کتاب مبانی اندیشه های شمس
معرفی کتاب مبانی اندیشه های شمس
کتاب مبانی اندیشه های شمس نوشتهٔ علی تاجدینی است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب مبانی اندیشه های شمس
کتاب مبانی اندیشه های شمس حاوی چهار مقاله است که به نظر علی تاجدینی مهمترین گفتههای شمس تبریزی را در بر گرفته است؛ گفتههایی که در «مقالات شمس» منعکس شده است. این نویسنده توضیح داده است که آنچه دربارهٔ شمس نوشته شده، غالباً جنبهٔ تاریخی دارد و به رابطهٔ شمس و مولانا پرداخته است؛ ازاینرو علی تاجدینی جای چنین کتابی را خالی یافته و کوشیده غوری در اندیشههای شمس تبریزی بکند و نتیجه را با ما در کتاب حاضر به اشتراک بگذارد. او سعی کرده تا استنادهایش به خودِ مقالات شمس باشد و از منابع دیگر مانند مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی (هر دو از آثار مولانا)، کمتر استفاده کرده است. نام کامل شمس را «شمسالدین محمد ابن علی ابن ملک داد تبریزی» دانستهاند. با او و اندیشهٔ او آشنا شوید.
خواندن کتاب مبانی اندیشه های شمس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آشنایی با اندیشههای شمس تبریزی (عارف ایرانی) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مبانی اندیشه های شمس
«شمس بر شکستهدلی بهعنوان عامل مهم گشایش باطنی تأکید زیادی ورزیده است. به اعتقاد شمس رهایی از تنگناها کار دل است نه پیشانی و خداوند طاعاتی را میخرد که ضد عجب باشد و با شکستگی درون یا به تعبیر حافظ «خرابی» توأم باشد. شکستهدلی ضد انانیت است. بزرگترین حجاب گشایش غرور است و کسی که غرور ندارد راه خویش برای گشایش باطنی را هموار میکند، وی شکستهدلی را صفت محمد (ص) و محمدیان دانسته است.
«محمدی آن باشد که شکستهدل باشد. پیشینیان شکسته تن میبودهاند، به دل میرسیدهاند.»
از دعاهای پیامبر (ص) آن بود که خدا با مسکینان و شکستهدلان محشورش نماید.
«زنبیل فروختی با این سلطنت و بر خاک نشستی و چند مسکین را گرد کردی و با ایشان بخوردی و گفتی خدایا من مسکینم، همنشین مسکینانم. کار آن است. اما هر که از این جنس هستی و انانیت آغاز کرد، که من چنین و من چنان، مغزش نباشد.»
شکستن در اندیشهٔ شمس معنی باطنیاش سوختن است که گوهر وجود آدمی ناب شود، همچون عود که میسوزد و عطر میپراکند.
«سوختم، طاقت این رنج را ندارم، حضرت فرماید که من تو را جهت همین میدارم، میگوید یا رب، آخر سوختم. از این بنده چه میخواهی؟ فرمود همینکه میسوزی، همان حدیث شکستن جوهر است که معشوقه گفت جهت آنکه تا تو بگویی چرا شکستی و حکمت در این زاری آن است که دریای رحمت میباید که به جوش آید. سبب زاری توست. تا ابر غم برنیاید، دریای رحم نمیجوشد.»
شمس از مخالفین شطحیات بایزید و حلاج بوده است چون در آنها انانیت مییافته و حال آنکه به اعتقاد شمس کار از فرعونیت و انانیت پیش نمیرود، از تواضع و شکستگی پیروزی و فلاح حاصل میشود.
«من عرف نفسه، چون نفس را شکست، عرف این است. علیکم بدین العجائز. یعنی عجوزهای تو، ای همه تو، آخر چه همه گفت عجوز نیز داخل است. پس این به بود از اناالحق گفتن. اگر از حقیقت حق خبر داشتی انالحق نگفتی.»
«دو کس کشتی میگیرند، یا نبردی میکنند، از آن دو کس شکستگی هرکه مغلوب و شکسته شد حق با اوست، نه با آن غالب. زیرا که انا عند المنکسره.»
به اعتقاد شمس بحثهای کلامی، آدمی را به فهم قِدَم عالم واقف نمیکند بلکه راه فهم این مسائل خاکساری است. «معتزله میگویند: که از قِدَمِ کلام، قِدَمِ عالم لازم آید. این راه بحث معتزله نیست، این راهِ شکستگی است و خاکباشی و بیچارگی و ترک حسد و عداوت، و چون سِرّی کشف شد بر تو، باید که شکر آن بگزاری.»»
حجم
۱۱۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه