دانلود و خرید کتاب اتاق معلق علی ابراهیم كافوری
تصویر جلد کتاب اتاق معلق

کتاب اتاق معلق

انتشارات:نشر تیرگان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اتاق معلق

کتاب اتاق معلق نوشتۀ علی ابراهیم کافوری در نشر تیرگان به چاپ رسیده است. این کتاب، رمانی دربارۀ مردی به نام آرمان است که در اتاقی تاریک زندگی می‌کند، بی‌آنکه بداند چه کسی است، چه بلایی بر سرش آمده و بیرون از آن اتاق چه خبر است.

درباره کتاب اتاق معلق

رمان اتاق معلق، ماجرای مردی به نام آرمان است که به‌ناچار در یک اتاق زندگی می‌کند. سقف سیاه با اندک نوری از پنجرۀ کوچک گوشۀ بالای اتاق، تمام جزئیات اتاقی است که در آن زندگی می‌کند. سقف سیاه تنها تابلوی نقاشی‌شدۀ اتاق است. جسم و روح آرمان در این چهارچوب خلاصه می‌شود. این اتاق تاریک و دلگیر، تنها مأوای او است که از زندگی فقط تنهایی را می‌خواهد. این خلوت خوشایند برای او خلسۀ روح بود.

آرمان ناتوان از حرکت است. در روز، چند بار، افرادی به اتاقش می‌روند و کارهای شخصی و نظافتش را انجام می‌دهند. او هیچ چیز به یاد ندارد. به‌زحمت می‌تواند تشخیص بدهد که مرد است. حتی نمی‌داند که چند روز یا چند سال است در آن اتاق حضور دارد. او تمام هویت خود را فراموش کرده است؛ اما گاهی هم که حافظه‌اش به یاری‌اش می‌آید تنها توهمی از پیرامون خود و گذشته‌اش می‌بیند. تمام کتاب اتاق معلق، در محیط بسته و نسبتاً تاریک اتاق اتفاق می‌افتد. چه بلایی بر سر او آمده است؟ آن اتاق کجاست؟ آیا آرمان گذشته‌اش را به یاد می‌آورد؟

خواندن کتاب اتاق معلق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره علی ابراهیم کافوری

علی ابراهیم کافوری متولد ۱۳۶۰  در تهران و تحصیل‌کرده رشتۀ مهندسی برق مخابرات است. او به‌مدت ۲ سال در نشریۀ پندار دانشگاه آزاد و ۲ سال در روزنامه‌های آفتاب یزد و شرق داستان‌نویسی کرده است. کتاب سنجاق قفلی از نشر البرز، اولین رمان نیمه‌بلند او بود که در ۱۳۹۲ به چاپ رسید. این کتاب به مرحلۀ نهایی جایزۀ کتاب سال در ۱۳۹۳ نیز رسید. کتاب مشکی‌های روشن، مجموعۀ داستانی شامل بهترین قصه‌های او برای روزنامه‌ها، کتاب دیگری است که در نشر پرسمان به چاپ رساند.

بخشی از کتاب اتاق معلق

«دلم می‌خواست از خوشحالی و ذوق فریاد بزنم؛ اما سرخی و درخشش گل سرخ که بر بالای نور بیکران و طلایی پاهای او، زیبایی اغوا کننده‌ای را در پیش چشمان من رقم زده بود، من را به سکوت وا‌می‌داشت. از جایم جُم نمی‌خوردم، نفس نمی‌کشیدم و حتی پلک هم نمی‌زدم تا مبادا با کوچکترین حرکتی یا نفسی هر اندازه هم کوتاه، آن زیبایی به دست آمده را با اندک خطایی، نابود کنم.»

adonis
۱۴۰۲/۱۲/۱۴

رمان جذاب دیگه از آقای کافوری عزیز

آرش
۱۴۰۲/۱۲/۰۹

یک رمان بسیار زیبا و به یادماندنی با شخصیت پردازی بسیار قوی. از خوندنش لذت خواهید برد.

مریم
۱۴۰۲/۱۱/۰۴

بسیار عالی بود.

کاربر ۷۹۶۳۶۴۲
۱۴۰۲/۱۱/۰۴

قبلا نسخه کاغذیش رو خونده بودم. از جمله کتاب هایی بود که من خیلی دوست داشتم. 👏👏👏

mahnaz
۱۴۰۲/۱۱/۰۲

خیلی فضا سازی جالبی داشت.‌

حسین
۱۴۰۲/۱۱/۰۱

قلم شیوایی دارند و قصه خیلی خوب بود. خواندنش را پیشنهاد میکنم.

کاربر ۷۹۴۶۲۰۵
۱۴۰۲/۱۱/۰۱

کتابی هست که شروع کنید تا آخرش می خوانید. داستانش خیلی جالب بود.

محمد
۱۴۰۲/۱۰/۳۰

سپاس، خیلی کتاب خوبی بود.

فاطمه
۱۴۰۲/۱۰/۳۰

یکی از بهترین کتاب هایی که خواندم. 👍

میلاد
۱۴۰۲/۱۰/۳۰

لذت بردم.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۹۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۵۰%
تومان