دانلود و خرید کتاب در معرض آتش زمانه مانس اشپربر ترجمه روشنک داریوش
تصویر جلد کتاب در معرض آتش زمانه

کتاب در معرض آتش زمانه

معرفی کتاب در معرض آتش زمانه

کتاب در معرض آتش زمانه؛ یک زندگی سیاسی نوشتهٔ مانس اشپربر و ترجمهٔ روشنک داریوش است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است. انسان چگونه با سرنوشت سیاسی خود متولد می‌شود؟

درباره کتاب در معرض آتش زمانه

با انتشار کتاب «قطره اشکی در اقیانوس» در سال ۱۳۶۲ خوانندگان ایرانی با مانس اشپربر، نویسندهٔ مبارز و اندیشمند آشنا شدند. ظرف چند سال بعد از آن «تحلیلی بر جباریت» و «مانس اشپربر، یک زندگی سیاسی» یا با نام دیگرش در معرض آتش زمانه بر این آشنایی افزودند. 

مانس‌اشپربر در نوشته‌هایش قطعیتی به‌ما ارائه نمی‌کند، نوشته‌هایش فراخوانی است به اینکه یقین‌های خود را زیر سؤال ببریم و بیاموزیم با دیدی شکاک و انتقادگر بنگریم.

بخش اول کتاب در معرض آتش زمانه به گفت‌وگوی مانس اسپربر با زیگفریدلنس، نویسنده آلمانی‌ اختصاص‌ دارد. در این گفت‌وگو مانس‌ اشپربر هفتادساله‌ است و به‌ ما اجازه می‌دهد به نظریات و تجربیات زندگی پرجدال و پرثمرش گوش فرا دهیم.

در بخش دوم کتاب، ده سال به پیش می‌رویم و به حرف‌های مانس اشپربر در آستانه مرگ قریب‌الوقوعش گوش می‌سپاریم.

هر دو بخش کتاب در اصل به‌عنوان گفت‌وگو برای پخش در تلویزیون و رادیو ضبط شده‌اند، بدون دست‌نویس و رجوع به منابع. وقتی قرار بر این شد که گفت‌وگوی اشپربر با زیگفریدلنس به‌صورت کتاب نیز منتشر شود، هر دو نویسنده امکان یافتند که روی نوشته اندکی کار کنند و بعضی مطالب آن‌ را بدون تغییر کلی و با حفظ حالت گفت‌وگو، تکمیل کنند، اما هنگام انتشار گفت‌وگوها با لئونهارد راینیش، مانس اشپربر درگذشته بود و فرصت مطالعه مجدد آن‌ها را نیافت.

به‌هرحال، در هر دو بخش، حالت گفت‌وگو مشهود است. هم زنده است و همراه با پرش‌های فکری از مطلبی به مطلب دیگر و هم آن صیقل یافتگی نهایی یک نوشته را ندارد. 

قسمت سوم کتاب بعدالتحریری است برای شش گفت‌وگو به قلم لئونهارد راینیش تحت‌عنوان «مانس اشپربر در معرض آتش زمانه» و قسمت چهارم، سخنرانی زیگفریدلنس به مناسبت اهدای جایزه صلح کتاب‌فروشان آلمان به مانس اشپربر را دربرمی‌گیرد.

بخش آخر کتاب به گفتار همسر و رفیق زندگی‌اش، ینکا اشپربر اختصاص دارد. از این طریق شاهد خصوصی آخرین سال زندگی مانس اشپربر می‌شویم و می‌بینیم، آن‌گونه که نوشته، زیسته و آن‌گونه که زیسته، مرده: یک زندگی سیاسی، گام نهادن در راه هدفی دست نیافتنی.

گفت‌وگوهای این کتاب از این قرار است:

گفت‌وگوی اول: انسان چگونه با سرنوشت سیاسی خویش متولد می‌شود؟

گفت‌وگوی دوم: انسان چگونه از طریق خانواده و مدرسه تربیت سیاسی می‌شود؟

گفت‌وگوی سوم: جوانان چگونه با دموکراسی چند حزبی روبه‌رو می‌شوند و یا در یک دیکتاتوری متحدالشکل می‌شوند؟

گفت‌وگوی چهارم: انسان این قرن چگونه رهبران دموکرات یا دیکتاتور را درک می‌کند و غریزهٔ انتقادی او برای گریز از گمراهی تا چه اندازه است؟

گفت‌وگوی پنجم: فرد چگونه زندگی می‌کند و به‌عنوان بنده، شورشگر یا انقلابی چگونه به زندگی سیاسی‌اش تن می‌دهد؟

گفت‌وگوی ششم: انسان چگونه با سرنوشت سیاسی خویش کنار می‌آید و یا در آن شکست می‌خورد؟

خواندن کتاب در معرض آتش زمانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های فلسفه، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در معرض آتش زمانه

«راینیش: نقطهٔ پایان گفتگوهای ما، همانا پایان زندگی خصوصی هریک از ما، یعنی مرگ جسمانی است. انسان‌های هوشیار و خردمند در مرگ، چیز وحشتناکی نیافتند. برای آنان، سیاست همان تاریخ است. آنان می‌توانند برای انسان‌های کر و لال موعظه کنند، ولی برای این کر و لال‌ها تاریخ همچنان به صورت چیزی بی‌معنا باقی می‌ماند. برای اقلیت کوچکی- که شما، مانس اشپربر، برایشان موعظه می‌کنید و یا کوشیدید تا موعظه کنید- گوش دادن می‌ارزد؛ زیرا آن‌ها هنوز این تجربه، این دانش را ندارند که تاریخ چیست ودر هر نوع زندگی، هم موفقیت و هم شکست وجود دارد. ما امروز می‌خواهیم دربارهٔ زندگی یک انسان سیاسی که مانس اشپربر است و خود را در تمام کتاب‌هایشان نشان داده است، مقداری بیندیشیم تا بدانیم که در شکست هم ممکن است برد اندکی وجود داشته باشد.

اشپربر: در این مورد، سخن بسیار است. البته آن‌وقت در بخشی باقی می‌مانیم که مسائل روانی و معنوی خصوصی‌ترین- یا بهتر است بگوییم کلی‌ترین- مسائل سیاسی، به‌طور عجیب و غریب و به‌هرحال، به گونه‌ای خاص درهم پیچیده‌اند. فکر می‌کنم در این رشته، همیشه درمورد زندگی، آغازش، ادامه‌اش و نیز سنین بالا، سخن گفته‌ایم. اکنون اما روشن است که درباره معنا و توفیق، در انتها، از نقطه پایانی صحبت می‌کنند. یک قاعدهٔ قدیمی یونانی هست که خیلی وقت‌ها آن‌را در حل جدول‌های روزنامه‌های یکشنبه می‌بینیم؛ همان کلام قصار که می‌گوید: «هیچ‌کس را نباید پیش از مرگش خوشبخت خواند.» این مطلب البته درمود سیاست هم صادق است. می‌خواهم مثالی بزنم: در اولین بخش این رشته گفتگوها، به‌طور گسترده‌ای به نقش انقلاب فرانسه که نزدیک به دویست سال از آن می‌گذرد، پرداختیم. اما وقتی این سؤال را مطرح می‌کنیم که از آن چه‌چیز باقی مانده و چه رخ داده است، آن‌گاه متوجه می‌شویم که: انقلاب در سال ۱۷۸۹، در ۱۴ ژوئیهٔ ۱۷۸۹ یا حتی زودتر از آن، درواقع با فراخواندن قشرهای مردم به ورسای آغاز می‌شود. در تابستان گرم سال ۱۷۹۴، دیگر همه‌چیز پایان یافته است: همهٔ رهبران مرده‌اند، همدیگر را کشته‌اند. ملتی که برای نجات این رهبران فراخوانده شده است، عین خیالش نیست؛ به او ربطی ندارد. ملت فقط در فکر این است که دوباره قیمت نان بالا رفته و به مشکلات دیگر هم فکر می‌کند. این وضعیت در سال ۱۷۹۴ بود، یعنی پنج سال... کمتر از پنج سال پس از آغاز بزرگ‌ترین انقلاب‌ها... ده سال بعد، ناپلئون امپراتور می‌شود. در سال ۱۷۹۲، شاه را با گیوتین اعدام می‌کنند، ولی در سال ۱۸۰۴، حتی امپراتور هم دارند. امپراتور همراه با آخرین شکست سقوط می‌کند و تاج و تختش را از دست می‌دهد. «بوربون» های سابق که درباره‌شان به حق گفته می‌شد چیزی نیاموخته‌اند و چیزی را هم فراموش نکرده‌اند، دوباره سرکار می‌آیند. آن‌ها در سال ۱۸۳۰- یعنی تقریباً پس از پانزده سال- دوباره سقوط می‌کنند. آن‌وقت «ارلئان» ها- یکی از گروه‌های پیرامون «بوربون» ها- از راه می‌رسند و همین‌طور ادامه می‌یابد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۱۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۴۶,۵۰۰
تومان