
کتاب نماینده تام الاختیار
معرفی کتاب نماینده تام الاختیار
کتاب الکترونیکی «نماینده تامالاختیار: خاطرات شفاهی سیدمحمدامین طالب شهرستانی از ۱۷ سال کار جهادی در وزارت بهداری» اثری است که با مصاحبه و تدوین «سیدحسین حسینی» و بازنویسی «ملیحه نیکبخت» تهیه شده و نشر مرکز پژوهشی آموزشی کوثر آن را منتشر کرده است. این کتاب روایت زندگی و فعالیتهای «سیدمحمدامین طالب شهرستانی» را در قالب خاطرات شفاهی و با تمرکز بر سالهای حضور او در وزارت بهداری، به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نماینده تام الاختیار
«نماینده تامالاختیار» در دسته خاطرات و تاریخ شفاهی قرار میگیرد و بهعنوان یک ناداستان، زندگی و تجربیات «سیدمحمدامین طالب شهرستانی» را از دوران کودکی تا پایان ۱۷ سال فعالیت جهادی او در وزارت بهداری روایت میکند. این کتاب ساختاری روایی دارد و با محوریت گفتوگوهای مستقیم با راوی، سیر تاریخی زندگی او را دنبال میکند. روایت از تولد و خانواده آغاز میشود و به تدریج وارد سالهای تحصیل، فعالیتهای اجتماعی و سپس مسئولیتهای اجرایی در وزارت بهداری میشود. بخش عمدهای از کتاب به دهه ۶۰ و شرایط خاص کشور در دوران جنگ تحمیلی و تحولات حوزه بهداشت و درمان اختصاص یافته است. نویسنده و تدوینگر تلاش کردهاند لحن و اصطلاحات راوی را حفظ کنند و خاطرات را با کمترین دخل و تصرف به مخاطب منتقل کنند. این اثر نهتنها به فرازونشیبهای شخصی و خانوادگی راوی میپردازد، بلکه تصویری از تحولات اجتماعی، سیاسی و مدیریتی ایران در سالهای پس از انقلاب ارائه میدهد. در پایان کتاب نیز بهطور مختصر به فعالیتهای بعد از وزارتخانه اشاره شده است.
خلاصه کتاب نماینده تام الاختیار
این کتاب با روایت زندگی «سیدمحمدامین طالب شهرستانی» آغاز میشود؛ کودکی او در محلههای قدیمی تهران، خانوادهای مذهبی و فرهنگی و تأثیر پدر و مادر بر شکلگیری شخصیتش. خاطرات دوران مدرسه، جابهجاییهای مکرر بهدلیل دغدغه پدر برای تحصیل بهتر فرزندان و فضای فرهنگی و مذهبی خانه، بخش مهمی از فصلهای ابتدایی را تشکیل میدهد. با ورود به دوران نوجوانی و جوانی، علاقه به فعالیتهای اجتماعی و مذهبی در او پررنگتر میشود. شرکت در جلسات مذهبی، برگزاری مراسم روضه و فعالیت در مسجد محله، زمینهساز ورود او به عرصههای بزرگتر اجتماعی میشود. در سالهای منتهی به انقلاب، شهرستانی بهتدریج وارد فعالیتهای سیاسی و انقلابی میشود و نقش فعالی در سازماندهی محله و مسجد برای مقابله با حکومت پهلوی و ساواک ایفا میکند. پس از پیروزی انقلاب، مسیر زندگی او به سمت مسئولیتهای اجرایی در حوزه بهداشت و درمان کشور تغییر میکند. ورود به وزارت بهداری، مشارکت در طرحهای بزرگ ملی مانند ساخت بیمارستانها و خانههای بهداشت، تلاش برای خودکفایی در تجهیزات پزشکی و مقابله با بحرانهای ناشی از جنگ و تحریم، از جمله محورهای اصلی خاطرات اوست. شهرستانی در این سالها مسئولیتهای متعددی را برعهده میگیرد و با روحیه جهادی، ایدههای نو و تلاش شبانهروزی، نقش مهمی در تحول ساختار بهداشت و درمان کشور ایفا میکند. روایت کتاب، علاوهبر بیان موفقیتها، به چالشها، کمبودها و موانع پیشرو نیز میپردازد و تصویری واقعگرایانه از مدیریت و جهاد در سالهای دشوار پس از انقلاب ارائه میدهد.
چرا باید کتاب نماینده تام الاختیار را بخوانیم؟
مطالعه «نماینده تامالاختیار» فرصتی است برای آشنایی با تجربههای دستاول مدیریتی و جهادی در یکی از حساسترین دورههای تاریخ معاصر ایران. این کتاب نهتنها خاطرات فردی راوی را بازگو میکند، بلکه بهواسطه روایت جزئیات بحرانها، ابتکارات و تصمیمگیریهای کلان در حوزه بهداشت و درمان، مخاطب را با پشتپرده تحولات این حوزه آشنا میسازد. آشنایی با چالشهای مدیریتی، نقش جوانان انقلابی در ساختار اجرایی کشور و تلاش برای خودکفایی در شرایط جنگ و تحریم، از جمله دستاوردهای خواندن این اثر است. همچنین، کتاب تصویری ملموس از زندگی اجتماعی و فرهنگی دهههای ۵۰ و ۶۰ ارائه میدهد که برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران جذاب خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ شفاهی، پژوهشگران حوزه مدیریت و بهداشت، دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و پزشکی و کسانی که دغدغه شناخت تحولات اجتماعی و مدیریتی ایران پس از انقلاب را دارند، مناسب است. همچنین، برای مدیران و فعالان حوزه سلامت و افرادی که به دنبال الگوهای جهادی و تجربههای مدیریتی در شرایط بحرانی هستند، مطالعه این اثر توصیه میشود.
بخشی از کتاب نماینده تام الاختیار
«دوست داشتم خانهای را ببینم که در آن به دنیا آمده بودم. گاهی سر میزدم به محله قدیمی. هرچه باشد دو سال اول زندگی را آنجا گذرانده بودم؛ هرچند که چیزی از آن خانه به یادم نیاید. ۲۰ آذر ۱۳۳۵ کوچه باغ شریفی ایستگاه خرابات شهباز شهر تهران کمی بالاتر از میدان خراسان به دنیا آمدم. اسم محمد از آن اسمهایی است که همه اهل خانه و بزرگترها برای فرزند اول رویش توافق داشتند و شدم سید محمدامین. آن موقع مثل حالا نبود که ایستگاه خرابات جنوب شهر شده باشد. خیابان ایران که نزدیک خانه ما بود، مرکزیت تهران را داشت. خانوادههای اصیل تهران حولوحوش میدان ژاله، خیابان ایران و بهارستان زندگی میکردند. بعدها که تهران قد کشید و بزرگتر شد، ایستگاه خرابات جنوب تهران شد. دوساله بودم که پدرم خانهای در سهراه چرمسازی، خیابان دلگشا کوچه روشن خرید. بعدها برایم تعریف کردند که خانه را به قیمت ۱۲۰۰۰ تومان خریدند. با بچهها توی کوچه فوتبال بازی میکردیم تا زمزمههای رفتن به مدرسه شروع شد. همان روزها مادرم دستم را گرفت و به دبستانی به اسم محمد شاهین برد، مدرسهای در خیابان سهراه سلیمانیه نزدیک مسجد یاسینی. در عالم کودکی گاهی میرفتم با بچههای مدرسه توی مسجد. نماز میخواندیم. هنوز گاهی به یاد دوران کودکی سری به آن مسجد میزنم. هنوز مدرسه و مسجد پابرجاست.»
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه