کتاب همزیستی اتحاد و افتراق
معرفی کتاب همزیستی اتحاد و افتراق
کتاب همزیستی اتحاد و افتراق نوشتهٔ سیدعلیرضا بهشتی است. انتشارات ناهید این کتاب را منتشر کرده است. این اثر حاوی هفت مقاله درمورد سیاست چندفرهنگی است.
درباره کتاب همزیستی اتحاد و افتراق
کتاب همزیستی اتحاد و افتراق، هفت مقاله را در بر گرفته است. این مقالهها درمورد سیاست چندفرهنگی و حاصل نگارش سیدعلیرضا بهشتی هستند. این نویسنده، مدرس و پژوهشگر ایرانی توضیح داده است که تلاش برای یافتن پاسخ به یک پرسش اساسی، سالها دغدغهٔ اصلی ذهن او بوده است؛ چگونه میتوان ضمن بهرسمیتشناختن تنوع و تعدد در یک جامعهٔ سیاسی، چارچوب عادلانهای فراهم کرد که پیروان الگوهای زیستی متفاوت بتوانند در کنار یکدیگر در نظم و صلح و همزیستی مسالمتآمیز زندگی کنند؟ او سپس درمورد زمینهٔ شکلگیری این پرسش توضیح داده و گفته است که پایاننامهٔ مقطع دکتری خود را در همین زمینه گذرانده است. مقالاتی که در این مجموعه گردآوری شده، بهگونهای و از زاویهای با این مسئله سروکار دارند.
خواندن کتاب همزیستی اتحاد و افتراق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم انسانی و حوزهٔ سیاست چندفرهنگی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب همزیستی اتحاد و افتراق
«مروری بر تاریخ اندیشه سیاسی بشر نشان میدهد که این پرسش، بهرغم صورتبندیهای مختلفی که در آن پدیدار شده، قدمتی به اندازه تاریخ زندگی اجتماعی ما انسانها داشته است. بااینهمه، تا همین دهههای اخیر، تلاش بیشتر ا ندیشمندان در جهت یافتن اصول و معیارهایی بود که مبنایی واحد، عام و جهانشمول برای فهم هستی، چیستی و جایگاه انسان و در نتیجه، نظامی اخلاقی که در آن بایدها و نبایدها در سلسلهمراتب معینی شکل گرفته باشد، فراهم آورد. اما با همه کوششی که در این راه صورت گرفت، در عمل، بهجای دستیابی به حقیقت واحد مطلق، مکاتب رقیبی پدید آمدند که قیاسناپذیری مدعیاتشان، داوری درباره درستی یک مکتب و نادرستی مکاتب رقیب را دشوار نمود. هدف مباحث ارائهشده توسط مکاتب اخلاقی، فلسفی و دینی رقیب، ارائه الگوهای زیستی است که سعادت انسان و جامعه انسانی را تأمین میکند. اگر بتوانیم الگوهای زیستی را مجموعه بههمپیوستهای از مفاهیم در سه بُعد بههممرتبط یعنی معرفتشناختی، انسانشناختی و علمالاخلاقی توصیف کنیم، این مکاتب رقیب، در مباحث عقلانیت، جایگاه و نقش انسان و منظومه اخلاقیای که از آن حمایت میکنند، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. برای مثال، در بُعد معرفتشناختی، برخی الگوهای زیستی، عقل آدمی را از شناخت حقیقت و نیز تمیز میان خیر و شر، عاجز میدانند و این مهم را بهطور کامل یا به وحی و یا به شناخت عرفانی واگذار میکنند. این در حالی است که برخی دیگر از الگوهای زیستی، و بهطور مشخص آن دسته که بعد از نهضت روشنگری در غرب پدید آمدهاند، عقل بشری را خودبسنده دانسته و انسان متجدد را از منابع معرفتشناختی دیگر که در فهم «علمی» جهان قاصرند، بینیاز میشمرند. الگوهای زیستیای هم وجود دارند که سعی کردهاند طریقهای برای بهرهمندی آدمی از منابع مختلف معرفتشناختی بیابند و میان شناخت عقلانی، شناخت عرفانی و شناخت وحیانی، همزیستی و تعامل بهوجود آورند. آرای حکمای مسیحی مانند آگوستین و آکویناس و نیز حکمای مسلمانی مانند فارابی و ابنسینا، نمونههایی ماندگار و تأثیرگذار از چنین تلاشی است.
در مغربزمین و دیگر نقاط جهان که در پی دستیابی به زندگی بهتر سعی کردند از آن تقلید کنند، گمان میرفت که با پشت سر گذاشتن دنیای پیشاتجدد، اینک، دیگر زمان حاکمیت عقل، همزیستی مسالمتآمیز و صلح فرارسیده و اگر بشریت، در گذشته، شاهد جنگهایی خونین و خانمانبرانداز بوده، به سبب سلطه آداب و رسوم و تعصبات دینی و باورهای غیرعقلانی و بلکه ضدعقلانی بر حیات اجتماعی انسانها بوده است.»
حجم
۴۳۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۴۳۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه