دانلود و خرید کتاب آندورا ماکس فریش ترجمه حمید سمندریان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آندورا اثر ماکس فریش

کتاب آندورا

معرفی کتاب آندورا

کتاب آندورا نوشتهٔ ماکس فریش و ترجمهٔ حمید سمندریان است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی نمایشنامه‌ای در دوازده تابلو.

درباره کتاب آندورا

کتاب آندورا دربردارندهٔ نمایشنامه‌ای در دوازده تابلو نوشتهٔ ماکس فریش، نمایشنامه‌نویس سوئیسی است. آندورایی که ماکس فریش در این نمایشنامه خلق کرده با سرزمین کوچکی که واقعاً به همین نام موجود است، ارتباطی ندارد. آندورا تنها نامی است برای یک مدل. ماکس فریش نگارش این نمایشنامه را  در سال ۱۹۵۸ اغاز کرد، بعد مدتی آن را زمین گذاشت، در پاییز ۱۹۶۰ دوباره آن را به دست گرفت و در پاییز ۱۹۶۱ به پایانش رساند. این متن نمایشی برای اولین‌بار در روز دوم ماه نوامبر سال ۱۹۶۱، در «Schaupielhaus» (تئاتر معروف شهر زوریخ) به روی صحنه آمد. «آندری»، «باربلین»، معلم، مادر،‌ «سینیورا»، کشیش، سرباز، کافه‌چی، نجار، دکتر، کارگر، یک‌نفر شخصیت‌های این متن نمایشی و یک دیوانه، سربازهایی با اونیفورم سیاه، جهودشناس و اهالی آندورا نقش‌های صامت آن هستند. ماکس فریش در نمایشنامهٔ آندورا با ارائهٔ داستانی دربارهٔ پسری غیریهودی که به‌عنوان یک یهودی بزرگ شده و قربانی اقدامات ضدیهودی می‌شود، به کاوش در سازوکارها و عواقب جبران‌ناپذیر نژادپرستی پرداخته است.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب آندورا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ماکس فریش

ماکس فریش در ۱۵ می ۱۹۱۱ به دنیا آمد و در ۴ آپریل ۱۹۹۱ درگذشت. او داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و معماری سوئیسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ ادبیات آلمانی خواند و در سال ۱۹۳۴ اولین رمانش را به رشتهٔ تحریر درآورد. او پس از انتشار دومین رمانش تصمیم گرفت نویسندگی را رها کند و به معماری روی آورد، اما پس از دریافت جایزهٔ «کنراد فردیناند مایر»، نویسندگی را از سر گرفت. ماکس فریش در سال ۱۹۵۴ رمان«هویت گمشده؛ اشتیلر» را منتشر کرد و با این اثر در دنیای ادبیات مشهور شد. کتاب‌های «بیوگرافی؛ یک بازی»و «آندورا» حاوی نمایشنامه‌های او هستند.

درباره حمید سمندریان

حمید سمندریان در ۹ اردیبهشت ۱۳۱۰ به دنیا آمد و در ۲۲ تیر ۱۳۹۱ درگذشت. او کارگردان، مدرس حوزهٔ تئاتر در دانشگاه و خارج از آن و مترجمی ایرانی و از سرآمدان نسلی از کارگردانان نامدار نمایش همچون عباس جوانمرد، علی نصیریان، بهرام بیضایی، رکن‌الدین خسروی، آربی اوانسیان و... به شمار می‌رفت. او و افراد یادشده، تئاتر ایران را در دههٔ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به پایگاه جدی‌تری رساندند. او در زمینه‌های دیگری مانند تئاتر رادیویی، تله‌تئاتر و سینما نیز فعالیت داشت. حمید سمندریان در سال ۱۳۴۲ گروه تئاتری منسجمی به نام «گروه هنری پازارگاد» تشکیل داد که اعضایش عبارت بودند از پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، جمیله شیخی، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله و مهدی فخیم‌زاده. او در این گروه همچون کارگردان، حسابدار و یکی از بانیان کار می‌کرد. این گروه به‌شکل یک شرکت تعاونی فعالیت می‌کرد و چون ادارهٔ هنرهای زیبا به‌خاطر رویکردشان به متون فرنگی حمایتشان نمی‌کرد، دست‌به‌دامان انجمن‌های ایتالیا و فرانسه و آلمان و روسیه می‌شدند.

سمندریان برخی از مهم‌ترین متون نمایشی از نویسندگان شاخص ادبیات نمایشی غرب همانند فردریش دورنمات، برتولت برشت، آنتون چخوف، اوژن یونسکو، آرتور میلر، ماکس فریش، ژان آنوی، تنسی ویلیامز، ژان پل سارتر و هنریک ایبسن را ترجمه و سپس کارگردانی کرد. از این منظر باید او را یکی از کارگردانان شاخص تئاتر در تاریخ تئاتر ایران به شمار آورد که سهمی جدی در آشنایی مردم و علاقه‌مندان تئاتر و نمایش با متون و آثار کلاسیک و برجستهٔ تاریخ تئاتر جهان داشتند. این هنرمند ایرانی از سال ۱۳۳۹ با اجرای «دوزخ» به قلم ژان پل سارتر خود را در جامعهٔ هنری مطرح کرد. پس از آن چند نمایش دیگر مانند «اشباح» اثر هنریک ایبسن را اجرا کرد. سال ۱۳۴۲ اولین اتفاق جدی و رسمی برای او به وقوع می‌پیوندد؛ در این سال «مرده‌های بی‌کفن‌ودفن» از ژان پل سارتر را اجرا می‌کند که با مشکل ممیزی شدید روبه‌رو می‌شود؛ به‌طوری‌که در برخی شب‌ها مجبور می‌شود بعضی دیالوگ‌های این نمایش را حذف کند؛ اجرایی تند و تکان‌دهنده. در سال ۱۳۴۲ «باغ‌وحش شیشه‌ای» از تنسی ویلیامز را با بازی پرویز فنی‌زاده و شهلا ریاحی اجرا می‌کند. در سال ۱۳۴۶ با ارائهٔ اجرایی نو و به‌یادماندنی از «آندورا» نوشتهٔ ماکس فریش تماشاگران ایرانی را با نوترین دستاوردهای صحنه‌ای تئاتر اروپا آشنا کرد. سال ۱۳۴۷ «هرکول» و «طویلهٔ اوجیاس» و همچنین «بازی استریندبرگ» را به نمایش درآورد.

در سال ۱۳۵۰ «کرگدن» از اوژن یونسکو را اجرا کرد که نقطهٔ اوج دیگری در کارگردانی سمندریان به شمار می‌آید. او پس از این‌ها موفق به اجرای «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» در سال ۱۳۶۸، «دایرهٔ گچی قفقازی» در سال ۱۳۷۷، «بازی استریندبرگ» در سال ۱۳۷۸ و «ملاقات بانوی سالخورده» در سال ۱۳۸۶ شد؛ همچنین در سال ۱۳۷۸ «به‌سوی دمشق» را برای تلویزیون کار کرد. از اجراهای قابل‌توجه سمندریان می‌توان به دو اثر از دورنمات اشاره کرد که او در سال ۱۳۵۱ در تالار مولوی به روی صحنه برد. در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به‌ویژه هنرنمایی جمیله شیخی در اجرای نقش اصلی برجسته بود. سمندریان چندی بعد در تالار مولوی نمایش «بازی استریندبرگ» را کارگردانی کرد که در آن محمدعلی کشاورز بازی استادانه‌ای ارائه داد. سمندریان سال‌ها بعد، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، هر دو اثر را بار دیگر به روی صحنه برد، اما چه‌بسا گیرایی اجراهای اول را نداشت. در سال ۱۳۸۶ اجرای تازه‌ای از «ملاقات بانوی سالخورده» را به یاد و خاطرهٔ جمیله شیخی تقدیم کرد. سمندریان در سال ۱۳۷۸ نمایش‌نامهٔ «بازی استریندبرگ» را نیز بار دیگر در سالن چهارسوی تئاتر شهر تهران به روی صحنه برد. در این اجرا رضا کیانیان، احمد ساعتچیان و هما روستا بازی داشتند. حمید سمندریان در آرزوی اجرای نمایشنامهٔ «گالیله» نوشتهٔ برتولت برشت، درگذشت. یکی از دو سالن تماشاخانهٔ ایرانشهر در تهران «سمندریان» نامیده شده و «آکادمی سمندریان» نیز با مدیریت فرزند او در منطقهٔ عباس‌آباد تهران مشغول خدمت‌رسانی به هنرجوهای تئاتر ایران است.

بخشی از کتاب آندورا

«دکتر: با وجود اینکه این روزها خیلی حرف‌ها زده می‌شه که البته بجا بود اگر تصحیح می‌شد، ولی بنده سخن رو کوتاه می‌کنم. بعد از هر ماجرایی، دونستن اینکه انسان می‌بایستی در اون ماجرا چه‌جور رفتار می‌کرده، برای هرکسی خیلی ساده‌س. حالا بگذریم که بنده  تا اونجا که قضیه به شخص من مربوط می‌شه  واقعاً نمی‌دونم اصلاً چرا باید یه جور دیگه رفتار می‌کردم! مگه من چی‌کار کردم؟ هیچی، من اون موقع پزشک دولتی بودم. همین‌که الان هم هستم. اگرم به‌فرض، اون روزها یه چیزی گفته باشم، امروز دیگه خاطرم نیست. خب، اینم از خصوصیات منه. آندورایی جماعت هرچه فکر کنه به زبون می‌آره. سخن رو کوتاه می‌کنم... اعتراف می‌کنم. همهٔ ما اون موقع اشتباه کردیم. البته در این مورد من می‌تونم فقط اظهار تأسف کنم. چند دفعهٔ دیگه باید این حرفو تکرار کنم؟ من طرف‌دار ظلم و ستم نیستم و هرگز هم نبودم. از این گذشته، من اون جوون رو دو یا سه مرتبه بیشتر ندیدم. اون زد و خوردی رو هم که می‌گن بعداً راه افتاده بود، من ندیدم. با وجود این بدیهی است که اونا از نظر من محکومن. تنها چیزی که می‌تونم بگم اینه که: من توی این ماجرا بی‌گناهم. حالا بگذریم که  متأسفانه نمی‌شه ناگفته گذاشت  در حرکات و رفتار اون روزبه‌روز بیشتر آثار  رک بگم  جهود بودن، به چشم می‌خورد. درحالی‌که شاید اون جوون هم مثل من آندورایی بوده. من ابداً انکار نمی‌کنم که ما درگذشته عملی رو مرتکب شدیم که به‌اصطلاح، موضوع حادیه. اما فراموش نکنیم که دنیا دچار التهاب بود. به‌هرحال اونچه که به شخص من مربوط می‌شه، من نه در اعمال بد شرکت کردم و نه کسی رو به عمل بد تشویق کردم. اقلاً اینو دیگه می‌تونم با خیال راحت در برابر عموم با صدای بلند بگم. ماجرا غم‌انگیزه! بدون شک. ولی گناه از من نبود که اون ماجرا اتفاق افتاد. در پایان، فکر می‌کنم بتونم به نمایندگی از طرف همه، مجدداً عرض کنم که تمام ما، از حوادثی که  در گذشته  اتفاق افتاد، فقط و فقط می‌تونیم اظهار تأسف کنیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان