کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون
معرفی کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون
کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون نوشتهٔ لورنتس انگل و ترجمهٔ گلناز سرکارفرشی است. نشر گیلگمش این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «کانون» است.
درباره کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون
یکی از مهمترین آموزههای کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون (Fernsehtheorie zur Einführung) این است که پدیدهای به نام تلویزیون وجود ندارد. تلویزیون، چه در مقام دستگاهی با ویژگیهای فناورانه و چه در مقام رسانهٔ ارتباط جمعی، همواره در حال تغییر و تحول است، تعاریف جدیدی میپذیرد و تأثیرات فضایی ـ زمانی گوناگونی بر جای میگذارد. ویژگیهای فناورانه، بستر اجتماعیِ تولید و مصرفِ برنامهها و فرم و محتوای آنها همگی در این دگرگونی دست دارند. مخاطب ایرانی باید توجه داشته باشد که نظریات این کتاب در بستر جوامع اروپایی و آمریکایی تدوین شدهاند و به تلویزیون و فرهنگِ منحصر به این جوامع اشاره میکنند. با وجود این، نظریات این کتاب میتواند راهگشای پژوهشهای پرباری در زمینهٔ تاریخ تطور تلویزیون یا تدوین نظریهٔ تلویزیون در ایران باشد.
با وجود اینکه تاکنون هیچ نظریهپردازی نتوانسته است نظریهٔ جامعی دربارهٔ تلویزیون عرضه کند، لورنتس انگل در این کتاب با رفتوبرگشت میان نظریههای تلویزیون آنها را به گفتوگو با یکدیگر وامیدارد و از این گفتوگوها سنتزی پدید میآورد که شاید بتوان آن را «نظریهٔ جامع تلویزیون» نامید، ولی نباید فراموش کرد که این نظریه همواره در حال دگردیسی است و هرازگاهی اندیشههای جدیدی به آن اضافه میشوند که رابطهٔ اجزای آن با یکدیگر و پتانسیلهای این اجزا برای تعریف وجوه مختلف پدیدهٔ تلویزیون را تغییر میدهند.
نظریههای کتاب «درآمدی بر نظریهٔ تلویزیون» با ترتیب زمانی معرفی نشدهاند؛ مثلاً مفهوم وانمود بودریار مقدم بر نظریههای «هرتن و وُل» است که پیش از بودریار این مفهوم را ابداع کردهاند. بنابراین خواننده باید پیش از خواندن این کتاب به این نکته آگاه باشد که فصلهای کتاب براساس موضوع و محتوا تنظیم شدهاند و نه ترتیب زمانی. درعینحال گفتوگوی میان فصلهای مختلف کتاب، که گاهی یک نظریه دوبار و هربار از جنبهٔ متفاوتی در آنها ظاهر میشود، به خواننده کمک میکند تا حوزههای نظری مختلف تلویزیون را به یکدیگر پیوند بزند و از این راه دیدگاه جامعی به نظریههای تلویزیون کسب کند. نباید فراموش کرد که این کتاب مطلب جدیدی به خواننده عرضه نمیکند، بلکه با هدف ارائهٔ درآمدی بر نظریههای تلویزیون متونی را معرفی میکند که تاکنون در این زمینه نگاشته شدهاند.
خواندن کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تلویزیون و ابعاد مختلف آن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درآمدی بر نظریه تلویزیون
«تلویزیون ریشه در زمان دارد. مری ان دون قاطعانه بر این باور است که زمان مقولهٔ جوهری تلویزیون، پایهواساس آن و قاعدهٔ ساختاری و معیار دائمی آن است. وی در این دیدگاه تنها نیست، زیرا مجموعهٔ بزرگی از رویکردهای نظری بسیار مهم فرض خود را بر زمانمند بودن تلویزیون میگذارند و تلویزیون را با این رویکرد مدلسازی میکنند. بدین ترتیب اشکال بخصوصی از اندیشه به وجود میآیند که با اندیشههایی که تلویزیون را پیش از هر چیز از طریق رابطهاش با فضا تعریف میکنند تفاوتهای چشمگیری دارند. البته که وجوه زمانی و مکانی، هم در تلویزیون و هم در نظریهٔ تلویزیون، همواره به یکدیگر تعلق دارند. با وجود این، نظریهپردازان تلویزیون رویکردهایی متفاوت از یکدیگر اتخاذ میکنند و هر یک از منظر خود به تعریفهای نظری مختلفی از این رسانه دست مییابند. اینجاست که تلویزیون بیشتر به مثابهٔ رسانهٔ تولید و تغییر شکل نمود مییابد که بیش از مکان در زمان عمل میکند و شکلها و پدیدارهای زمانی همچون همزمانی، رویدادگونگی و طول مدت را تولید میکند. در این میان دو شکل زمانی وجود دارند که مشخصهٔ تلویزیون هستند و از سوی آن به شکل ویژهای آشکار میشوند: پخش زنده به مثابهٔ نظام ویژهٔ همزمانی و سریال به مثابهٔ نظام گذر و طول مدت زمان.
اولین این نظریهها، یعنی ساختِ نظارتگریِ استنلی کَوِل، را پیشتر به طور اجمالی شناختیم و به منزلهٔ راهنما به کار گرفتیم. همانطور که دیدیم، کَوِل در اینجا جهتگیری اساساً سریالی تلویزیون و آرایش ساختهای سریالی تلویزیونی را به شکلی سازنده بازتعریف میکند. ولی بیش از آن، او سریالی بودن تلویزیون را همچون طرحوارهٔ تکرار، واریاسیون و در نهایت همزمانی در نظر میگیرد. از نظر او آرایش سریالی پیشفرض و شالودهٔ تلویزیون و نوعی تثبیت زمان با ابعاد بزرگ است. بر این اساس، تلویزیون در خدمت از میان برداشتن روندها و پیش از همه رویدادها در یک زمان حال طولانی و بسطیافته است. بدین ترتیب، سریالی بودن تلویزیون زیرمجموعهٔ همزمانی آن قرار میگیرد و رویکرد فکری کَوِل از این راه الگوساز میشود، چرا که اصولاً تعلق به زمان حال و همزمانی، که تلویزیون آنها را ایجاد میکند، توجه بیشتر نظریههای تلویزیون مبتنی بر زمان را ــ با استثناهای جالب توجهی ــ به خود جلب میکنند و در مقابل پدیدههای پسازمانی، جریان و بهویژه تکرار قرار میگیرند. این در حالی است که حتی پدیدههای اخیر نیز همواره و ناگزیر به زمان حال و همزمانی گریز میزنند. ظاهراً روی پدیدههای تکرار و سریالی بودنِ ناشی از آن خیلی کم و موردی کار شده است و این پدیدهها همچنان در انتظار یک فرمولبندی نظری مرتب و منسجماند. به نظر میرسد که تلویزیون، دستکم به طور گذرا و در ظاهر، جریان زمان را به نفع نوعی همزمانی کلان حذف میکند.»
حجم
۳۶۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳۶۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه