
کتاب زن زمزمه های زندگی
معرفی کتاب زن زمزمه های زندگی
کتاب زن زمزمههای زندگی نوشتهی آرزو کرمانی، مجموعهای از روایتهای کوتاه و تاملبرانگیز درباره تجربههای زنانه است که با نگاهی شاعرانه و انسانی به قدرت، احساس و انتخاب زنان میپردازد. این اثر در قالب فصلهایی مستقل، زندگی و دغدغههای زنان مختلف را از زاویههای گوناگون به تصویر کشیده است؛ از سکوت و تردید تا بلوغ، سنت، گمگشتگی در واژهها و بازآفرینی خویشتن. هر فصل، داستان یا روایتی است از زنی که در دل چالشها و انتخابهایش، معنای تازهای از بودن و زیستن را جستوجو میکند. نشر سنجاق بهصورت الکترونیکی این کتاب را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زن زمزمه های زندگی
زن زمزمههای زندگی اثری است که با روایتهایی کوتاه و پیوسته، به لایههای پنهان و آشکار زندگی زنان میپردازد. آرزو کرمانی در این کتاب، با زبانی نزدیک به ذهن و دل، تجربههای زنانه را از منظرهای مختلف روایت کرده است. ساختار کتاب بر پایهی فصلهایی است که هرکدام به یک شخصیت یا وضعیت خاص زنانه اختصاص یافتهاند؛ از زن خاموش و زن تردید تا مادر نشده و زن بافنده سنت. هر فصل، روایتی مستقل اما مرتبط با دیگر بخشها دارد و در مجموع، تصویری چندوجهی از زیست زنانه در جامعه معاصر ارائه میدهد. کتاب، نهتنها به دغدغههای فردی و اجتماعی زنان میپردازد، بلکه به نقش انتخاب، سکوت، سنت و بازآفرینی خویشتن نیز توجه ویژهای دارد. نویسنده با بهرهگیری از عناصر احساسی و توصیفهای ملموس، فضایی خلق کرده است که خواننده را به همدلی و تامل درباره جایگاه و هویت زنانه دعوت میکند.
خلاصه کتاب زن زمزمه های زندگی
زن زمزمههای زندگی با روایتهایی از زنان مختلف آغاز میشود که هرکدام درگیر چالشها و انتخابهای خاص خود هستند. فصل اول با زن خاموش شروع میشود؛ زنی که سکوتش نه نشانهی ضعف، بلکه زبان مقاومت و زیستن است. او در خلوت شبانه، با خاطرات و آرزوهای نانوشتهاش زندگی میکند و سکوت را بهعنوان بخشی از هویت خود پذیرفته است. در فصل دوم، زن تردید معرفی میشود؛ زنی که هر روز با پرسشهای تازه و تصمیمات نیمهتمام روبهروست. او میان خواستههای خود و انتظارات دیگران سرگردان است و تلاش میکند صدای درونیاش را پیدا کند، حتی اگر این صدا با تردید و دودلی همراه باشد. فصل سوم به مادر نشده اختصاص دارد؛ زنی که معنای مادری را فراتر از زایش میبیند و مراقبت از رویاها و احساسات را نوعی بلوغ میداند. او با قضاوتهای اطرافیان روبهروست اما انتخاب کرده است که نقش مادری را به شیوهی خودش معنا کند. در فصل چهارم، زن بافنده سنت میان گذشته و آینده ایستاده است. او سنتها را نه بهعنوان زنجیر، بلکه بهعنوان بافتهایی میبیند که میتوان آنها را با نخهای تازه بازآفرینی کرد. این زن تلاش میکند سنتهای خانوادگی را با هویت و انتخابهای شخصی خود ترکیب کند. فصل پنجم به صدای گمشده میپردازد؛ زنی که واژهها و نوشتههایش را پنهان نگه داشته و صدای خود را در میان سکوت و ترس از قضاوت گم کرده است. او در نهایت درمییابد که صدای واقعیاش در سکوت و مراقبت از خود نهفته است. در فصل ششم، بازآفرین خاموشی با مفهوم انتخاب روبهرو میشود؛ انتخابهایی که همیشه با فریاد همراه نیستند و گاهی در سکوت و آرامش شکل میگیرند. این زن یاد میگیرد که شنیدن صدای درونی و انتخاب آگاهانه، بخشی از هویت اوست. در نهایت، زن دوبارهزادهشده، با عبور از زخمها و تردیدها، خود را بازآفرینی میکند و به این نتیجه میرسد که زن بودن، فرایندی بیپایان از ساختن و تغییر است. کتاب با تاکید بر بازآفرینی بیپایان و قدرت انتخاب، روایت زنانه را به سفری برای کشف و پذیرش خویشتن تبدیل میکند.
چرا باید کتاب زن زمزمه های زندگی را بخوانیم؟
زن زمزمههای زندگی با روایتهایی صمیمی و ملموس، به دغدغهها و احساسات زنانه میپردازد که کمتر در قالبهای رسمی و کلیشهای بیان شدهاند. این کتاب با تمرکز بر تجربههای فردی و جمعی زنان، فضایی برای همدلی و بازاندیشی درباره نقشها، انتخابها و هویت زنانه فراهم کرده است. ویژگی شاخص این اثر، پرداختن به موضوعاتی مانند سکوت، تردید، مادری، سنت و بازآفرینی خویشتن از زاویهای تازه و بدون قضاوت است. خواننده با هر فصل، با بخشی از واقعیتهای زندگی زنان روبهرو میشود که گاه در سکوت و گاه در انتخابهای کوچک و بزرگ شکل میگیرند. این کتاب فرصتی است برای تامل درباره قدرت درونی، حق انتخاب و معنای واقعی زیستن بهعنوان یک زن یا انسانی که در جستوجوی هویت و صدای خود است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغه هویت، انتخاب و تجربههای زنانه دارند یا به دنبال درک عمیقتری از احساسات و چالشهای زنان در جامعه هستند. همچنین برای علاقهمندان به روایتهای کوتاه و تاملبرانگیز درباره زندگی، مناسبت دارد.
بخشی از کتاب زن زمزمه های زندگی
«زن خاموش هر شب با خود گفتوگو میکند؛ نه با واژههای بلند، بلکه با نگاهی به آیینهای که لبخند نمیزند. خانهاش آرام است، اما نه بیصدا؛ صدایی ضعیف از ساعت، گرمای بخاری، خشخش کاغذهایی که سالهاست نوشته نشدهاند. او میان این صداها میچرخد، بیآنکه قدم بردارد. شب برای او زمان گشودن گرههاست؛ نه گرههای روسری، که گرههای دل. گاهی با فنجان چای نشسته بر لبه پنجره، خاطرهای را در ذهن مرور میکند؛ نامش را فراموش کرده، اما حسش هنوز نمدار است. زن خاموش سکوت را نمیشکند؛ او سکوت را زندگی میکند. خاموشیاش تسلیم نیست؛ از طوفانها گذشته، در خلوت خود، گاهی دلش برای خودش تنگ میشود. برای حرفهایی که نگفته، برای تصمیمهایی که در ذهنش بارها راه رفته اما هرگز در مسیر واقعیت نیامدهاند. در دلش رؤیایی هست؛ شاید روزی، کسی صدای نانوشتهاش را بخواند، نه صدای حرفزدنش، بلکه صدای اندیشیدهاش. کاش میشد زن بودن را بینیاز از اثبات زیست. کاش سکوتهای من را کسی نه ضعف، بلکه زبان بداند.»
حجم
۱۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه
حجم
۱۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه