کتاب عقل و احساس
معرفی کتاب عقل و احساس
کتاب عقل و احساس نوشتهٔ جین آستین و ترجمهٔ شیما حسنی است. انتشارات سفیر قلم این رمان انگلیسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب عقل و احساس
کتاب عقل و احساس حاوی یک رمان انگلیسی و عاشقانهای تاریخی است؛ دربارۀ خانوادهای اصیل به نام «دشوود» که در ملکی قدیمی زندگی میکنند. شخصیتهای متفاوت اعضای این خانواده، انتخابهای متفاوتی را در عشق برای آنها رقم میزند. رمان «عقل و احساس» در سالهای ۱۷۹۷ تا ۱۷۹۸ نوشته شد. جین آستین در ۱۸۰۹ تا ۱۸۱۱ میلادی، بازبینیهایی در آن انجام داد تا برای انتشار آمادهاش کند. کتاب در سال ۱۸۱۱ میلادی چاپ شد و پس از بازبینیهای جزئی در ۱۸۱۳ به چاپ دوم رسید. داستان دربارۀ خانوادۀ قدیمی و سرشناس «دشوود» است که در ملکی قدیمی زندگی میکنند. «هنری دشوود» که آن ملک را از دایی خود به ارث برده، یک پسر به نام «جان» از همسر قبلی و سه دختر به نامهای «الینور»، «ماریان» و «مارگارت» از همسر فعلیاش دارد. زمانی که آقای هنری دشوود میمیرد، طبق قانون تمام ملک به پسرش میرسد. او پیش از مرگ از پسر قول میگیرد که به نامادری و خواهرهایش کمک کند؛ قولی که خیلی زود از طرف جان شکسته میشود. پس از آنکه ماندن نامادری و خواهرها در ملک امکانناپذیر میشود، آنها به ملکی جدید نقلمکان میکنند. داستان این رمان دربارۀ شخصیتهای این خانواده، نگاهشان به زندگی و انتخابهایشان است. منتقدان بر این باورند که نام کتاب عقل و احساس برگرفته از دو شیوهٔ تفکر رایج در قرن هجدهم بوده است؛ یکی متأثر از فلسفهٔ دکارت و عصر روشنفکری و دیگری برگرفته از فلسفهٔ جان لاک. تقابل میان عقل و احساس یکی از مهمترین درگیریهای ذهنی انسان در قرن ۱۹ بود.
خواندن کتاب عقل و احساس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره جین آستین
جین آستین در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در استیونتون، همپشر، جنوب شرقی انگلستان به دنیا آمد. او نویسندۀ قرن هجدهم و نوزدهم است که آثارش تأثیر گستردهای بر ادبیات غرب گذاشت. شناخت او از زندگی زنان و مهارتش در نشاندادن ظرائف زندگی، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرده است. آستین، ششمین فرزند از ۷ فرزند یک کشیش ناحیه بود. او در نوجوانی، نوشتن رمان را آغاز کرد. «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «مانسفیلد پارک» و «اِما» کتابهایی بودند که در زمان حیات این نویسنده چاپ شدند. ۲ کتاب دیگر او، پس از مرگش منتشر شدند (رمانهای «نورثنگر ابی» و «ترغیب») و ۲ کتاب او هیچگاه به پایان نرسیدند («لیدی سوزان» و «واتسنها»). جین آستین در دورانی که زنده بود، کتابهایش را بدون نام چاپ میکرد و هیچکس نمیدانست که نویسندۀ کتاب، چه کسی است.
سبک جین آستن در شیوۀ نگارش، منحصربهفرد است. در آثار او، صدای راوی رمان با عمیقترین احساسات شخصیتهای قصه پیوند میخورد؛ بهطوریکه با خواندن رمانهای او میتوان پا جایِ پای شخصیتهای داستان گذاشت. به نظر منتقدان، آستین نبوغی دووجهی داشت؛ هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاق و روحیات آدمها را خوب میشناخت. بر اساس رمانهای جین آستن، نمایشهای متعدد، اقتباسهای تلویزیونی و چندین فیلم سینمایی ساخته شده است؛ برای نمونه میتوان به سریال «گمشده در آستن» (Lost in Austen) بر اساس رمان «غرور و تعصب» و فیلم سینمایی «غرور و تعصب» (۲۰۰۵) با بازی «کیرا نایتلی» بر اساس رمانِ یادشده اشاره کرد. اولین ترجمهٔ رمانهای جین آستن در ایران، بهکوشش «شمسالملوک مصاحب» و به تاریخ اسفند ۱۳۳۶ انجام و منتشر شد. جمشید اسکندانی (نشر ثالث) و رضا رضایی (نشر نی) نیز از دیگر مترجمان آثار این نویسندۀ مشهور هستند. جین آستین در ۱۸ ژوئیهٔ ۱۸۱۷ درگذشت. او در کلیسای وینچستر به خاک سپرده شد.
بخشی از کتاب عقل و احساس
«الینور تقصیر همهٔ رفتارهای بد ادوارد را به گردن مادر ادوارد میانداخت و برایش جالب بود که شخصیت مادر ادوارد برایش کاملاً ناشناخته است؛ زیرا بهانهای بود تا رفتارهای عجیب پسرش را توجیه کند، از رفتار مبهم ادوارد، ناامید و ناراحت و گاهی آشفته میشد و همواره رفتارهای او را زیر نظر میگرفت. باحوصله کارهایش را بررسی میکرد و این کار به خاطر توجه خاص مادرش به ویلوفبای، بسیار زجرآور بود. گشادهرویی، ثبات قدم، استقلال ذاتی و دانشش، به مادرش رفته بود. ملاقات کوتاه او و اصرارش به ترک آنجا، از همان خصوصیاتی بود که با آنها بزرگ شده و او را به زنجیر کشانده بود. دلیل همهٔ آنها همان دغدغه قدیمی والدین یعنی مسئولیت دربرابر فرزندان بود. اگر این مشکلات و این مخالفتها پایان مییافت، آنوقت الینور میتوانست شاد باشد. الینور میخواست بداند چه زمانی این مشکلات تمام میشود؛ زمانیکه خانم فرارز تغییر روش دهد، پسرش به خاطر رسیدن به آزادی عمل و خوشبختی شاد خواهد شد؛ اما گذشته از همهٔ این تصورات واهی، الینور باید برای آسایش و اطمینان خود، نظر ادوارد را جلب میکرد و احترامش در نگاه کردن به او و سخن گفتن با او مشخص بود، همچنین مجبور بود، در زمان اقامتش در بارتون به او احترام بگذارد و مهمتر از همه باید اثبات میکرد که آن انگشتری که در دست داشت، چه بود.»
حجم
۲۷۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۷۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه