کتاب در کشاکش تاریخ
معرفی کتاب در کشاکش تاریخ
کتاب در کشاکش تاریخ نوشتهٔ سیدعلی مزینانی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی توضیحاتی دربارهٔ روند وفاداری سیاسی ارامنهٔ قفقاز از سال ۱۸۲۸ تا ۱۵۰۱ میلادی.
درباره کتاب در کشاکش تاریخ
خاور نزدیک و میانه برای ملل دیرین و کهنسال، منطقهٔ امنی نیست. کشاکش امپراتوریها در دو حوزهٔ فلات ایران و آسیای صغیر و در کنار آن هجوک اقوام بیابانگرد از شمال به جنوب بهصورت مستمر و پیوسته دلیل اصلی این ناامنی بوده است. سرگذشت ملت کهن ارمنی یکی از نمونههای اصلی این مقوله محسوب میشود که از گذشتهای دور علاوهبر تجربهٔ مواجهه با تحولات حاصل از رقابت و رویارویی امپراتوریهای مستقر در فلات ایران و آسیای صغیر در شرق و غرب - اشکانی و ساسانی و خلافت اسلامی... و صفویه از یکسو، و یونان و روم و بیزانس... و عثمانی از سوی دیگر - میبایست با امواج پیدرپی هجوم اقوام بیابانگرد از شمال و جنوب نیز روبهرو شوند. سیدعلی مزینانی در کتاب در کشاکش تاریخ واکنش ارمنیها نسبت به این تحولات و تغییرات در یک دوره تاریخی را بررسی کرده است.
خواندن کتاب در کشاکش تاریخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ تاریخ معاصر ایران و دانشجویان علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در کشاکش تاریخ
«سنّت به عنوان منبع عمده بازتولید اجتماعی در هر دو نوع جوامع قبایلی و منقسم به طبقات حضور دارد، اما این بدان معنی نیست که دریافت از سنّت در این دو نوع از جوامع نگاهی مشابه است. سنت تا وقتی که در جوامع قبایلی جریان دارد اساساً به این دلیل نقش یک اصل ساختاری را بازی میکند که اعضا بدان به عنوان سلسلهٔ نامحدودی از تکرارهای یک کنش نگاه میکنند که ضامن اعتبار انجام شدنش به همین شکل برای دورانهای متمادی است. وضعیت در جوامع منقسم به طبقات هم به همین شکل است منتهی با این تفاوت که بر اثر ظهور کتابت، سنت مکتوب شده به قول جی. پوکاک دیگر از آن حالت ناب خود خارج میشود و به چیزی شبیه به اشیای مادی ماندگار تبدیل میشود که نسل به نسل منتقل شده و با هر نسل به طور مستقیم صحبت میکند. در این حالت سنّت از خود بهمثابهٔ سنّت آگاه میشود و جدال و اختلاف بر سر آن آغاز میگردد اما این فرایند تا زمانی که سواد در انحصار گروهی محدود است برای سلطنت سنّت، به عنوان یکی از اصول ساختاری بازتولید در جوامع منقسم به طبقات، مشکل ساز نمیشود. باور به سنّت [احتمالا بیشتر در مورد جوامع منقسم به طبقات] صرفا ناشی از کهن بودن آن نیست مردم به آن معتقدند چرا که آن را مبنای ضوابط ارزشی و صوری معرفتی ارجمند میدانند.
به واسطه مبنا بودن سنّت در روالمندی جوامع سنّتی [عمدتا جوامع منقسم به طبقات] این روالمندی در طول زمان قدمت یافته بعدی اخلاقی به خود میگیرد و معنایی خاص مییابد. این مسئله حاوی بصیرت ارزشمندی درباره بازتولید سیستمی است به این معنی که در جوامع سنتی هر اقدام طراحی شده، جهت تاثیر گذاری بر بازتولید نظام اجتماعی، باید رعایت روالمندی را بنماید و الا در غیر این صورت به عنوان اقدامی غیراخلاقی و بیمعنا شناسایی و معرفی خواهد شد. از همین رو اصرار بر پیوستگی با گذشته در متن هر اقدامی که در جامعه سنتی قرار دارد و در مواقع اختلاف گروهها و افراد به خوبی از تخطی از روالمندی به عنوان یک اتهام بهره میبرند.
به اعتقاد گیدنز تغییر در جوامع سنّتی حضوری بسیار پررنگتر از آن دارد که خیلیها مایلند آن را بپذیرند. در این جوامع یک نوع تغییر از انباشت عمل و اعتقاد یکسان اعضا به سنت مسلط ناشی میشود، یعنی عمل پیوسته آنها به سنتی خاص پیامدهای ناخواستهای را موجب میشود که به تغییر میانجامد و این نوع تغییر را میتوان تغییر افزایشی نامید (گیدنز تحولات زبان را بهترین نمونه این نوع تغییر معرفی میکند). نوع دیگر تغییر از فشارهای دیگر جوامع و محیط طبیعی ناشی میشود و روند عادی امور را دگرگون میسازد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه