کتاب شهر ارواح
معرفی کتاب شهر ارواح
کتاب شهر ارواح نوشتۀ ویکتوریا شواب با ترجمۀ مطهره ابراهیمزاده در انتشارات نگاه آشنا به چاپ رسیده است. این کتاب، رمانی در ژانر فانتزی و وحشت است و در دستبهبندی داستانهای نوجوانان قرار دارد. داستان دربارۀ سفر به دنیای ارواح است و قهرمان آن دختری به نام کسیدی که در این مسیر اتفاقهای عجیب و غریبی برایش میافتد و او در طول داستان آنها را تعریف میکند.
درباره کتاب شهر ارواح
کتاب شهر ارواح داستانی پر از ماجرا و هیجان است. کسیدی قهرمان داستان، از زمانی که تا آستانۀ غرق شدن پیش رفت، قادر شد پردهای را که جهان مردگان و زندگان را از هم جدا میکند، کنار بزند و وارد دنیای اشباح شود. بهترین دوست او نیز یک روح است. بههمین دلیل، اوضاع بسیار عجیب به نظر میرسد. با این حال، همۀ ماجرا این نیست؛ زیرا قرار است همهچیز عجیبتر هم بشود. وقتی پدر و مادر کسیدی، مجری برنامهای تلویزیونی دربارۀ مکانهای تسخیرشده میشوند، او به همراه آنها به ادینبرو در اسکاتلند میرود. در آنجا، گورستانها، قلعهها و راهروهای مخفی پر است از اشباح بیقرار و سرگردان. کسیدی آنجا با دختری به نام ویل آشنا میشود که تواناییهایی مشابه با خودش دارد. او ادعا میکند که میتواند وارد دنیای اشباح شود. این آشنایی باعث میشود کسیدی دریابد که هنوز چیزهای زیادی هست که باید دربارۀ پرده و دنیای اشباح بداند؛ اما پیش از هر کار خود را در میانۀ شهر تسخیرشده توسط ارواح میبیند و اوضاع از آنچه هست پیچیدهتر میشود.
کتاب شهر ارواح نامزد جایزۀ بهترین کتاب کودکان و نوجوانان گودریدز در سال ۲۰۱۸ شد و نیز در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
خواندن کتاب شهر ارواح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شهر ارواح برای علاقهمندان به داستانهای فانتزی و ژانر وحشت، خواندنی و جذاب است. همچنین دوستداران رمانهای نوجوانان نیز از خواندن آن لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب شهر ارواح
«آدمها فکر میکنند که ارواح فقط شبها و یا در شب هالووین که دنیا تاریک است و دیوار بین دو دنیا نازکتر است ظاهر میشوند، اما حقیقت ماجرا این است که روحها همهجا هستند؛ از راهرو فروشگاه گرفته تا وسط حیاط خانۀ مادربزرگ و حتی صندلی اتوبوس. اینکه نمیتوانید آنها را ببینید به این معنا نیست که وجود ندارند. سر کلاس تاریخ بودم که احساس کردم چیزی مثل قطرههای باران تقتق به شانهام میخورد. بعضیها اسم این را شهود گذاشتهاند و بعضیها هم آن را بصیرت میدانند. همان حسی که آدم را غلغلک میدهد و از اتفاقات تازهای خبر میدهد.»
حجم
۶۵۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۶۵۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب میتونست قوی تر باشه پایان بهتر و کمی مفصل تر اما باید این رو بخونید چون شاهکار بعدی در جلد دوم منتظر شماست... دخمه مردگان!!!