف میزند. او میدانست دارد درمورد چه چیزی حرف میزند. در پایان کلاس، وقتی خانم معلم با او تنها شد، از او پرسید که چه بر سرش آمده. پسر جوان معذب شد و توضیح داد که در کودکی مورد آزار مادرش قرار گرفته بود. خانم معلم که از این موضوع تعجب کرد، با او خداحافظی کرد و رفت. هیچ حرفی نزد و هیچ خبری به اورژانس اجتماعی، مقامات قضایی یا مدیر مدرسه نداد. فقط سعی کرد فراموش کند که یک انسان رنجور برای کمک نزد او آمده، تا آرامش خودش به هم نریزد.
وحشیگری و آزارگری ثروتمندان، مدیران یا ممتحنها شبیه رفتار ارباب و برده است. وحشیگری امروزه هم در جریان است، اما با ظاهری پرزرقوبرق و باکلاس.
دختر جوان نوزدهسالهای در بخش کتبی آزمون ورودی یکی از مراکز آموزشی مشهور پاریس پذیرفته شد. هنگام آزمون شفاهی، که مهمترین بخش بود، متوجه شد که دانشآموزان و استادان با کتوشلوار در اتاق آزمون حاضر شدند. او خبر نداشت که امتحان عمومی است. او که از شهرستان آمده بود آداب و رسوم آن آزمون را نمیدانست. خیلی به هم ریخت و حس کرد اعتمادبهنفسش را از دست داده. همینطور که وارد اتاق آزمون میشد، سعی کرد خودش را جمعوجور کند. وقتی ارائهاش را شروع کرد، یکی از اعضای هیئت داوران با بیحوصلگی و تحقیر به ساعتش نگاه کرد. دختر جوان دست و پایش را گم کرد، در خودش فرو رفت، سرش پایین افتاد و شانههایش به جلو آمد تا از خودش محافظت کند. ممتحن وقتی دید این دختر معذب شده، آن هم نه بهخاطر محتوایی که دارد ارائه میدهد، بلکه بهخاطر حضور در مقابل هیئت داوران و دیگر دانشآموزان، از این فرصت استفاده کرد تا با سؤالات سخت او را مستأصلتر کند. جماعتی که برای دیدن این سیرک آمده بودند هم از این موضوع لذت میبردند: لذت ناشی از آزاردادن یک دختر تنها. بعد از امتحان دختر جوان مات و مبهوت و ناامید خشکش زده بود. بعدها وقتی توانست با یک نفر که مراقب و فهمیده بود درمورد اتفاق آن روز حرف بزند، گفت که برگزارکنندگان و خصوصاً ممتحن یک «بازی وحشیانه» راه انداخته بودند. او صادقانه از خودش پرسید که چطور میتوانست به شیوهی بهتری در «این وحشیگری نهادینهشده در پوشش انتخاب بهترین فرد» شرکت کند.
نمونههای این مورد بسیار است و برای همهی ما آشناست. چطور تلاش کردیم تا به این موقعیتها پایان دهیم، موضعگیری کنیم، خشمگین شویم، طغیان کنیم، یا مخالفتمان را بیان کنیم؟ سؤال اینجاست: خروج از سلطه نیازمند یک خیز است، یک حرکت ناگهانی، یک عدم تمایل راسخ برای همکاری، و سکوتنکردن و تبعیتنکردن. دیدن و پذیرش شدت و وسعت این ترسمان بسیار دردناک است و باید درک کنیم که «سازش» در این موارد یک هدیهی سمی برای خود، دیگری و رابطه است.»
حجم
۱۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
👌