کتاب رهبر گرگ ها

کتاب رهبر گرگ ها نوشتهٔ الکساندر دوما (نویسندهٔ رمان «سه تفنگدار») و ترجمهٔ نازنین عرب است. نشر پیدایش این رمان فرانسوی را منتشر کرده است؛ تنها رمان وحشتناک و گوتیک از الکساندر دوما.

درباره کتاب رهبر گرگ ها

کتاب رهبر گرگ ها (Le meneur de loups) حاوی یک رمان فرانسوی است که به جادو و جادوگری، گرگ و شکار و شکارچی، جنگل‌هایی انبوه و تاریک، یک مرد عاشق ولی طمع‌کار و شیطانی که شخصاً به زمین آمده تا مأموریتی را به اتمام برساند، پرداخته است. این شیطان برای این مأموریت، چه طعمه‌ای بهتر از مردی دارد که باور دارد پایه‌های خوشبختی خویش را می‌توان بر ویرانه‌های بدبختی دیگران بنا نهاد؟ رمان کلاسیک «رهبر گرگ‌ها» را تنها رمان وحشتناک و گوتیک (Gothic) از الکساندر دوما و از اولین رمان‌های شناخته‌شده با مظمون گرگینه‌ دانسته‌اند. گفته شده است که دوما در اولین شکار خود همراه با نگهبان مخصوص پدرش، به شکار گرگ رفت. او می‌دانست که گرگ را هدف گرفته، ولی از گرگ اثری نبود و فقط گلوله باقی مانده بود. سرنگهبان پیر که پر از قصه‌های قدیم بود، جوابی برای این معما داشت. او گفت آن گرگ باید رهبر گرگ‌ها بوده باشد. بر اساس افسانه‌ای باستانی، شیطان به‌جز یک روز در سال آسیب‌پذیر نیست. در آن یک روز شیطان به‌شکل گرگ تجسم می‌یابد و می‌تواند از هر خطری فرار کند. اکنون «تیبوی کفش‌ساز» ماجرای ملاقات خود با گرگ را تعریف می‌کند. با او همراه شوید.

خواندن کتاب رهبر گرگ ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره الکساندر دوما

الکساندر دوما در سال ۱۸۰۲ به دنیا آمد. او رمان‌نویسی فرانسوی است که به رمان‌های ماجراجویانه‌اش مشهور است. دوما علاوه‌بر رمان‌نویسی، مقاله‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و خبرنگار بود. او پس از استقرار رژیم سلطنتی، در ۲۰سالگی و در سال ۱۸۲۲ به پاریس رفت و با کمک اقوام پدری، به سِمت منشی مخصوص دوک دو اورلئان درآمد. همزمان با کار در پاریس، به نوشتن مقاله برای مجلات و نمایشنامه برای تئاتر می‌پرداخت. در سال‌های ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۱ همراه با تنی چند از دوستانش، رمان «جنایات مجلل» را طراحی کرد و نوشت. این رمان در هشت قسمت، به شرح جنایات مشهور اروپا می‌پردازد. نویسندگی برای دوما درآمد بسیاری به همراه داشت، اما نوع زندگی اشرافی و ولخرجی و دست‌ودل‌بازی او در نهایت باعث ورشکستگی‌اش شد. در سال ۱۸۵۱ برای رهایی از دست طلبکارانش به روسیه گریخت و دو سال از زندگی‌اش را آنجا سپری کرد. او بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب دارد. کتاب‌های او تقریباً به تمام زبان‌های زندهٔ دنیا ترجمه شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ فیلم بر اساس آثارش ساخته شده است. بسیاری از رمان‌های او از جمله «کنتِ مونت کریستو»، «سه‌تفنگدار» و «بیست سال بعد» رمان‌هایی دنباله‌دار و سریالی هستند. رمان «معلم شمشیرزنی» و «رهبر گرگ‌ها» از دیگر از آثار اوست. کشور فرانسه نویسندگان برجستۀ بسیاری دارد، اما گویا گسترۀ خوانندگان هیچ‌یک از آن‌ها به دوما نمی‌رسد. او از پیشگامان مکتب رمانتیسیسم بود و گاه رگه‌هایی از مکتب رئالیسم نیز در نوشته‌های او یافت می‌شود. الکساندر دوما در سال ۱۸۷۰ درگذشت.

بخشی از کتاب رهبر گرگ ها

«تیبو هنوز پانصد قدم در جنگل پیش نرفته بود که خود را در حلقهٔ گرگ‌هایش دید. از دیدن دوبارهٔ آنها خیلی خوشحال بود. قدم‌هایش را کندتر کرد و آنها را نزدیک خود خواند. گرگ‌ها دورش حلقه زدند. تیبو مانند کشیشی که مؤمنان را نوازش می‌کند، دستی به سر و گوش‌شان کشید شبیه سگبانی که سگ‌ها را نوازش می‌کند. اینها دستهٔ او بودند، گلهٔ او. دسته‌ای با چشم‌های آتشین، گله‌ای با آتش در نگاه‌شان.

بالای سرش، بین شاخه‌های خشک درختان، جغدها در سکوت در پرواز بوده و آوای شکایت سر داده بودند و بوف‌ها گویی مویه‌های مرگبار می‌کردند.

در میان شاخه‌ها چشمان پرندگان شب مثل زغال‌های فروزان می‌درخشیدند. تیبو گویی مرکز یک حلقهٔ جهنمی بود. به همان شکلی که گرگ‌ها می‌آمدند و کنار پاهایش دراز می‌کشیدند، جغدها و بوف‌ها نیز ظاهراً به سمت او کشیده می‌شدند. جغدها موهای او را با نوک بال‌های‌شان به‌آرامی نوازش می‌کردند و بوف‌ها روی شانه‌هایش می‌نشستند.

تیبو آرام گفت: «آه! ظاهراً من دشمن کل مخلوقات نیستم، اگر انسان‌ها از من روی برمی‌گردانند حیوانات مرا دوست دارند.»

البته فراموش کرده بود آن حیوانات در چه دسته‌ای قرار داشتند. به این فکر نمی‌کرد این حیواناتی که او را دوست داشتند، حیواناتی بودند که انسان‌ها از آنها گریزان بودند و نفرین‌شان می‌کردند. او متوجه نبود که آن حیوانات دوستش داشتند چرا که او، به چیزی در بین همهٔ انسان‌ها تبدیل شده بود که آنها در بین حیوانات: مخلوق تاریکی! انسان طعمه!»