کتاب هفده هجا
معرفی کتاب هفده هجا
کتاب هفده هجا نوشتۀ هیسایی یاماموتو با ترجمۀ بابک اشرف خانی و ویرایش مازیار ادیب نصرت در نشر افکار به چاپ رسیده است. کتاب شامل ۶ داستان کوتاه از یاماموتو نویسندۀ ژاپنیآمریکایی است و هفده هجا نام یکی از این داستانهاست که برگرفته از ساختار عروضی شعر هایکوی ژاپنی است و تعداد هجای آن را تداعی میکند.
درباره کتاب هفده هجا
کتاب هفده هجا که شامل ۶ داستان کوتاه از هیسایی یاماموتو نویسندۀ ژاپنیآمریکایی است نامش برگرفته از ساختار عروضی شعر هایکو است. هایکو کوتاهترین شعر ژاپنی است که هفده هجا دارد. سبک داستانهای یاماموتو غالباً با هایکوهای ژاپنی مقایسه میشود، از این جهت که ترکیبی از آرایههای ادبی چون استعاره و صور خیال و کنایه همراه با شرط ایجاز است. موضوع داستانهایش بهندرت از شناخت مردم عادی فراتر رود. توصیف زندگی روزمره و کشف تازگی در موضوعات عادی، سادهگرایی، صراحت بیان، ایماژهای تحریککننده و کشف لحظهها و توصیف عناصر طبیعت، بیش از پیش سبکش را به سبک شعری هایکو نزدیک میکند.
یاماموتو مطالعهٔ وسیعی روی آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی دارد و بهواسطهٔ پیشینهٔ فرهنگی خود، با سنتهای ادبی آنگلوآمریکایی و ژاپنیآمریکایی کاملاً آشناست؛ اما شخصیتهای اول داستان او همگی ژاپنیآمریکایی هستند و احساس همدردی او همواره با کسانی است که در حاشیهٔ جامعهٔ آمریکا هستند. موضوعاتی که یاماموتو در داستانهایش به آنها پرداخته عبارتاند از: تعامل میان اقوام مختلف غرب آمریکا، ارتباط مهاجران ژاپنی و واکنش فرزندانشان و همچنین گسستگی بین دو نسل اول و دوم مهاجر، مشکلاتی که نسل اول مهاجر در راه انطباق با محیط جدید پیرامونش با آن مواجه است، بهخصوص قیدوبندهایی که زنان مهاجر این نسل آن را تجربه کردهاند و به تصویر کشیدن موقعیت زنان در ژاپن و آمریکا. یاماموتو هیچگاه شخصیتهای داستانهایش را بهعنوان قهرمان یا ضدقهرمان معرفی نمیکند و همدردی و غمخواری و زبان نیشدار و طعنهآمیز همواره با هم دیده میشوند.
از آنجا که هم در میان سفید پوستان و هم رنگین پوستان زیسته است، از کشمکشهای زندگی در جوامع متشکل از اقوام مختلف با پیشینههای قومی و نژادی متنوع کاملاً آگاه است. او میتواند صحنههایی از نژادپرستی را با جزئیات آزاردهندهاش با پرهیز از هرگونه بزرگنمایی یا کوچکنمایی و کاملاً واقعگرایانه اما طعنهآمیز به تصویر بکشد. رویکرد یاماموتو با این رویاروییهای بین اقوام و نژادها، گاهی ظاهری خندهدار به خود میگیرد.
هنگامی که یاماموتو به تشریح روابط بین اقوام و نژادها میپردازد، همواره نیمنگاهی هم به تفاوتهای ریز و درشتِ پیشینهٔ آنها دارد. البته آنچه هیچگاه از تیررس نیش و کنایهٔ او در امان نمیماند تمایلات متعصبانه است، چه از جانب آسیاییها و رنگینپوستان و چه از جانب آمریکاییها و سفیدپوستان. با وجود این، طنز و کنایهاش همواره لطیف ولی دقیق و نافذ است.
یکی دیگر از موضوعاتی که یاماموتو مکرراً به آن میپردازد، رابطهٔ متزلزل بین والدین نسل اولی و فرزندان نسل دومی است. هرچند تفاوت بین نسلها مسئلهای نیست که مختص این جماعت ژاپنیآمریکایی باشد، محدودیتهای زبانی و فقدان تجانس در ارزشهای فرهنگی، شکاف بین نسل قدیم و نسل جدید را دامن زده است. در داستان هفده هجا رزی، درک صحیحی از هایکویی که مادرش سروده است ندارد، در نتیجه نمیتواند آن را قدر بگذارد، اگرچه فوراً لب به تملق میگشاید و آن را زیبا میشمارد تا مادرش به ضعف او در تسلط به زبان مادریاش (ژاپنی) پی نبرد.
در داستانهای یاماموتو، زبان شکسته و فرهنگ ناقص (بخشی ژاپنی و بخشی آمریکایی) نمایانگر هویت گمشدهٔ نسل جدید مهاجر است. در داستانهای او پارهای از واقعیتهای جسمانی از قبیل رنگ مو و چشم و پوست، شخصیتها را به مشخصههای ایدئولوژیکی خاصی مرتبط میسازند.
یاماموتو توانسته سبکی خلق کند که با وجود حفظ پیوندهایش با میراث فرهنگ و ادب ژاپن و بزرگداشت آن، نزد خوانندهٔ امروز هم جذاب و دلنشین است.
عنوان داستانهای این کتاب به قرار زیر هستند:
اتوبوس ویلشایر
باران صبحگاهی
زنِ بیخانمان
هفده هجا
اکالیپتوس
لاسوگاس چارلی
خواندن کتاب هفده هجا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره هیسایی یاماموتو
هیسایی یاماموتو در ۱۹۲۱ از پدر و مادری ژاپنی در ردوندو، کالیفرنیا متولد شد. در کالج کامپتن به تحصیل و فراگیری زبان فرانسه، اسپانیایی، آلمانی و لاتین پرداخت و در ۲۷سالگی در یک مجلهٔ ادبی اولین کار خود را به چاپ رساند. در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم بههمراه خانوادهاش به اردوگاه کار اجباری در پوستن آریزُنا فرستاده شد. در ۱۹۴۴ بههمراه دو برادرش به ماساچوست منتقل شد؛ اما مرگ یکی از برادرانش در میدان نبرد ایتالیا باعث شد تا دوباره به اردوگاه برگردانده شوند. پس از پایان جنگ در ۱۹۴۵ بههمراه خانواده به لسآنجلس نقلمکان کردند. او از ۱۴سالگی مینوشت. زمانی که در اردوگاه کار اجباری بود، در پوستن کرونیکل، روزنامهٔ اردوگاه، قلم میزد. بعد از جنگ بهمدت ۳سال با روزنامهٔ لسآنجلس تریبیون همکاری کرد. از ۱۹۴۸ به چاپ داستانها و نوشتههایش در مجلات از جمله پارتیزان، کنیون، هارپر بازار، کارلتون میسلنی، فیوریوسو، و فصلنامهٔ آریزونا پرداخت.
یکی از داستانهای کوتاهش «زلزلهٔ یونیکو» جزو بهترین داستانهای کوتاه آمریکا در ۱۹۵۲ شناخته شد. «هفده هجا»، «خانهٔ قهوهای» و «نغمهٔ عروسی» بهعنوان داستانهای کوتاه برجسته برای چاپ در کتاب بهترین داستانهای کوتاه آمریکایی برگزیده شدند. از او آثار زیادی از نظم و نثر در نشریات ژاپنیآمریکایی، ژاپنیکانادایی و ژاپنی به چاپ رسیده است. در ۱۹۸۶ برندهٔ جایزه کتاب بنیاد کلومبوس و در ۱۹۸۸ برندهٔ جایزهٔ انجمن مطالعات آسیاآمریکا شد. یاماموتو در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱ درگذشت.
بخشی از کتاب هفده هجا
«بلوار ویلشایر از نزدیکِ مرکز شهر لوسآنجلس شروع میشود و اگر از معدود پیچ و خمش بگذریم، مستقیم تا حاشیهٔ اقیانوسِ آرام ادامه مییابد. ویلشایر بلوارِ بسیار عریضی است که رفت و آمد در آن به نسبت سریع انجام میگیرد. در بیشتر قسمتهای حاشیهٔ بلوار ساختمانهای سر به فلک کشیدهٔ شیشهای قرار دارد که نمونههایی از معماری جدیدِ شهریاند. با نزدیک شدنِ بلوار به دریا چشمانداز آن تا حدی به علفزار شباهت مییابد، طوری که محدودهٔ دانشگاه و سربازخانه بیشتر ظاهرِ ملکی روستایی را به خود میگیرند.
خانم اِستر کورویوا این محدوده را به خوبی میشناخت، زیرا همسرش بورو در یکی از بیمارستانهای آن سربازخانه بستری بود. یک سال از ازدواجشان میگذشت و بورو که کمرش در جنگ آسیب دیده بود، یک دورهٔ درمانی سهماهه را در بیمارستانِ ساتل میگذراند تا بتواند به کار برگردد. در طول این دوره استر میتوانست دوبار در هفته به دیدن همسرش برود و از آنجاکه از رانندگی سر در نمیآورد و دوستانش فقط روزهای یکشنبه میتوانستند او را به بیمارستان برسانند، معمولاً چهارشنبهها را با اتوبوس ویژه به آنجا میرفت. استر همیشه از این مسیرِ طولانی لذت میبرد، زیرا اغلب اوقات در طول مسیر با آدمهای خوشمشربی آشنا میشد و اگرنه از خیره شدن به زیباییهای تمام نشدنی و چشمگیر آن مسیر لذت میبرد.»
حجم
۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه