کتاب برادر معنوی
معرفی کتاب برادر معنوی
کتاب برادر معنوی نوشتهٔ دیوید دیوپ و ترجمهٔ قاسم صنعوی است. انتشارات ناهید این رمان فرانسوی را منتشر کرده است. این اثر برندهٔ جایزهٔ منبوکر در سال ۲۰۲۱ و... بوده است.
درباره کتاب برادر معنوی
کتاب برادر معنوی حاوی یک رمان معاصر فرانسوی است که در ۲۵ فصل نوشته شده است. داستان این رمان چیست؟ بسیاری فکر میکنند ماجرا از هنگامی شروع شد که «گاوریلو»، پرنسیپ صرب در آن خیابان خاکی و درست روبهروی آن کلاهفروشی مشهور، دست به ترور «آرشیدوک فرانتس فردیناند» زد؛ درحالیکه خیلی پیشتر از آن، «فرانتس یوزف اول»، امپراتور پیر و خرفت اطریش - مجارستان، نیکلای دوم، امپراتور جنزده و خرافاتی روسیه و جورج پنجم، پسرخالهٔ آلت دست سیاسیون لژهای لندنش، «ویلهلم دوم» بدطینت بددهن آلمانی و... همگی تصمیمشان را برای جنگ بزرگ گرفته بودند و قرار بر این بود که بیش از ۱۰ میلیون نفر را در طول چهار سال بکشند؛ که کشتند. در این میان زندگانی هم به جا ماندند که از مرگ برخاسته بودند و مردهتر از مردگان بودند. پدربزرگ دیوید دیوپ یکی از کسانی بود که در جنگ دوم حضور داشت. این نویسنده هر آنچه را از تجربهٔ پدربزرگش در جنگ دوم میدانست، به ماجراهای سنگالیهای حاضر در جنگ اول پیوند داد. دیوید دیوپ، این برندهٔ جایزهٔ بوکر و گنگور از سالها سکوت پدربزرگ کهنسال حاضر در جنگ دوم روایتی بیرون کشید در اتصال با یکی از آن ۱۳۵۰۰۰ سنگالی که در ارتش فرانسه در جنگ اول جنگیده بودند. این رمان که در فرانسه به «برادر روحی» مشهور است و در ترجمهٔ انگلیسی به «شب، همهٔ خونها سیاهند»، حکایت سربازی است که پس از مرگ رفیق دیرینش به چنان جنونی دچار میشود که سبعانهترین خصایص انسانی در او بیدار شده و نفرت از هر آنچه میتواند دشمن باشد در او تا سرحداتش شعله میکشد. این رمان به آوار جنونی نظر دارد که از مرزهای کنترل آدمی بیرونند و او نمیداند که برابر اخلاق، نجات مام میهن، افسانهای بیش نیست و شاید هیچوقت هم این را نداند.
خواندن کتاب برادر معنوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره دیوید دیوپ
دیوید دیوپ در ۲۴ فوریهٔ ۱۹۶۶ میلادی به دنیا آمد. او رماننویس، متخصص ادبیات قرن هجدهم و دانشیار اهل فرانسه (آفریقاییتبار) است که در دانشگاه پو تدریس میکند. داوید دیوپ برای نگارش کتاب «برادر روحی» یا «برادر معنوی» (Frère d'âme) که به زبان انگلیسی با عنوان متفاوتِ «در شب هر خونی سیاه است» (At Night All Blood Is Black) ترجمه و شناخته شده، در سال ۲۰۲۱ میلادی برندهٔ جایزه جهانی من بوکر شد. جایزهٔ بینالمللی بوکر که پیشتر به نام «من بوکر» شناخته میشد، یک جایزهٔ ادبی بهمیزبانی کشور انگلستان است که هر دو سال یکبار به یک نویسندهٔ زنده از هر ملیتی تعلق میگیرد؛ نویسندهای که آثارش به انگلیسی یا ترجمهشده به انگلیسی باشد. این جایزه برای خلاقیت، توسعه و مشارکت کلی یک نویسنده در صحنهٔ جهانی و بهنوعی برای به رسمیتشناختن آن نویسنده و مجموعهٔ آثار او است که اهدا میشود. جایزهٔ نقدیِ بوکر، بهطور مساوی، میان نویسنده و مترجم تقسیم میشود.
بخشی از کتاب برادر معنوی
«سومین طرحی که برای دکتر فرانسوا کشیدم، هفت دستم بودند. آنها را رسم کردم تا بتوانم آنها را بهطور واقعی، همانطور که موقع قطعشدن بودند از نو ببینم. خیلی کنجکاو بودم که ببینم سایه و روشن، کاغذ و مداد، آنها را چطور به من پس میدهند، آیا آنها را به همان خوبی صورت مادرم یا صورت مادمبا پیش چشمهایم از نو زنده میکنند. نتیجه از حد انتظارهایم فراتر میرفت. به حقیقت خدا، وقتی آنها را کشیدم، خیال کردم که آنها دقیقاً همانهایی هستند که کمی پیش از قطعشدن از بازوهای دشمنان شکنجهشده در زمین متعلق به هیچکس، تفنگی را روغن زده بودند، پر کرده بودند، خالی کرده بودند. آنها را یکی در کنار دیگری، روی صفحه کاغذ بزرگ سپید که مادموازل فرانسوا به من داده بود کشیدم. حتی دقت کردم که موهای پشت دستها، ناخنهای سیاه، قطعشدگی کموبیش موفق از مچ را یکایک رسم کنم.
از خودم خیلی راضی بودم. باید بگویم که دیگر هفت دستم را در اختیار نداشتم. فکر کرده بودم که عاقلانهتر این است که خودم را از شرشان رها کنم. بهعلاوه، دکتر فرانسوا کار پاککردن کامل درون سرم از کثافت جنگ را شروع کرده بود. هفت دستم، خشم شدید بود، انتقام بود، دیوانی جنگ بود. دیگر نمیخواستم خشم و دیوانگی جنگ را ببینم، درست همانطور که سروانم دیگر نتوانسته بود مشاهدهٔ هفت دستم را در خندق تحمل کند. ازاینرو شبی تصمیم گرفتم که آنها را دفن کنم. به حقیقت خدا، منتظر ماندم یک شب کاملاً مهتابی برسد تا آن کار را بکنم. میدانم، درک کردهام، نمی بایست آنها را در یک شب کاملاً مهتابی دفن کنم. میدانم، فهمیدهام که ممکن بود از ضلع غربی پناهگاهمان من را ببینند که برای دفنکردن آنها زمین را حفر میکنم. ولی فکر کردم که خیلی وظیفه دارم برای دستهای کسانی که در زمین متعلق به هیچکس شکنجه شدهاند تدفین خوبی داشته باشم. آنها را با همدستی ماه کشته بودم. ماه پنهان شده بود تا من را از چشمهای آنها پنهان کند. آنها در تاریکی زمین متعلق به هیچکس مرده بودند. سزاوار کمی روشنایی بودند.»
حجم
۱۰۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱۰۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه