کتاب گفت و گوهای عاشقانه
معرفی کتاب گفت و گوهای عاشقانه
کتاب گفتوگوهای عاشقانه نوشتۀ ناتاشا لان با ترجمۀ امیرمهدی حقیقت در نشر دیوار به چاپ رسیده است.
درباره کتاب گفت و گوهای عاشقانه
گفتوگوهای این کتاب روایتهایی هستند دربارۀ عشق و اینکه آدمها چطور از هم خوششان میآید، چطور از چشم یکدیگر میافتند، چطور آسیب میبینند و بعد خودشان را جمعوجور میکنند، چطور پیش میروند حتی وقتی فکر میکنند دیگر توانی نمانده است و چطور وقتهایی که زندگی چیزی را از آنها میگیرد، سعی میکنند به خودشان بقبولانند که حتماً حکمتی در کار بوده است.
ناتاشا لان در کتاب گفتوگوهای عاشقانه سراغ افرادی با تخصصهای گوناگون رفته است، از مشاور امور جنسی گرفته تا رواندرمانگر تا روزنامهنگار و نویسنده و شاعر و فیلسوف و مجری پادکست. از آنها دربارۀ عشق و تجربههایشان در این زمینه پرسیده است. او پای صحبت آدمهایی با تخصصهای گوناگون نشسته و همراه آنها جنبههای گوناگون عشق و انواع آن را کاویده است. بر همین مبنا، کتاب حاوی تجربههایی متنوع در باب عشق و وجوه و زوایای گوناگون آن و راهنماییها و آموزههایی در این باب است. برخی از این افراد مانند آلن دوباتن، فیلسوف و رماننویس هستند و برخی دیگر مشاورانی که تجربهای طولانی در این حوزه دارند.
خواندن کتاب گفت و گوهای عاشقانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران کتابهای روانشناسی عمومی و ازدواج و خانواده پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گفت و گوهای عاشقانه
«در گذشته فکر میکردم آرزو دارم به عشق برسم، ولی اشتباه میکردم. چیز گنگی از عشق شنیده بودم و جذبش شده بودم، ماهیت واقعی عشق را نمیشناختم. آنهمه سال و آنهمه شب که از خودم میپرسیدم: «پس کی به عشق میرسم؟ کی پیداش میکنم؟» حتی یک لحظه هم با خودم فکر نمیکردم که دقیقاً دنبال چه چیزی میگردم. خیلی از ما همینجوریم. در مدرسهها مگر چیزی از عشق یادمان میدهند؟ مگر میگویند برویم دربارهاش تحقیق کنیم؟ مگر دربارهاش از ما امتحان میگیرند؟ مگر جزو تکالیف درسیمان است که مجبور باشیم هرازچندگاه مرورش کنیم؟ در مدرسه تشویقمان میکنند اقتصاد و دستور زبان و جغرافی یاد بگیریم، ولی آیا عشق هم جزو این دروس هست؟ نه. به نظرم عجیب است که از عشق انتظار داریم کلی کار برایمان بکند ولی برای فهمیدن و شناختنش وقت نمیگذاریم، به این میماند که بخواهی شیرجه بزنی توی آب دریا ولی شنا دوست نداشته باشی. اما بههرحال، چه بهاش فکر کنیم چه نکنیم، هرروزه در زندگیمان هم به دیگران عشق میدهیم و هم از آنها عشق میگیریم ـ عشقی بیچارچوب، سهمگین و زیبا. به ویدیوِ آبتنی بچهی یک ماه و نیمهی دوستم در وان نگاه میکنم، یک ساعت بعد ایمیلی میخوانم از زنی که از سومین دور لقاح مصنوعی هم جواب نگرفته، یاد دوتا نامزدیای میافتم که بهتازگی خبرشان را شنیدهام و یک نامزدی دیگر که به هم خورد، و دختر و پسری که کارشان به نامزدی هم نرسید.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
نظرات کاربران
همین روز ها در حال خوندن کتاب هستم اما یک نکته و یک تذکر مهم درباره کتاب هست که باید حین خوندنش حواسمون بهشون باشه تذکر این که: در کتاب یا حداقل در ترجمه به رابطه ما با شغلمون،دینمون،دوستانمون هم اسم