کتاب باتلاق شنی
معرفی کتاب باتلاق شنی
کتاب الکترونیکی «باتلاق شنی» نوشتهٔ نلا لارسن با ترجمهٔ مزدک بلوری در نشر نی چاپ شده است. این کتاب که در ۱۹۲۸ منتشر شده است، به پیچیدگیهای هویت نژادی و طبقاتی و نژادپرستی در جامعهٔ آفریقایی - آمریکایی در دوران رنسانس هارلم میپردازد. رنسانس هارلم نهضت هنری و ادبی آمریکاییان آفریقاییتبار در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود.
درباره کتاب باتلاق شنی
باتلاق شنی داستان هلگا کرین، زن جوانی با نژاد مختلط است که به دلیل احساس ناراحتی در هر دو جامعهٔ سیاه و سفید، احساس ناامیدی و بیقراری عمیقی دارد. او آغاز به سفر میکند. سفر هلگا او از جنوب به هارلم و سپس به دانمارک میرسد، جایی که او به دنبال مکانی است که بتواند بدون محدودیتهای تحمیلشده توسط هویت نژادیاش زندگی کند. در طول رمان، لارسن از تجربیات هلگا برای کاوش در تمهایی چون هویت، تعلق و جستوجو برای استقلال شخصی در برابر پسزمینهای از جامعهای نژادپرست در آمریکا و اروپا استفاده میکند.
سبک روایی لارسن با نثر شاعرانه و بینش روانشناختیاش مشخص میشود. او تضاد درونی روبهروشده توسط شخصیت اصلی و فشارهای اجتماعیای که بر تصمیمات او اثرگذارند را نشان میدهد. «باتلاق شنی» تنها یک داستان شخصی نیست؛ بلکه بازتابی از تنشهای اجتماعی و فرهنگی آن زمان است و تصویری از مبارزات کسانی که بین دنیاهای مختلف گیر افتادهاند، ارائه میدهد.
کتاب باتلاق شنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به خوانندگانی که به آثار دوران رنسانس هارلم و مطالعهٔ داستانهایی با موضوعات نژادی و طبقات اجتماعی و تجربهٔ زنان در اوایل قرن بیستم آمریکا علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب باتلاق شنی
«دقیقهها روی هم میانباشتند و به ساعتها تبدیل میشدند، اما او همچنان بیحرکت نشسته بود و گاهگاه لبخندی تحقیرآمیز یا اخمی خشمناک از روی چهرهاش میگذشت. جایی در اتاق ساعت کوچکی با تیکتیک خود گذشت زمان را نشان میداد. بیرون در جایی پرندهٔ شبگردی ناله کرد. عصر جان داد. بوی خوش گلهای اوایل فصل جنوب، بر نسیمی که تازه وزیدن گرفته بود و ناگهان پردههای حریر نازک جلوی پنجرههای باز را از هم گشود، به درون اتاق شتافت. گلدان شیشهای باریک و شکنندهای با صدای برخوردی که تن آدم را مورمور میکرد از لبهٔ پنجره افتاد، اما هلگا کرین از جای خود تکان نخورد. و شب خنکتر و تاریکتر شد.
سرانجام تکان خورد، با تردید اما با میلی شدید به اینکه اقدامی بکند. لحظهای درنگ کرد، سپس ناگهان از جا برخاست و کلید برق را با قاطعیتی مصمم فشرد و ناگاه اتاق پرسایه را غرق در نور سفید خیرهکنندهای کرد. آنگاه تند و ناآرام تا انتهای اتاق طولانی راه پیمود، لحظهای مقابلِ میز تحریر قدیمی با آن پایههای کمانیاش، که تقریباً با اعتراضی رسا وسایل تدریساش، کتابها و کاغذهای ملالآور، را در خود جای داده بود، مکث کرد. هلگا کرین دیوانهوار در همهٔ آنها چنگ انداخت و سپس با خشونت و با تحقیر بهسوی سطل زباله پرتابشان کرد. سطل زباله بخشی از آنها را در خود جا داد و بقیه بیرون ریختند و بهطرز آشفتهای روی زمین پخش شدند.»
حجم
۱۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه