دانلود و خرید کتاب خانم فریزبی رابرت سی. اوبراین ترجمه پرستو پورگیلانی
تصویر جلد کتاب خانم فریزبی

کتاب خانم فریزبی

معرفی کتاب خانم فریزبی

کتاب خانم فریزبی نوشتهٔ رابرت سی. اوبراین و ترجمهٔ پرستو پورگیلانی و ویراستهٔ فرزین سوری است و نشر پیدایش آن را منتشر کرده است. این کتاب دربارهٔ چند موش‌ است که در مزرعه‌ای زندگی می‌کنند، ولی مجبورند جابه‌جا شوند؛ البته باید تلاش کنند گیر تراکتور مزرعه‌دار نیفتند.

درباره کتاب خانم فریزبی

ماجراهای خانم فریزبی، شاخص‌ترین اثر اوبراین (که بعدها توسط دخترش دو جلد به آن اضافه شد) در مورد خانواده‌ای از موش‌هاست که در حاشیه‌ٔ مزرعه‌ای زندگی می‌کنند ولی مجبورند به‌زودی، با شروع فصل کاشت، جابه‌جا شوند؛ البته اگر نمی‌خواهند گیر تراکتور مزرعه‌دار بیفتند.

داستان در مورد تأثیرات پنهان و شاید مخربی‌ است که آزمایش‌های انسان روی گونه‌های زیستی دیگر می‌گذارد، این بار از دید خود حیوانات. این کتاب به محض انتشارش به کلاسیکی خواندنی تبدیل شد و از جمله کتاب‌هایی‌ است که همچون کتاب اول هری پاتر یا چروکی در زمان می‌توان از آنها به عنوان Instant Classic یاد کرد. به فارسی شاید بتوان گفت کتاب‌هایی که از همان لحظه‌ٔ خلق، کلاسیک هستند.

در سال ۱۹۸۲ از روی این کتاب کارتونی اقتباس شد که به اسم راز نیمح معروف است. به دلایل مشکلات کپی‌رایت و تقارب نام شخصیت اصلی و اسباب‌بازی فریزبی، نام شخصیت اصلی به خانم بریزبی تغییر یافته است، ولی ماجرا در کل همان است. از شكل کارتون می‌شود تصور کرد که ناشر و سازنده‌اش دیزنی باشد كه البته این‌طور نیست. در سال تولید اثر گروهی از انیماتورهایی که سابقاً در کمپانی دیزنی فعالیت می‌کردند، همزمان با تولید انیمیشن روباه و سگ شکاری به ایده‌پردازی به نام دان بلوث پیوستند. دیزنی با استفاده از متدهای جدید، خصوصاً در وضعیت بصری کارهای خود باعث نارضایتی بسیاری از مخاطب‌های خود شده بود و این گروه جدید از انیماتورها قصد داشتند تا با خلق کاری جدید همه را به یاد گذشته و دوران اوج دیزنی بیندازند. یعنی زمانی که حقه‌های کامپیوتری هنوز جایگزین هنر واقعی نقاشی و طراحی نشده بود.

البته انیمیشن در زمان ظهورش به خاطر سیاست‌های تبلیغاتی ناشر و همزمانی‌اش با بلاک‌باسترهایی مثل فیلم استارترک: خشم کان در گیشه شکست تجاری خورد. اما مثل هر اثر کلاسیک دیگری، در پخش خانگی موفق بود و امروز هم‌رده‌ٔ آثاری چون باسیل موش کارآگاه و توستر کوچولو محبوب است.

داستان از تحقیقی در مورد تعامل دو جامعه‌ٔ موش و موش صحرایی الهام گرفته است. این تحقیق را جان بی. کالهون، رفتارشناس مشهور انجام داده بود. اوبراین شیفته‌ٔ تحقیق او در مورد نقش‌های اجتماعی جوامع موش بود. به نظر او این نشان می‌داد که حتی حیواناتی همچون موش‌ها که ما به‌شان کمترین اهمیت را می‌دهیم، از خودشان رفتارهایی بروز می‌دهند که در نهایت با استانداردهای مثبت اخلاقی ما انسان‌ها مطابقت دارد و چه بسا موش‌هایی که از آدم‌ها رفتارهای درست‌تری نشان می‌دهند. همین باعث می‌شود که موش‌های صحرایی تصویرشده در این کتاب، بیشتر از اینکه با مسئله‌ٔ بدیهی چون کمبود غذا روبه‌رو باشند، با دوراهی‌ها و تناقض‌های اخلاقی درگیر باشند.

پس از مرگ اوبراین، دخترش جین لزلی کانلی، دو کتاب دیگر بر اساس داستان موش‌های نیمح می‌نویسد. اولی راسکو و موش‌های نیمح است که در مورد موش صحرایی شهر‌نشینی به نام راسکو است که محل زندگی‌اش را رها می‌کند تا به کلنی‌ تازه‌تأسیس و خودکفای موش‌های صحرایی نیمح بپیوندد. او در مسیر رفتنش به کلنی، با تیموتی رفیق می‌شود و در نهایت این دو به کمک هم کلنی را از غرق‌شدن در سیل نجات می‌دهند.

کتاب دوم، آر ـ تی، مارگارت و موش‌های نیمح است. در این داستان موش‌های نیمح دو بچه‌ٔ انسان را نجات می‌دهند و این دو در عوض قبول می‌کنند که کلنی را پیش از شروع زمستان از خطر قحطی برهانند. هر دو کتاب به خوبی لحن و شخصیت‌پردازی کتاب اول را تقلید می‌کنند و اگر ندانید که نویسنده شخص دیگری است، تصور می‌کنید که به قلم خود اوبراین نوشته شده‌اند.

خواندن کتاب خانم فریزبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های علمی‌تخیلی و بزرگ‌سالانی که شیفتهٔ این‌جور کتاب‌ها هستند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رابرت سی. اوبراین

رابرت سی. اوبراین یا در واقع رابرت لزلی کارول کانلی، نویسنده‌ٔ کم‌کاری است. او چهار کتاب دارد: تاج‌ نقره‌ای، ماجراهای خانم فریزبی و موش‌های نیمح (که به خاطرش برنده‌ٔ جایزه‌ٔ نیوبری شد)، گزارشی از گروه ۱۷ و ز مثل زکریا.

دو کتاب آخر علمی‌تخیلی دیستوپیایی هستند و به تأثیرات انسان روی آینده‌ٔ سیاره‌مان زمین اشاره دارند. این را می‌توان مهم‌ترین عنصر شكل‌دهنده‌ٔ حرفه‌ٔ نویسندگی اوبراین در نظر گرفت. کتاب‌های او در مورد ماشین‌هایی هستند که می‌خواهند جهان را تسخیر كنند، دانشمندانی که اخلاق و مسئولیت‌پذیری علمی را کنار گذاشته‌اند، تصور ما از تسلط بر جهان چطور به خودمان آسیب می‌زند و تم‌های داستانی از این دست.

بخشی از کتاب خانم فریزبی

آقای اِیجز موش سفیدرنگی بود که کمی آن‌طرف‌تر، در همان مزرعه، درون دیواری آجری زندگی می‌کرد. دیوار آجری مال زیرزمین خانه‌ی روستایی بزرگی بود که چندین سال پیش سوخته بود. هیچ‌کس به یاد نداشت که آن خانه قبلاً چه شکلی داشت یا چه کسی آنجا زندگی می‌کرد. تنها چیزی که از آتش‌سوزی باقی مانده بود، محوطه‌ای به شکل یک مربع بزرگ درون زمین بود. در دیوارهای فرو ریخته‌اش حیوانات ریز و درشت زیادی زندگی می‌کردند که آنجا از وزش باد و بارش برف در امان بودند. تابستان که می‌شد مارها مهم‌ترین خطری بودند که خانم فریزبی را تهدید می‌کردند. اما در زمستان خیالش از جانب آنها راحت بود.

به هر حال سفر طولانی و سختی بود و اگر احتیاط نمی‌کرد ممکن بود توی دردسر بیفتد. در واقع جایی که خانم فریزبی می‌خواست برود به قدری دور بود که در حالت عادی از ترس اینکه موقع برگشت هوا تاریک شود، بعد از ظهرها راه نمی‌افتاد. ولی بدون شک تیموتی نمی‌توانست تا فردا صبح تحمل کند. به همین خاطر تنها پنج دقیقه بعد از اینکه اعلام کرد باید برود، راه افتاد.

نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به خانه‌ی آقای ایجز این بود که خانم فریزبی راه مستقیمش را بگیرد و برود، اگر می‌توانست این کار را انجام دهد که اصلاً مشکلی پیش نمی‌آمد. اما از آنجایی که آن مسیر خیلی او را به خانه‌ی روستایی و انبار نزدیک می‌کرد و گربه همیشه آن اطراف پرسه می‌زد، مجبور بود مسیر دورتر را انتخاب کند و مزرعه‌ی به آن بزرگی را دور بزند و نزدیک به حاشیه‌ی جنگل حرکت کند.

خانم فریزبی به سرعت اسبی که چهارنعل می‌تازد، به نرمی روی چهار دست و پایش می‌دوید. تقریباً بی‌سر و صدا حرکت می‌کرد. سعی داشت جاهایی را برای حرکت انتخاب کند که زمین خالی بود یا رویش علف روییده بود. با وجود وزن کمی که داشت، تلاش می‌کرد روی برگ‌های خشک ندود، مبادا زیر پایش خش‌خش کنند. تمام مدت چشمش به دنبال جاهای مناسبی برای پنهان شدن می‌گشت تا اگر با حیوانات بزرگ‌تری برخورد کرد که برخورد دوستانه نداشتند، بتواند پنهان شود. جاهایی مانند کنده‌ی‌درخت، ریشه‌ی درختان و سنگ‌ها برای پنهان شدن مناسب بودند. با اینکه گربه خطرناک‌تر از بقیه بود، اما در جنگل حیوانات دیگری هم بودند که به دنبال موش می‌گشتند و برای او خطر داشتند.

خانم فریزبی در حالی که تمام این کارها را انجام می‌داد دلواپس تیموتی هم بود و دعا می‌کرد آقای ایجز راه‌حلی برای مشکل او داشته باشد.

بیشتر از دو ساعت از راه افتادن خانم فریزبی گذشته بود که متوجه شد دارد به دیوار آجری محل زندگی آقای ایجز نزدیک می‌شود. با اینکه همسرش دوست صمیمی آقای ایجز بود و خیلی به او سر می‌زد، اما خود خانم فریزبی تنها یک بار، آن هم در تابستان تنهایی به آنجا رفته بود. با این حال آن اطراف را به وضوح به خاطر داشت. آن منطقه، فضای باز عجیبی در دل جنگل بود. حتماً مدت‌ها قبل، وقتی که آن خانه‌ی قدیمی هنوز نسوخته بود و کسانی در آن زندگی می‌کردند، در اطرافش چمنزار وسیعی وجود داشت. طی سال‌ها روی آن چمنزار، ترکیب عجیب و غریبی از انبوه سبزه‌ها، علف‌های هرز بلند، انواع توت‌ها و گل‌های وحشی رشد کرده بودند. در تابستان شکوفه‌ها فضا را روشن‌تر می‌کردند. بوی شکوفه‌ها‌ی توت سیاه و شبدر بنفش همه‌جا می‌پیچید و فضای وحشی و زیبایی به وجود می‌آمد. علاوه بر آنها گیاهان بزرگ‌تر و خشن‌تری مانند تاتوره‌های قدکشیده یا سرخاب کولی‌های سمی هم وجود داشتند. زنبورها هم همه‌جا پرسه می‌زدند و وزوز می‌کردند.




گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۲/۳۰

خانم فریزبی، مسن ترین عضو خانواده ی موشی که در حاشیه مزرعه ی آقای فیتزگیبون، زندگی می کند باید برای نجات جان خود و فرزندانش از خطر تراکتور مزرعه دار خیلی سریع به محل سکونت تابستانی شان بازگردد؛ اما بیماری

- بیشتر
رضا
۱۴۰۱/۰۷/۲۷

عالی بود..یاد برنامه کودکای بچگیم افتادم. ۲جلد بعدی کتاب اسمش چیه. نتونستم پیداکنم

کاربر ۲۳۵۷۰۴۸
۱۴۰۱/۰۳/۰۹

من از مجموعه (کلاسیک های خواندنی) که شامل این کتابم میشه کتاب میهمان دراکولا نسخه چاپیش رو خوندم و باید بگم که عالییییییی بود مطمئنا این کتاب خانم فریزبی به اندازه اون قشنگ هس

امیررضا عبدی
۱۴۰۲/۱۲/۱۷

یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان