کتاب آرمان شهر
معرفی کتاب آرمان شهر
کتاب آرمان شهر؛ فضا، هویت و قدرت در اندیشه اجتماعی معاصر نوشتهٔ کیان تاجبخش و ترجمهٔ افشین خاکباز است و نشر نی آن را منتشر کرده است. نسخهٔ اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۰ در ایالات متحده و به زبان انگلیسی نگاشته شده است که به پیدایش الگوهای جدید در درک ماهیت شهر در جوامع معاصر میپردازد.
درباره کتاب آرمان شهر
کیان تاجبخش در این کتاب بر ماهیت شهر دست میگذارد که در دههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ از بحثهای اساسی و مهم در محیطهای دانشگاهی بود. نویسنده در کتاب آرمان شهر به چگونگی پیدایش رقبای جدید در درک ماهیت شهر شهر که ماهیتی همواره متغیر است میپردازد. همچنین نقد و اصلاح فسلسفهٔ مارکسیستی را در دستور کار خود قرار میدهد. درک معنای شهر و زندگی شهری در جهان اکنون پیوندی ناگسستنی با مفاهیم هویت، فضا و ساختار اجتماعی دارد. مطالعهٔ این اثر کمک شایانی به درک مهمترین تحولات چهار دههٔ اخیر در زمینهٔ نظریهٔ اجتماعی شهر میکند و در دستهبندی کتابهای شهرشناسی قرار میگیرد؛ حوزهای که در آثار فارسی نسبتاً تازه در به نظر میرسد. کیان تاجبخش در این کتاب اشاره میکند که در سازمانهای محلهمحور این دوران دیگر کارگران و روابط مار مسائل اصلی نیستند و مشکلات ارتباطی با تولید ندارند بلکه امروزه مشکلات در حوزهٔ مصرف است؛ مسکن ارزان، خیابانهای تمیز و امنیت از جمله مسائل شهریای هستند که افراد با آنها روبهرو میشوند. مهمترین نقشآفرینان دیگر کارگران و اتحادیههای کارگری نیستند بلکه مستأجران جای آنها را گرفتهاند. شهر فضای روبهرو شدن با دیگری است که موجب اهمیت یافتن دو موضوع میشود؛ اول، یافتن عنصری مشترک همهٔ تفاوتها و عنصر جهانشمولی و دوم، نه قدم گذاشتن فراتر از کثرت بلکه عقبنشینی از کثرت و ورود به حوزههای محصور امنتر.
این اثر در ۵ فصل نگاشته شده است که عبارتاند از:
فصل ۱: هویت، ساختار و فضاهای شهری
فصل ۲: تحلیل طبقاتی مارکسی، ذاتگرایی و هویت شهری
فصل ۳: فراسوی گرایش کارکردگرایانه در نظریهٔ شهری
فصل ۴: به سوی تاریخمندی و هویت مشروط
فصل ۵: تفاوت دموکراسی و شهر
خواندن کتاب آرمان شهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به جامعهشناسی شهری و متخصصان مطالعات شهری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آرمان شهر
«مایک سَوِج۱۴ و آلن وارد سهم عمده جامعهشناسی شهری و شاخههای اندیشه مرتبط با آن در قرن گذشته را در تبیین وابستگی متقابل نهادهای اجتماعی خلاصه کردهاند که با شرایط مکانی خود، تجربه زندگی روزمره را شکل میدهند. در اواخر دهه ۱۹۶۰ نظریه مارکسی شهر، بلندپروازانهترین و مهمترین تلاش برای تفسیر دوباره این سنت نظریه شهر در قالب انتقادی و هنجارساز بود. (از این رو، عجیب نیست که قرائتهای اجتماعی ـ فضایی والتر بنیامین اخیراً بهشدت توجه نظریهپردازان منتقد نظریه شهر را به خود جلب کرده است. کار بنیامین با دلنگرانیهای اصلی نظریه انتقادی شهر که در پی آشکارسازی و بیان مجدد معنا و تجربه زندگی روزمره ــ در خیابانها، پیادهروها، و پارکهاــ در پویش مدرنیته سرمایهداری است همخوانی دارد).
برای درک دلایلی که در ورای ظهور نظریه مارکسی شهر وجود دارد باید دیدگاههای مسلط درباره درگیری و قدرت در زندگی سیاسی شهری در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اروپای غربی و امریکای شمالی را به یاد آوریم که تا حد زیادی از دل علوم سیاسی و جامعهشناسی شهری متعارف سر برمیآوردند. کتابِ چه کسی حکومت میکندِ رابرت دال که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد و استدلال قدرتمندی را در حمایت از ماهیت کثرتگرای نظام سیاسی محلی (و بهتبع آن نظام سیاسی ملی) مطرح کرد به سرعت به الگوی تحلیلی مسلط در ایالات متحده و کشورهایی همچون بریتانیا تبدیل شد. به نظر کثرتگرایان، نبود درگیریهای گسترده در دوران پس از جنگ جهانی دوم نمایانگر این بود که نظام سیاسی رقابتی است و به روی گروههای ذینفع جدید باز است، توزیع قدرت نامتمرکز است، و درباره هدفها و ارزشهای سیاست همگانی در دولت محلی توافق گسترده (ولی نه مطلق) وجود دارد. جامعهشناسی شهری نیز دیدگاه زندگی شهری عاری از تضاد را مطرح ساخت که بر مبنای الگوی بومشناختیای استوار بود که به نوبه خود، به الگوهای زیستشناختی و مکانیکی علوم طبیعی و فیزیک متکی بود. در این دیدگاه با توسل به الگوی تکاملی سازگاری کارکردی الگوها و دگرگونیهای فضای شهری (پیکربندیهای متغیر تبعیض طبقاتی و قومی، توزیع فضایی کارکردهای اقتصادی و سیاسی)، تشریح میشد که متأثر از متغیرهای انسانشناختی و بازار «طبیعی» بود و توازن نیروهای اجتماعی، جمعیتی و اقتصادی در فضا را منعکس میکرد.
انفجار اعتراضات اجتماعی درباره طیفی از مسائل (از جنبشهای اجتماعی گرفته تا «شورش زاغهنشینها» در شهرهای دنیای غرب)، که در دهه ۱۹۶۰ به اوج رسید، نامناسببودن این چارچوبها را آشکار ساخت. همانطور که کلاوس اوفه اشاره کرده است، تفسیرهایی که همه جنبشهای خارج از مجاری سیاسی را نشانه درخواستهای غیرعقلانی منحرفان هرج و مرج طلب میدانست، با ویژگیهای اکثر این جنبشها همخوانی نداشت. مثلاً ارزشها و هدفهای مدرنیستی عدالتنژادی، برابری، کرامت، توجه به محیط زیست، خودمختاری محلی بیشتر، و مشارکت محلهها در تصمیمگیریهای محلی، که عمدتاً کنشگران طبقه کارگر و طبقه متوسط از آن طرفداری میکردند، از نظریههای رفتار جمعی «غیرعقلانی» یا زندگی شهری هماهنگ و بدون درگیری حمایت نمیکرد. بهویژه، با توجه به درگیریها و جنبشهای شهری، توضیحاتی که ارائه میشد نمیتوانست ظهور درگیری را توضیح دهد.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه