
کتاب بوطیقای نثر
معرفی کتاب بوطیقای نثر
کتاب بوطیقای نثر (پژوهشهایی نو درباره حکایت) با عنوان اصلی Poetique de la prose نوشتهٔ تزوتان تودوروف و ترجمهٔ انوشیروان گنجی پور توسط نشر نی منتشر شده است. این اثر در سال ۱۹۷۱ نوشته شده و یکی از آثار پایهای در روایتشناسی و نظریهی ادبی ساختارگراست. تودوروف در این اثر با روشهای ساختارگرایانه به تحلیل مکانیک روایت میپردازد و نوعی «دستور زبان» برای قصهگویی پیشنهاد میدهد. او با بررسی حکایتهای فولکلور و آثار کلاسیک، نشان میدهد که چگونه طرحهای داستانی از طریق توالی کنشها، دگرگونیها و برقراری تعادلها شکل میگیرند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بوطیقای نثر
تزوتان تودوروف در کتاب بوطیقای نثر، با تکیه بر پژوهشهای پیشین خود، به بررسی ساختارهای بنیادین، سازوکارها و شیوههای معناپردازی در داستانهای منثور میپردازد و چارچوب نظری خود را همزمان با ارائهٔ بینشهای نو دربارهٔ روایت، ژانر و تحلیل متنی تکمیل میکند. تودوروف با روشهای ساختارگرایانه به تحلیل مکانیک روایت میپردازد و نوعی «دستور زبان» برای قصهگویی پیشنهاد میدهد. او با بررسی حکایتهای فولکلور و آثار کلاسیک، نشان میدهد که چگونه طرحهای داستانی از طریق توالی کنشها، دگرگونیها و برقراری تعادلها شکل میگیرند. تحلیل او از «دکامرونِ بوکاچیو» از بخشهای تأثیرگذار کتاب است. یکی از مشهورترین بخشهای کتاب، نظریهٔ تودوروف دربارهٔ «فانتاستیک» است که بعدها در کتاب «فانتاستیک: رویکردی ساختاری به یک گونهی ادبی» (۱۹۷۰) بسط داده شد. او فانتاستیک را تردیدی میان امر «عجیب» (رویدادهای توجیهپذیر) و امر «شگفتانگیز» (پدیدههای فراطبیعی) تعریف میکند و آن را بهعنوان یک گونهٔ ادبی مستقل معرفی میکند. تودوروف در این اثر به تفاوت میان «histoire» (روایت/داستان) و «discours» (گفتمان/بیان) میپردازد و ایدههای فرمالیستهای روس و ساختارگرایان فرانسوی را اصلاح میکند. او بررسی میکند که چگونه صدا راوی، زاویهٔ دید و چینش زمانی روایت بر تفسیر خواننده تأثیر میگذارند. تودوروف در این کتاب به بررسی قراردادهای ژانری نیز میپردازد و استدلال میکند که معنای ادبی نه از عناصر مجزا، بلکه از روابط نظاممند درون متون زاده میشود. رویکرد او پلی بین فرمالیسم و نشانهشناسی میزند و بر نظریهپردازان بعدی مانند«ژرار ژنت» تأثیر گذاشته است. دقت تحلیلی تودوروف روشی نظاممند برای مطالعهٔ روایت ارائه میدهد که برای پژوهشگران نظریهٔ ادبی بسیار ارزشمند است. رویکرد میانرشتهای او، ترکیبی از زبانشناسی، انسانشناسی و فلسفه است. برخی خوانندگان چارچوب ساختارگرایانهٔ او را بیش از حد خشک و فرمولوار میدانند که ممکن است ادبیات را به الگوهای ثابت تقلیل دهد. منتقدان پساساختارگرا و هرمنوتیک نیز بر تأکید او بر «قوانین جهانشمول روایت» خرده گرفتهاند. کتاب «بوطیقای نثر» هنوز هم یکی از سنگبناهای روایتشناسی است و برای درک نظریهٔ ادبی ساختارگرا ضروری محسوب میشود. اگرچه نظریهپردازان بعدی از فرمالیسم صرف فراتر رفتهاند، بینشهای تودوروف همچنان بر بحثهای مربوط به نظریهٔ روایت، مطالعات ژانر و تحلیل متنی تأثیر میگذارد. این کتاب، کتابی ضروری برای دانشجویان نظریهٔ ادبی است، اگرچه سبک فنی و فشردهٔ آن ممکن است برای خوانندگان غیرمتخصص چالشبرانگیز باشد.
چرا باید کتاب بوطیقای نثر را بخوانیم؟
اگر میخواهید بدانید داستانها چگونه ساخته میشوند و چرا برخی روایتها جذابتر یا تأثیرگذارترند، این کتاب ابزارهای تحلیلی قدرتمندی در اختیار شما قرار میدهد. تودوروف با نگاهی ساختارگرایانه به بررسی دستور زبان روایت میپردازد و نشان میدهد که چگونه اجزای مختلف داستان (پیرنگ، شخصیتها، کنشها) در یک نظام منسجم کنار هم قرار میگیرند. حتی اگر با نظریههای ادبی چندان آشنا نباشید، روش تحلیلی تودوروف به شما یاد میدهد که چگونه متون را نظاممندتر بخوانید، الگوهای تکرارشونده را تشخیص دهید و ارتباط بین فرم و محتوا را درک کنید.
خواندن کتاب بوطیقای نثر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
دانشجویان ادبیات، نقد ادبی و فلسفهٔ هنر، بهویژه در مقطع کارشناسیارشد و دکتری، نویسندگان و داستاننویسان که میخواهند با ساختار روایت آشنا شوند، منتقدان و علاقهمندان به سینما و تئاتر (چون بسیاری از ایدههای تودوروف در تحلیل فیلم و نمایش هم کاربرد دارند) و خوانندگانی که دوست دارند عمیقتر کتاب بخوانند و از لذت متن فراتر بروند، مخاطبان این کتاب هستند.
درباره تزوتان تودوروف
تزوتان تودوروف نظریهپرداز، منتقد ادبی و فیلسوف بلغاری - فرانسوی بود که تأثیر عمیقی بر نظریهٔ ادبی، روایتشناسی، نقد فرهنگی و تاریخ اندیشه گذاشت. او از چهرههای کلیدی ساختارگرایی و نشانهشناسی در قرن بیستم محسوب میشود و بعدها به تحلیل مسائل اخلاقی و سیاسی نیز پرداخت. او در ۱ مارس ۱۹۳۹ در صوفیه، بلغارستان متولد شد و در سال ۱۹۶۳ برای فرار از حکومت کمونیستی بلغارستان به پاریس رفت و تحصیلات خود را در رشتههای زبانشناسی و ادبیات ادامه داد. او نزد اندیشمندانی مانند رولان بارت و ژرار ژنت درس خواند و با حلقههای روشنفکری پاریس (مثل ساختارگرایان) ارتباط نزدیکی داشت. کتاب «بوطیقای نثر» (۱۹۷۱) از آثار پایهای اوست که در آن به تحلیل ساختار داستانها میپردازد. او در ۷ فوریه ۲۰۱۷ در پاریس از دنیا رفت.
فهرست کتاب بوطیقای نثر
فصل ۱: سنخشناسی رمان پلیسی
نویسنده در این فصل به بررسی ساختار رمانهای پلیسی و تقسیمبندی آنها به دو نوع اصلی، رمان معمایی و رمان سیاه پرداخته است. رمان معمایی شامل دو داستان موازی (جنایت و بازپرسی) با تأکید بر معما و منطق و رمان سیاه با تمرکز بر خشونت، شخصیتهای بیاخلاق، و تعلیق نگاشته میشود. قواعد ژانر پلیسی و تفاوتهای آن با ادبیات کلاسیک در این فصل تحلیل و دیدگاههایی که ادبیات عامهپسند را فاقد ارزش هنری میدانند، نقد میشوند.
فصل ۲: اُدیسه: حکایتی ابتدایی
نویسنده در این فصل ساختار روایی «ادیسه» اثر هومر و چالشهای آن بهعنوان یک حکایت «ابتدایی» را بررسی میکند و به تحلیل قوانین زیباییشناختی حاکم بر روایتهای قدیمی، مانند قانون واقعنمایی، قانون عدم تناقض و قانون عدم تکرار میپردازد. او در این فصل بر این که هیچ روایت «طبیعی» وجود ندارد و هر حکایت محصول انتخاب و ساختار است، تأکید کرده است.
فصل ۳: انسان ـ حکایتها و هزار و یک شب
این فصل به تحلیل روایتهای «هزار و یک شب» با تمرکز بر نقش شخصیتها بهعنوان «حکایتهای بالقوه»، تکنیک درج (گنجاندن داستانها درون یکدیگر)، رابطهٔ بین روایت و زندگی (حکایت = زندگی، سکوت = مرگ) و مقایسهٔ روایتهای روانشناختی با روایتهای کنشمحور اختصاص دارد.
فصل ۴: دِکامرون و دستور زبان حکایت و فصل ۵: گرال: طلبِ حکایت
این فصلها به تحلیل حکایتهای کهن و کلاسیک میپردازند. از «ادیسه» هومر و حکایتهای اولیهی آن گرفته تا «دکامرون» بوکاچیو، نویسنده به بررسی ساختارها، مضامین و کارکردهای روایی این آثار میپردازد. در این بخشها، مفاهیمی چون سخن کذب، آیندهای پیشگویانه، حرافی و کنجکاوی، و دستور زبان حکایت مورد تحلیل قرار میگیرند. تحلیل کتاب «طلب گرال» بهعنوان نمونهای از ادبیات قرون وسطایی، نقد رویکردهای رایج در بررسی ادبیات که متن را صرفاً به عنوان سند تاریخی میبینند، تأکید بر ضرورت خوانش ادبیات به مثابهٔ ادبیات، نه صرفاً بازتابی از واقعیت در این فصل آورده شدهاند.
فصل ۶: هنری جیمز و راز حکایت
این فصل به بررسی حکایت «گرال» و مفهوم طلب در آن اختصاص دارد. نویسنده به تحلیل ساختار روایی این حکایت و مضامین مرتبط با جستجو و طلب میپردازد.
فصل ۷: دگردیسیهای روایی
در این فصل، نویسنده به طور خاص به «بوطیقای نثر» میپردازد و مباحث نظری مربوط به عناصر داستانی و شگردهای روایی را مطرح میکند.
فصل ۸: یادداشتهای زیرزمینی: بازی غیریت و فصل ۹: دل ظلمات: شناخت خلأ
این فصلها به بررسی آثار هنری جیمز و تحولات و دگردیسیهای روایی در داستانها اختصاص دارد. مفاهیمی چون خوانش، توصیف، دگردیسیهای ساده و مرکب، و ایدئولوژی راوی مورد تحلیل قرار میگیرند.
فصل ۱۰: خوانش بهمثابه ساختن
فصل پایانی کتاب به بررسی فرآیند خوانش و نقش خواننده در ساختن معنای داستان میپردازد. نویسنده نشان میدهد که خوانش تنها دریافت منفعلانه متن نیست، بلکه فرآیندی فعال و سازنده است که در آن خواننده با متن تعامل کرده و معنای آن را شکل میدهد.
بخشی از کتاب بوطیقای نثر
«شناخت ادبیات پیوسته در معرض دو خطر متضاد قرار دارد: یا نظریهای درست میکنند که متناسب و همگون است ولی صلب و سترون؛ یا اینکه چون معتقدند هر سنگ کوچکی هم بهکار ساختن بنای عظیم علم میآید، پس به ترسیم «امور» بسنده میکنند. مثلاً در مورد ژانرها وضع به همین منوال است. یا ژانرها را «همانگونه که وجود داشتهاند» یا بهعبارت دقیقتر، همانگونه که سنت نقد (فراادبی) تقدیسشان کرده، ترسیم میکنند: قصیده و مرثیه «وجود دارند» زیرا این اسامی در گفتار انتقادی دورهای خاص یافت میشوند. ولیکن، از هر سودایی برای ساختن نظامی از ژانرها دست میکشند. یا اینکه مبنا را خصوصیات اساسی امر ادبی قرار میدهند و بعد میگویند ترکیبهای مختلف این امور ادبی موجد ژانرهایاند. در این حالت، یا مجبوریم در حد کلیتی مهمل باقی بمانیم و مثلاً به تقسیم ژانرها به غنایی، حماسی و نمایشی اکتفا کنیم؛ یا میبینیم توضیح فقدان یک ژانر غیرممکن است، منظور ژانریست که ساختار وزنی مرثیه را به همراه مضامینی شاد یکجا داشته باشد. بنابراین، هدف نظریهٔ ژانرها این است که نظام ژانرهای موجود را برایمان توضیح دهد: برای چه این ژانرها، و نه ژانرهای دیگر؟ میان نظریه و توصیف همیشه فاصلهٔ زیادی باقی میماند.»
حجم
۵۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۵۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه