
کتاب اقتصاد توسعه
معرفی کتاب اقتصاد توسعه
کتاب اقتصاد توسعه نوشتهٔ دانلد آر. اسنودگراس و دوایت اچ. پرکینز و مایکل رومر و مالکولم گیلیس و ترجمهٔ غلامرضا آزاد (ارمکی) توسط نشر نی منتشر شده است. این کتاب با نگاهی تاریخی به کشورهای درحالتوسعه، به پرسشهایی دربارهٔ شکاف درآمدی، سرعت متفاوت توسعه و نقش عوامل داخلی و خارجی در توسعهنیافتگی میپردازد و دسترسی به علم مدرن و نوآوری را پیششرط مهم توسعه میداند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اقتصاد توسعه
کتاب اقتصاد توسعه کتابی آموزشی است که با ارائهٔ تعاریف دقیق از اصطلاحات کلیدی حوزهٔ اقتصاد توسعه، مانند انواع دستهبندی کشورها بر اساس سطح توسعه و درآمد، به بررسی مسائل اساسی این حوزه میپردازد. نویسندگان ضمن تفکیک مفاهیم رشد و توسعهٔ اقتصادی، بر اهمیت عوامل غیر از افزایش درآمد، نظیر سلامت و آموزش، در فرایند توسعه تأکید میکنند و هرگونه سادهانگاری در مورد علل فقر و راههای غلبه بر آن را رد میکنند. آنها با اشاره به دیدگاههای مختلف و گاه متضاد در طول زمان (از تأکید بر پسانداز و سرمایهگذاری تا اهمیت فنون کاربر، توزیع مجدد درآمد، نقش بازار، انقلاب، و کمکهای خارجی)، استدلال میکنند که هیچ راهحل یا عامل واحدی برای توسعه وجود ندارد و راهکارها باید در بستر و شرایط خاص هر کشور بررسی شوند. از ویژگیهای برجستهٔ کتاب، استفاده از مطالعات موردی و شواهد تجربی در زمینههای مختلف توسعه (رفاه، آموزش، کشاورزی، صنعت، محیطزیست) است. نویسندگان با رویکردی مبتنی بر نظریههای کلاسیک و نئوکلاسیک اقتصاد، مسائل توسعه را بررسی کرده و کتاب را نه تنها برای دانشجویان بلکه برای پژوهشگران و علاقهمندان به این حوزه مفید میدانند. این ترجمه بر اساس ویرایش چهارم (۱۹۹۶) انجام شده و ساختار آن نسبت به چاپهای قبلی تغییری نکرده است.
چرا باید کتاب اقتصاد توسعه را بخوانیم؟
خواندن کتاب اقتصاد توسعه برای درک عمیقتر چگونگی عملکرد اقتصاد در کشورهای در حال توسعه و چالشهای منحصربهفرد آنها ضروری است. این حوزه به بررسی عواملی میپردازد که باعث رشد یا عدم رشد اقتصادی، کاهش یا افزایش فقر، و بهبود یا عدم بهبود استانداردهای زندگی در این کشورها میشوند. با مطالعه اقتصاد توسعه، میتوانیم با مسائل مهمی نظیر نابرابری درآمدی، توسعه انسانی، نقش نهادها، سیاستهای تجاری، سرمایهگذاری خارجی، و پایداری محیطزیست در این کشورها آشنا شویم. خواندن کتاب اقتصاد توسعه به ما کمک میکند تا پیچیدگیهای فرآیند توسعه را درک کرده و از ارائهٔ راه حلهای سادهانگارانه برای مسائل چندوجهی این کشورها اجتناب کنیم.
خواندن کتاب اقتصاد توسعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب اقتصاد توسعه برای دانشجویان و پژوهشگران علوم اقتصادی و اجتماعی و سیاستگذاران، فعالان توسعه و هر فرد علاقهمند به درک بهتر مسائل جهانی و یافتن راهکارهای موثر برای توسعهٔ پایدار و عادلانه اهمیت دارد.
فهرست کتاب اقتصاد توسعه
کتاب حاضر در ساختاری مشابه نسخههای قبلی تنظیم شده است.
بخش اول: نظریه و الگوهای توسعه
در بخش نخست، مفهوم توسعه، چگونگی سنجش آن، نظریات گوناگون در تبیین این پدیده و دادههای موجود برای تعریف و درک توسعهی محققشده، ارائه میگردد.
بخش دوم: هدایت توسعه
بخش دوم به بررسی رویکردهای جایگزین در هدایت مسیر توسعه، به ویژه تقابل برنامهریزی و کنترل با سازوکار بازار، میپردازد. همچنین، مفهوم و ابزارهای دستیابی به توسعهی پایدار مورد کنکاش قرار میگیرد.
بخش سوم: منابع انسانی
از آنجا که انسانها عامل اصلی تحقق توسعه و بهرهمندان از نتایج آن هستند، بخش سوم به نقش سرمایهٔ انسانی در توسعه و تحولات زندگی افراد در پی آن اختصاص یافته است. این بخش شامل فصولی پیرامون جمعیت، نیروی کار، آموزش و بهداشت میباشد.
بخش چهارم: منابع سرمایه
بخش چهارم به سرمایه، به عنوان نهادهی فیزیکی مهم دیگر در فرآیند رشد، میپردازد. موضوعات این بخش عبارتند از سرمایهگذاری و پسانداز داخلی، سیاستهای مالی و مالیاتی، سرمایهگذاری خارجی و سرمایه خارجی.
بخش پنجم: تولید و تجارت
بخش پنجم، با تمرکز بر تولید و تجارت، یادآور میشود که اتکای زیاد کشورهای در حال توسعه به تجارت و تولید مواد خام از ویژگیهای اصلی آنهاست. در این بخش، چالشهای پیش روی یک کشور در مسیر صنعتی شدن و صادرات محصولات صنعتی مورد بحث قرار میگیرد.
درنهایت، از آنجا که مسائل مربوط به ثبات اقتصاد کلان اغلب در مراحل پیشرفت توسعه بروز میکنند، کتاب با بحث پیرامون اصول مدیریت اقتصاد باز در کشورهای در حال توسعه به پایان میرسد.
بخشی از کتاب اقتصاد توسعه
«نظریه پردازان تجارت کوشیدهاند تا توضیح دهند که چرا ملتها به تجارت میپردازند و چگونه از آن بهنحوی گسترده تحت پیش فرضهای شرایط ایستا، که عرضه همه عوامل تولید داخلی (زمین، دیگر منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه) ثابت است، سود میبرند. در نتیجه، نظریه مزیت نسبی در مفاهیم ضمنی آن در خصوص سود حاصل از تجارت این موارد تواناتر است: (۱) هر کشور میتواند درآمدش را با تجارت افزایش دهد، زیرا بازارهای جهانی برای خرید برخی از کالاها به قیمتهای نسبی که پایینتر از قیمتهای رایج داخلی در شرایط فقدان تجارت هستند فرصتی فراهم میآورند؛ (۲) کشورهای کوچک، سود بالقوه بیشتری از تجارت میبرند، اما همه کشورها تا اندازهای از تجارت سود میبرند؛ (۳) یک کشور از صادرات کالاهایی که آنها را با استفاده بیشتر از منابع وافر خود تولید میکند، سود بیشتری خواهد برد، درحالیکه وارد کردن کالاهایی که برای تولیدشان بهعوامل نسبتا کمیابتری نیاز دارد با صرفهتر خواهد بود.
کاربرد اول نظریه ما ظرافت خاصی دارد که قابل تأمل است. برای سهولت بیشتر فرض کنید که دو کشور، مثل مکزیک و ایالات متحد، فقط دو محصول تولید کنند: سبزیها و کامپیوتر، و تنها از یک عامل تولید ـــ نیروی کار ـــ استفاده میکنند. جدول ۱ ـ ۱۷ روزهای کار موردنیاز برای تولید این محصولات در هر کشور را نشان میدهد.»
حجم
۶٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۸۴۸ صفحه
حجم
۶٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۸۴۸ صفحه