کتاب ارسطو
معرفی کتاب ارسطو
کتاب ارسطو (راهنمای سرگشتگان) نوشتهٔ جان ای. وللا و ترجمهٔ محمود دریانورد است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. نویسنده در این اثر، نظرات و آثار یکی از بزرگترین متفکران تاریخ بشر را تبیین میکند و باتوجهبه تنوع و گستردگی موضوعات آثار ارسطو، فقط پنج مفهومی که بیشترین سهم را در فعالیت فلسفی و علمی او داشته، در این کتاب مورد بررسی قرار میدهد؛ دانش، جوهر، طبیعت، نفْس و خوشبختی.
درباره کتاب ارسطو
کتاب ارسطو بر پنج مفهوم نزد این فیلسوف نامدار یونانی تمرکز دارد؛ علم، جوهر، طبیعت، نفس و نیکبختی. فصل اول به بررسی مفهوم دانش نزد ارسطو و تبیین او از ماهیت شناخت علمی اختصاص دارد. در این فصل با دستهبندی علوم از دیدگاه ارسطو بیشتر آشنا میشویم. جان ای وللا در فصل دوم به مفهوم جوهر میپردازد؛ موضوعی که بعدها در فلسفهٔ اسلامی اهمیتی ویژه پیدا کرد. علم به جوهر همان فلسفهٔ اولی یا مابعدالطبیعه است که آگاهی از مبانی آن در مطالعهٔ آثار ارسطو ضروری به نظر میرسد. طبیعت، موضوع مورد بررسی در فصل سوم است. باتوجهبه اینکه پدر ارسطو طبیبی حاذق بود، میتوان علاقهٔ این فیلسوف را به علوم طبیعی بهتر درک کرد. او حتی در زمان تحصیل در آکادمی افلاطون هم برخلاف دیگر همدورهایهایش که به ریاضی و هندسه توجه داشتند، علوم طبیعی را در اولویت قرار میداد. چهارمین مفهومی که در کتاب ارسطو بررسی میشود، حیات یا نفس است. جان ای وللا در آخرین بخش از کتاب بهسراغ مبحثی جذاب میرود که احتمالاً دربارهٔ آن شنیده باشید؛ تلقی ارسطو از مفهوم خوشبختی با نگاه به کتاب «اخلاق نیکوماخوسی». برای فهم بهتر این موضوع و درک دیگر دیدگاههای ارسطور با این کتاب همراه شوید. این اثر شامل پنج فصل اصلی است که عنوان آنها عبارتاند از «فصل اول: علم (اپیستمه)»، «فصل دوم: موجود یا جوهر (اوسیا)»، «فصل سوم: طبیعت (فوزیس)»، «فصل چهارم: نفس (پسوخه)» و «فصل پنجم: نیکبختی (ائودایمونیا)».
خواندن کتاب ارسطو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به فلسفه و دانشجویان رشتههای فلسفه و علوم انسانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ارسطو
«اخلاق ارسطو بیشتر به فراهم آوردن سرمشقی عملی برای رسیدن به نیکبختی توجه دارد. توجه بهاصطلاحات کلیدی یونانی ممکن است به روشن کردن برداشت ارسطو از اخلاق یاری رساند. واژه یونانی برای اخلاق (ethike) ارتباط نزدیکی دارد با واژهای که برای منش (ethos) به کار میرود. بنابراین به جای برخورد با اخلاق به شکل فلسفه اخلاق، ارسطو اخلاق را به مثابه علم منش انسانی بررسی میکند. ما کمالات منش را از آن رو پرورش نمیدهیم که به لحاظ اخلاقی درست هستند، بلکه به این علت پرورش میدهیم که ما را قادر میسازند تا به کمال موفقیت نائل شویم. بنابراین پژوهش وی ما را قادر خواهد ساخت تا کمالات منش را رشد دهیم، کمالاتی که عنصر اصلی در سعادت انساناند. این رویکرد به اخلاق در این دیدگاه ارسطو ریشه دارد که همه جواهرِ طبیعی قادرند به شکوفایی ویژه خویش نائل شوند؛ او همچنین این را به عنوان یک فرض در نظر دارد که شکوفایی بهتر از سستی است. ما نمیگوییم که رشد برای گیاه به لحاظ اخلاقی درست است، بلکه میگوییم شکوفایی چیزی است که گیاهان طبیعتاً برای خاطر خود آن را میطلبند. به همین ترتیب، در رابطه با انسان، رشد برای ما نه به لحاظ اخلاقی پسندیده است، بلکه رشد چیزی است که ما طبیعتاً برای خاطر خودمان آن را میطلبیم. این وظیفه یا تعهد ما نیست که شاد یا موفق باشیم؛ ما طبیعتاً به دنبال شادی و موفقیت هستیم. ارسطو به جای توجه به آنچه درست است، به آنچه زندگی ما را خوب میسازد توجه میکند. یقیناً داشتن زندگی خوب به خیر اعلی در کل طبیعت یاری میرساند. با این حال توجه کنید که آنچه طبیعتاً خیر است با آنچه به لحاظ اخلاقی درست است یکسان نیست. مفهوم اول نیروی محرک در اخلاق ارسطو است، اما مفهوم دوم نیروی پیشبرنده اخلاق کانتی، اخلاق فایدهگرایانه و شکلهای بسیاری از اخلاقهای مسیحی است.»
حجم
۲۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه
حجم
۲۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه