کتاب دختری در هتل شیر طلایی
معرفی کتاب دختری در هتل شیر طلایی
کتاب دختری در هتل شیر طلایی نوشتهٔ سباستین فوکس و ترجمهٔ فاطمه نوروزی است. انتشارات دیدآور این رمان معاصر بریتانیایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب دختری در هتل شیر طلایی
کتاب دختری در هتل شیر طلایی حاوی یک رمان معاصر و بریتانیایی است که داستان آن در میانهٔ دههٔ ۱۹۳۰ در قرن بیستم و در شهری کوچک در فرانسه روی میدهد. سباستین فوکس ماجرای واقعی و تراژیک پشتپردهٔ رویدادی سیاسی را که در روزنامههای آن دوران بازتاب گستردهای داشت، دستمایه قرار داده است تا داستان عاشقانهٔ دختری جوان را روایت کند و به مفاهیمی همچون وجدان، سرشت، گناه، یهودستیزی و سقوط اخلاقی جامعه بپردازد. نویسنده، دختر جوان با نام «ان» و «چارلز هارتمن» (شخصیت ثابت در سهگانهٔ فاکس که یک یهودی ثروتمند و وکیلی سرشناس است که در جنگ جهانی اول حضور داشت) را پیش روی شما قرار میدهد. رمان «دختری در هتل شیر طلایی» داستان فرانسهٔ پیش از جنگ دوم جهانی است. نویسنده با پرداختن به این رابطهٔ عاشقانه و از طریق گفتوگوهای روزمرهٔ شخصیتها به وضعیت بیثبات سیاسی آن دوران فرانسه میپردازد و بسیاری موضوعات مهم مانند وجدان، سرشت گناه، یهودستیزی و سقوط اخلاقی جامعه را مورد بازبینی و تفکر قرار میدهد. توصیفات نویسنده در این رمان را بسیار دقیق دانستهاند و زبان روایت را بسیار صریح؛ بهگونهای که بهگفتهٔ منتقد گاردین، گویی راوی دوربینی روی پایه قرار داده و صحنهها را بهتمامی و با دقت ثبت میکند. بسیاری از منتقدان، شخصیت اصلی این رمان را با شخصیت آنا کارنینا در رمان مشهور لئو تولستوی مقایسه کردهاند.
خواندن کتاب دختری در هتل شیر طلایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر بریتانیا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دختری در هتل شیر طلایی
«عصبی و بیحرکت دراز میکشید و منتظر میماند، اما بهندرت بیش از یک بار این صدا را میشنید. البته صدای غیژغیژ و جیرجیر هم بود: پلههای چوبی با صدای ملایم چوب خشک، که گویی آه میکشیدند، خود را از دست دیوار مجاور خلاص میکردند، یا در هوای سرد منقبض میشدند و در این سردوگرمشدن صدای ریزی میدادند. گاهی از برج جنوبی صدای نامنظم بههمخوردن درِ ظرفشویخانه میآمد که ماری، پس از شستن ظرفهای شام و پیش از خواب، فراموش میکرد آن را ببندد. گاهی صدای کرکرههای اتاق زیرشیروانی شنیده میشد که لولای ضخیم زنگزدهشان جیرجیر میکرد و از راهروهای طولانی طبقهٔ اول تختههای فرسوده و کهنه گاه و بیگاه سروصدایی میکردند، اما این صداها آزاردهنده نبودند. در چنین مواقعی، کریستین کل خانه و همهٔ محتویاتش را تصور میکرد که به خواب میروند و دیوارهای ثابت بیرونی و برجها نمیتوانند تمام اجزای ناهمگونِ درونی را به یک اندازه آرام نگه دارند. اگر به بخشهای مختلف زمین و جهان زنده دقت کنی که انسان همه را غارت میکند تا جاهایی را پر کند، چندان تعجبآور نیست: اکسیدهای ناسازگار با هم ترکیب میشوند تا شیشه ساخته شود و شیشه برای ساخت پنجره صاف میشود که با ورقههای چوب درخت قاب شده است؛ سنگ مرمر استخراج و تراش میخورد تا تبدیل به پیشبخاری تزئینی شود که رویش چراغهایی از جنس فلزهای مختلف گذاشته شود؛ پودر گچ با آب ترکیب میشود و بهسختی انعطافپذیری پیدا میکند، که نه برای گچ طبیعی است و نه برای آب. پس انتظار میرود شبها این اجزای طبیعی خودشان را کِش دهند تا بتوانند به خودِ پیشینشان برگردند، بنابراین درد میکشند و کمی بیقرار میشوند. کریستین فکر کرد از این جهت خانه مثل مغز انسان است که با خوابی موقت آرام میگیرد و اجازه میدهد تا عناصر بیقرارِ هویتاش به شکل مختصر و محدودی در رؤیا ابراز وجود کنند.
در این صورت، شلیک گلوله مزاحمی بیش نبود و با کار دیگر اجزای خانه هیچ ارتباطی نداشت. صبح در اتاقها میچرخید و کرکرهها را باز میکرد و به منشأ صدا فکر میکرد. روی قاب پنجرهها نشانی از جای گلوله یا خشونت نبود، البته روی دیوارِ خیلی از اتاقها و سقف بعضی از اتاقها تَرَکهای ناهمواری دیده میشد. کفِ چند اتاق خاک زِبر خاکستریرنگی ریخته شده که شبیه گَرد بیرنگ و نرمی نبود که قفسهها را پوشانده بود. جایی خوانده بود بخش زیادی از این گردِ نرم از بازسازی پیدرپیِ پوست انسان به وجود میآید.
وقتی کریستین به صدایی که شب شنیده بود اشاره کرد، هارتمن گفت خانههای قدیمی از این صداها دارند و هنگامی که کریستین از تَرَکهای پاگرد و اتاقها گفت، هارتمن گفت این ترکها همیشه بودهاند و گچها کمرنگ شدهاند و باید دوباره رنگآمیزی شوند. گفت برای تعمیر دیوارها فرصت هست.»
حجم
۲۴۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۴۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
ایا این دختر قشنگ است یا خیر😟