دانلود و خرید کتاب حکمرانی ماتو فریدریش گلاوزر ترجمه کتایون سلطانی
تصویر جلد کتاب حکمرانی ماتو

کتاب حکمرانی ماتو

معرفی کتاب حکمرانی ماتو

کتاب حکمرانی ماتو نوشتهٔ فریدریش گلاوزر و ترجمهٔ کتایون سلطانی است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان جنایی را از مجموعهٔ «کارآگاه اشتودر» روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب حکمرانی ماتو

کتاب حکمرانی ماتو مثل دیگر کتاب‌های فریدریش گلاوزر، نگاهی انتقادی به مناسبات سیاسی و اجتماعی سوئیس دارد. کارآگاه «اشتودر» که مردی با صورتی عصبانی اما دارای روحیهٔ انسان‌دوستی است، می‌خواهد بفهمد چه کسی رئیس سالخوردهٔ آسایشگاه روانی «راندلینگن» را به قتل رسانده است؟ اشتودرِ وظیفه‌شناس با دقت ماجرای قتل رئیس آسایشگاه را ریشه‌یابی می کند، از محل اقامت «پیترلن» باخبر می‌شود و گرهٔ معمای «هربرت کاپلان» را می‌گشاید. آیا او به حقیقت ماجرا پی می‌برد؟ بخوانید تا بدانید. نویسنده، داستان شخصیت‌های باورپذیری را روایت می‌کند که در لای چرخ‌دنده‌های روابط اجتماعی حاکم، ساختار پدرسالارانهٔ خانواده و ظلم و ستم همنوعان خود خرد شده‌اند.

عنوان برخی از فصل‌های این رمان جنابی عبارت‌اند از «صحنهٔ جرم و تالار ضیافت»، «جناب رئیس، مرحوم اولریش بُرستلی»، «گفتگویی با نگهبان شب، بونِن بلوسْت»، «اولین تلاش اِشتودِر در روان‌درمانی»، «اِشتودِر بر سر دوراهی»، «لیب اوند گوت»، «ماتو ظاهر می‌شود»، «سالن مراقبت بخش ن»، «ماتو و گیلگِنِ موسرخ»، «سایه‌بازی روز یکشنبه»، «تئاتر عروسکی ماتو»، «ضرب‌المثلی چینی»، «هفت دقیقه»، «چهل وپنج دقیقه»، «یک وعده ناهار» و «سرود تنهایی».

خواندن کتاب حکمرانی ماتو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌ها خارجی و علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حکمرانی ماتو

«اشتودِر بایست جمع‌بندی می‌کرد! آن‌طور که باید!... پیتِرلِن قاتل بود؟ فقط یک چیز خلاف این را نشان می‌داد: گفتگوی تلفنی... پیتِرلِن نمی‌توانست ساعت ده شب با کسی تلفنی حرف زده باشد، چون او در مراسم جشن شکرگزاری حضور داشت و محرز است که از آسایشگاه تلفن زده بوده‌اند. مسئول بخش ِ ن (راستی اسم آقای مسئول چه بود؟ اِشتودِر برخی از چیزهایی را که بعدازظهر به ذهنش سپرده بود فراموش کرده بود، بایست دوباره به دفترچه‌یادداشتش مراجعه می‌کرد) آهان، یوتسِلِر! خُب پس یوتسِلِر هم که آقای رئیس را ساعت دوازده ونیم صدا زده بود مظنون به قتل نبود. چون گوشی تلفن را او برداشته بود. نمی‌توانسته در آن واحد از آن طرف خط هم صحبت کرده باشد. روی‌هم‌رفته از صحبت‌های دیگران کاملا مشخص بود که آقای رئیس کیف‌دستی‌اش را برداشته و رفته تا با کسی صحبت کند. خیلی عجیب است. ساعت یک ونیم صبح، توی دالانی تاریک، یا بهتر است بگوییم در کنجی تاریک... کیف‌دستی... کیف‌دستی او ناپدید شده بود، همان‌طور که کیف پولش ناپدید شده بود، با هزارودویست فرانک... چرا گیلگِن (عجیب است که اِشتودِر این اسم را به‌راحتی به خاطر سپرده بود)، چرا از صورت گیلگِن نگرانی می‌بارید؟ چرا به دیدن کارآگاه آمده بود، راستش بدون دلیل، چون خودش بایست می‌دانست اِشتودِر در جایگاهی نیست که بتواند اعمال نفوذی بکند. گیلگِن در مراسم جشن شکرگزاری شرکت کرده بود؟ توی کیف‌دستی چیزی بود که شاید برای کسی دردسرساز می‌شد؟

گیلگِن موسرخ! گیلگِن تنها کسی بود که مِهرش از همان اول به دل اِشتودِر نشسته بود؛ این احساس خیلی فرق داشت با محبت آمیخته به احترامی که او به لادونِر نشان می‌داد. این از آن نوع دوستی‌هایی بود که بین دو مرد ایجاد می‌شود و آن‌قدر قوی است که هیچ توجیهی نمی‌توان برایش پیدا کرد... به هر حال چنین چیزهایی وجود دارد و قضاوت عینی آن کار دشواری است. گیلگِن... بسیار خُب، اِشتودِر بایست ماجرای گیلگِن را دنبال می‌کرد؛ ولی بعدش بایست قضیه فرارِ پیتِرلِن را روشن می‌کرد. این کار بسیار ضروری بود. بونِنْ بلوسْت، نگهبانِ شب، مبتلا به آسم با ریه‌ای خس‌خسی، سرِ کار بود، پس خوب بود اگر اِشتودِر با او صحبتی می‌کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

حجم

۲۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان