دانلود و خرید کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم) ترجمه ابراهیم اقلیدی
تصویر جلد کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم)

کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم)

معرفی کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم)

کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم) حاصل تصحیح و ترجمهٔ ابراهیم اقلیدی است. نشر مرکز این کتاب را منتشر کرده است. این نسخه بر اساس نسخه‌های عربی با استفاده از چند متن انگلیسی و فرانسه تهیه شده است.

درباره کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم)

کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم) دربردارندهٔ داستانی کهن است که بر اساس نسخه‌های عربی نگاشته شده است. در این مجموعه «عبدالطیف طسوجی»، داستان دو شاهزادهٔ برادر به نام‌های «شهریار» (یا شهرباز) و «شاه‌زمان» را که مورد خیانت از طرف همسران خود قرار می‌گیرند، روایت کرده است. شاه‌زمان پس‌از این اتفاق، تَرک پادشاهی می‌کند و راهی دیار برادر می‌شود، اما شهریار توان تحمل خیانت را نداشته و تصمیم به انتقام می‌گیرد. او هر شب با دختر جوانی از شهر ازدواج می‌کند و صبح دستور قتل دختر را می‌دهد؛ تا اینکه دیگر دختری در شهر نمی‌ماند. وزیر شهریار دو دختر به نام‌های «شهرزاد» و «دنیازاد» (در بعضی نسخه‌ها دینازاد) دارد و به‌شدت نگران است، اما شهرزاد از او می‌خواهد او را به عقد شاه در بیاورد. او به خواهرش می‌گوید زمانی که شب شد تو به اتاق ما بیا و بگو عادت داری من برایت داستان بگویم و از شاه بخواه که من قصه‌ای بگویم. من هم به شاه همین را می‌گویم. شهرزاد قصه‌گویی را آغاز می‌کند، اما در سپیده‌دم داستانْ نیمه می‌ماند؛ شهریار هم که مسحور این قصه شده بود مهلت می‌دهد که فرداشب ادامهٔ قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد می‌کند. این قصه‌گویی‌ها هزار و یک شب ادامه پیدا می‌کند. در پایان شاه که از شهرزاد فرزند داشته، از کشتن او صرف‌نظر می‌کند.

مجموعهٔ هزارویک‌شب که در فارسی به «هزار افسان» مشهور بوده، یک اثر کامل نیست که در یک زمان نوشته شده باشد؛ بلکه اثری است که در طول قرن‌ها سفر کرده و داستان‌هایی به آن اضافه شده و در پایان یک جا جمع شده است؛ به همین دلیل نشانه‌هایی از داستان‌های ایرانی، هندی، عربی و مصری در آن دیده می‌شود. چند رمانس کامل که به‌شکل مستقل در میان مردم روایت می‌شده در این کتاب گذاشته شده است. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمهٔ طسوجی در دورهٔ قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن «هزار افسان» بوده است. نخستین ترجمهٔ هزار و یک شب به زبان‌های اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به قلم «آنتوان کالان» به فرانسوی درآمد و در سال ۱۷۰۴ میلادی منتشر شد. «سر ریچارد برتون» نخستین ترجمهٔ انگلیسی این کتاب را در ۱۸۸۵ میلادی عرضه کرد. بسیاری این اثر را که ثمرهٔ کار نزدیک به ۱۱ سال است، کامل‌ترین هزارویک‌شبی می‌دانند که توسط ابراهیم اقلیدی به فارسی تصحیح و ترجمه شده است.

مجموعه داستان حاضر به نام هزار و یک شب (جلد چهارم) را بخوانید. عنوان برخی از داستان‌های این مجموعه عبارت است از «طلاق هند دختر نعمان»، «سیف‌الملوک و بدیع‌الجمال»، «خُزیمه پسر بِشر و عکرمه فیاض»، «ملک ناصر و وزیر او» و «دلیله حیلت‌ساز و دخترش زینب نیرنگباز».

خواندن کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات کهن و قصه‌های پریان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هزار و یک شب (جلد چهارم)

«ای پادشاه فرخنده فال بدان که در کهن روزگاران و قدیم زمان، شاهی از شاهان ایران به نام محمد پسر سبائک بر خراسان فرمان می‌راند و هر ساله به جنگ بلاد کفار به هند و سند و چین و سرزمینهای ماورالنهر و کشورهای دیگر عجم و جز آن می‌رفت و مردی بود دلیر و دادگر و بخشنده و بلندنظر که نشست و برخاست و خواندن حکایات و شنیدن روایات و اشعار و اخبار و افسانه‌ها و سرگذشت پیشینیان بسی دوست داشت و به هر کس که سرگذشتی غریب به یاد سپرده بود و بازمی‌گفت، داد و دهشها می‌کرد. و چنین آورده‌اند که چون مردی غریب افسانه‌ای عجیب به نزد او می‌برد و برای او می‌گفت، اگر می‌پسندید و از گفتار او خوشش می‌آمد، جامه‌ای گرانبها به او پیشکش می‌کرد و هزار دینارش می‌بخشید و بر اسبی با زین و لگام می‌نشاند و او را سرتاپا در جامه‌ای زیبا می‌پوشاند و به بخششهای فراوان می‌نواخت و آن مرد همه را برداشته در پی کار خویش می‌رفت. تا آنجا که روزی چنین پیش آمد که مردی بزرگ به نزد او رفته افسانه‌ای بس شگفت بگفت و چون او را پسند افتاد و حظی دست داد فرمود تا پاداشی شایسته به او دادند که از جمله هزار دینار زر خراسان و اسبی با زین و برگ کامل بود. چون آوازه کارهای این پادشاه در همه جا پیچید مردی به نام حسن بازرگان بشنید و این حسن مردی بود گشاده‌دست و بخشنده و عالمی بزرگوار و شاعری ارزنده. اما آن شاه وزیری داشت حسود و بدخواه که هیچ یک از مردمان را چه دولتمند و چه فقیر دوست نمی‌داشت. هرگاه کسی به نزد پادشاه می‌رفت و شاه چیزی به او می‌داد، رشک می‌برد و می‌گفت: «این کارها مال را بر باد نیستی می‌دهد و کشور را به ویرانی می‌برد، اما شاه بدین کار خو کرده است.» و این سخن وزیر تنها از رشک و کینه وی بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۵۶ صفحه

حجم

۵۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۵۶ صفحه

قیمت:
۱۵۷,۰۰۰
۷۸,۵۰۰
۵۰%
تومان