کتاب جنگ ها و بدن ها
معرفی کتاب جنگ ها و بدن ها
کتاب جنگ ها و بدن ها؛ نشانه تن در فرهنگ و سینمای پساجنگ ژاپن ۱۹۶۵-۱۹۴۵ نوشتهٔ نغمه ثمینی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جنگ ها و بدن ها
نغمه ثمینی در کتاب جنگ ها و بدن ها قصد دارد میانِ سینمای ژاپن، جنگ جهانی دوم و نشانهٔ تن مثلثی ترسیم کند. فرهنگ سنتی ژاپن نگاهی ویژه و منحصربهفرد به نشانهٔ بدن دارد. شاید کمتر فرهنگ کهنی است که همانند این فرهنگ بدنها را جایگاهی بخشیده باشد همپایه و همسایهٔ ذهن و روح؛ و با نظریهها و آداب و آیینهایی خاص این جایگاه را نهادینه کرده باشد. بنابراین نظریههای غربی در باب بدن برای کشف و درک کامل مفهوم بدن در سنت ژاپنی کارآمد نیست. شاید این درک باید در فرایند جستوجوی نظریههای ژاپنی و اساطیر و الگوهای کهن در این سرزمین فراچنگِ ما آید. او در فصل اول این کتاب تلاش میکند تا مفهوم و تعریف بدن را در فرهنگ سنتی ژاپن به شکل کلی بررسی و ریشهیابی کند و توضیح دهد که از «بدن ژاپنی»، به عنوان اصطلاحی خاص، چه مقصودی داریم.
در فصل دوم این کتاب کوشیده منظری ارائه دهد از وضعیت «بدن ژاپنی» تحت تأثیر جنگ و اشغال. قصد دارد نشان دهد که تعریفِ بدنِ سنتی چگونه در این دورانِ جدید دستخوشِ تغییر شد؛ بهویژه که در جنگ دوم جهانی، بدنها در هیچ سرزمینی مانند ژاپن، ویرانی و تحقیر و درد را تجربه نکردند. برلین با خاک یکسان شد، لندن تحت بمبارانِ شدید قرار گرفت، بلژیک اشغال شد، اما در نهایت بمبهای اتم در هیروشیما و ناگاساکی فرو ریختند و این نه انتهای ویرانی که ابرویرانی بود؛ چنانکه تأثیرش را سالهای سال پس از جنگ و حتی تا امروز میتوان بر بدنهای بیمار و معلولِ نوزادان پی گرفت. جنگ، بمبهای اتم و اشغال هر کدام به نوعی «بدن ژاپنی» را همچون نشانه مورد حمله قرار دادند و در این میان، به نظر میرسد سینما از معدود رسانهها و امکاناتِ جهانی بود که میتوانست صدای این بدنها را به گوش دیگران برساند. سینمای بعد از جنگ در ژاپن با وجود تمام ممیزیها و موانع اقتصادی رشدی فزاینده و غیرمعمول داشت و وارد دورهای طلایی شد و حتی مورد توجه جهانی قرار گرفت.
در فصل بعدی کتاب، از سینمای این دوره سخن میگوید و اینکه چگونه برخی از سینماگرانِ ژاپنی با پرداخت خودآگاهانه به نشانهٔ بدن، به اصطلاحِ «سینمای بدن» بُعد و تاریخ بخشیدند. اما این کتاب تنها به دستهٔ فیلمهای «سینمای بدن» نمیپردازد؛ چراکه به نظر میرسد حتی فیلمهایی که خارج از دستهٔ «سینمای بدن» جای داشتند نیز تصویر قابل تحلیلی از «بدنِ ژاپنی» پس از جنگ به دست میدادند. اصلاً گریزی از این موضوع نبود؛ چراکه سینما با پردهٔ بزرگش بدنها را لو میداد و بدنهای پس از جنگ چه در روایتها و چه در تصاویر حامل رنج و تغییری بودند که ژاپن در دورانِ جنگ و اشغال از سر گذرانده بود. در فصل سوم ابتدا فیلمهایی مورد تحلیل قرار خواهند گرفت که تلاش میکنند بدنهای ژاپنی پیش از جنگ را همچنان در نمایش زندگی واقعی و روزمره احیا کنند. سپس به فیلمهایی میپردازد که بدن را در آیینهٔ فردیتِ پساجنگ ژاپن آشکار میکنند و در نهایت فیلمهایی تفسیر میشوند که «بدن ژاپنی» را از اعماق ناخودآگاه پسراندهشدهٔ ژاپنِ دورانِ جنگ و اشغال بیرون میکشند و بازمینمایانند. در هر سه بخش فیلمها را در یک بازهٔ بیستساله انتخاب کردهاست: از سال ۱۹۴۵ (سال پایانِ جنگ جهانی دوم) تا سال ۱۹۶۵؛ زمانی که آخرین نشانههای عصر طلایی سینمای ژاپن در حال محوشدن بود.
خواندن کتاب جنگ ها و بدن ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتههای هنر، فلسفه هنر، نقد سینما، فلسفه و دوستداران سینما و ادبیات ژاپن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جنگ ها و بدن ها
«قبل از جنگ، پیش از آنکه تابش انفجارهای هیروشیما و ناگاساکی جای پرتو خورشید تابانِ کهن و نمادین ژاپن را بگیرد، نمود رسمی بدنها در این سرزمین، رمزآلود و در مفهوم کلی ستایشآمیز بود. این بدنهای ستودهشده فاصلهای بسیار با تعریفِ بدنِ مادی و فیزیکی داشتند. شاید برای نمایشِ همین تمایز بود که فرهنگ سنتی ژاپن دایرهٔ واژگانش را برای مدلول بدن گسترش داده بود و چندین واژه ساخته بود که همه تا امروز کاربرد دارند: نیکوتای، سیکاگو، سیشین، و کوکوتای. «نیکوتای» به معنای بدنِ مادی است؛ بدنِ فیزیکی یا به بیانِ بهتر فیزیکِ بدن. بدنی در برابرِ روح؛ بدنِ جسمانی. نیز بدنی که میل جنسی را درک میکند؛ بر اساس تعاریف آغازین هم بدنِ فیزیولوژیک و هم بدنِ جنسی. «نیکو» به معنای گوشت و عضله در کنار «تای» که خواستهای تنانی را تجسم میبخشد، به بدنی اشاره دارد که واقعیت فردی هر بدن را آشکار میکند؛ با بیماری، امیال، دردها و فناپذیری ناگزیر. این بدن از کلیهٔ بازنمودهای سنتی و رسمی فرهنگ ژاپن تبعید شده بود: از نمایشهای سنتی، لباسهای ملی، آداب و آیینها، نقاشیها و حتی عروسکها. در یک کلام بازنمود کلان سنتی فرهنگ، پیش از رخداد جنگ علاقهای نداشت که هویت ژاپنی را در نیکوتای تجسم بخشد. تا پیش از اشغال، «سیکاکو»، «سِیشین» و «کوکوتای» بدنهایی بودند که در گفتمانِ کلان فرهنگی خود را آشکار میکردند. اولین و دومین اصطلاح در معنای بدنی به کار میرفت که درواقع بدن نبود؛ بدنی بدون خون و گوشت و استخوان؛ بدون میلهای طبیعی و افسارگسیختهٔ انسانی. بدنی که یا گرسنه نمیشد و یا گرسنگیاش مفهومی زیباییشناسانه داشت. بدنی که میل جنسی را نمیشناخت، یا این میل برایش شاعرانه بود. بدنهایی رمزآلود و مقدس. «کوکوتای» اما بدنی نشانهای است؛ بدنی سیاسیشده و ملی. به نظر میرسد در مظاهر فرهنگی ژاپنِ پیش از اشغال «سیکاکو» و «سیشین» امکانی برای دین و آیین بودند که بدن را به رسمیت بشناسند و «کوکوتای» امکانی برای قدرتِ سیاسی و اجتماعی که به مفهوم بدن مشروعیت بخشد. این بدنهای انتزاعی و نشانهای تعاریف و مؤلفههایشان را از درونِ تجربههای اسطورهای و دینی و سیاسی به دست آورده بودند؛ تجربههایی برآمده از دوردستها؛ از آیین کهن و اصیل شینتو و آیین وارداتی اما بهشدت تأثیرگذارِ بودیسم.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه