کتاب سقوط گوندولین
معرفی کتاب سقوط گوندولین
کتاب سقوط گوندولین نوشتهٔ جی. آر. آر. تالکین و کریستوفر تالکین و ترجمهٔ محمدحسین شکوهی و ناهید خسروی است و انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است. این کتاب به پیوست «سقوط گندولین و سقوط تروآ: تالکین و کتاب دوم انهاید» است.
درباره کتاب سقوط گوندولین
کتاب سقوط گوندولین را به جرئت میتوان خاصترین اثر منتشرشدهٔ تالکین پس از مرگ وی به حساب آورد. کریستوفر تالکین این اثر را با چنان کمال و انسجامی گردآورده و ویراسته است که علاقهمندان به رشته افسانه بدون آنکه پیش از این کتابی از تالکین را خوانده باشند، میتوانند تنها با مطالعه پیشگفتار کریستوفر به مطالعه این داستان جذاب بپردازند، بیآنکه کمبودی از لحاظ اطلاعات یا دشواری مفهوم متن برای مخاطب احساس شود؛ معضلی که در سیلماریلیون، قصههای ناتمام، برن و لوتین و حتی تا حدودی در فرزندان هورین وجود دارد. البته اگر تمامی آثار منتشرشدهٔ تالکین (منجمله هابیت و فرمانروای حلقهها) را خوانده باشید، جذابیت این داستان برایتان دوچندان خواهد بود.
مورگوت شریر از دژ خود آنگباد بر قوای نظامی عظیمی فرمان میراند. در مقابل مورگوت، اولمو که او را فرمانروای آبها میخوانند، سخت ایستادگی میکند. در میانه این ستیزه خدایان شهر زیبا و کشف نشدنی گوندولین قرار دارد. سازندگان و ساکنان این شهر الفهای نولدوریاند که روزگاری در والینور، سرزمین خدایان ساکن بودند، اما علیه حکمرانی صاحبخانه شوریند و به سرزمین میانه گریختند. مورگوت بیهوده در پی آن است که شهر پنهان شگفتانگیز را بیابد، حال آنکه خدایان در والینور از مداخله دریایی اولمو، که قصد دفاع از شهر را دارد امتناع میورزند.
تور، پسر عموی تورین به این داستان وارد میشود. با هدایت نادیدنی اولمو، تور به گوندولین سفر میکند و در آنجا مقام مییابد؛ او با ایدریل، دخت تورگون، پیوند زناشویی میبندد؛ و آنها صاحب پسری به نام ائارندل میشوند. اما تقدیری هولناک در انتظارشان است. چراکه مورگوت به واسطه خیانتی ننگین، یورشی ویرانگر را، با بالروگها، اژدهایان و اورکهای بیشمار، علیه آنان تدارک میبیند…
پس از برن و لوتین، کریستوفر تالکین با همان روش «تاریخ در تسلسل» به نگاشتن سقوط گوندولین پرداخت. از زبان جی. آر. آر. تالکین این «نخستین داستان حقیقی این دنیای تخیلی بود» و در کنار برن و لوتین و فرزندان هورین، یکی از سه «قصه بزرگ» روزگار پیشین است.
خواندن کتاب سقوط گوندولین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران دنیای خارقالعاده، فانتزی و حماسی تالکین پیشنهاد میکنیم.
درباره جان رونالد روئل تالکین
جان رونالد روئل تالکین در سال ۱۸۹۲ در بلومفونتین، آفریقای جنوبی متولد شد. او نویسنده، شاعر، زبانشناس و استاد دانشگاه بریتانیایی بود که بابت آثار خیالپردازی حماسیاش شناخته میشود. از معروفترین کتابهای او میتوان به هابیت، ارباب حلقهها و سیلماریلیون اشاره کرد. او از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۵۹، در دانشگاه آکسفورد زبانشناسی تاریخی تدریس میکرد. او در ۲۸ مارس ۱۹۷۲ نشان امپراتوری بریتانیا را از ملکه الیزابت دوم دریافت کرد. تالکین، علاوه بر کتابهای یادشده، آثار دیگری نیز دارد که عمدتاً بعد از مرگش منتشر شدند.
او علاقه فراوانی به ساختن زبانهای علمی یا فراساخته داشت. او شاید تنها کسی باشد که ۱۵ زبان ساختهاست.
بیش از ۵۰ میلیون کپی از این حماسهی عظیم جی.آر.آر. تالکین، به فروش رفته و به ۲۵ زبان ترجمه شدهاست؛ این کتاب در لیست برترین کتابهای جهان بیبیسی است. ارباب حلقهها بهعنوان بهترین کتاب سدهی بیستم انتخاب شدهاست.
تالکین در سال ۱۹۱۴ وارد جنگ جهانی اول شد. تالکین از سال ۱۹۱۵ تا سال ۱۹۲۰ با درجه ستوان دوم در خدمت ارتش بریتانیا بود. سرانجام او در سال ۱۹۷۳ و در ۸۱ سالگی در بورنموث انگلستان از دنیا رفت.
بخشی از کتاب سقوط گوندولین
«آنگاه لیتلهارت پسر برونوِگ گفت: «پس بدان که تور آدمیزادی بود که در روزگاران بسیار کهن در آن سرزمین شمالی میزیست که دور-لومین یا سرزمین سایهها خوانده میشد، و از میان الدار، نولدولی بیش از همه آنجا را میشناختند.»
نسب تور به مردمانی میرسید که در جنگلها و کوهها سرگردان بودند و از دریا چیزی نمیدانستند و برایش نغمهسرایی نمیکردند؛ امّا تور با آنها نمیزیست، و یکهوتنها در حوالی دریاچهای میتریم نام به امرار معاش میپرداخت، حال به شکار در بیشهها مشغول بود، و در جوار کرانههای آن با چنگ ناهنجار خویش که از چوب و رگوپی خرسها ساخته شده بود به تصنیف ترانه مشغول بود. حال بسیاری قدرت ترانههای پرتلاطم او را میشنیدند و از دور و کنار برای استماع نواختن او میآمدند، امّا تور نغمهسرایی را رها کرد و به مکانهایی متروک کوچید. او در آنجا بهسبب فضیلت نولدولیِ سرگردان که به او از زبان و معرفت خویش آموخته بودند، از چیزهای غریب بسیاری آگاه شد؛ امّا تقدیر او اقامت ابدی در آن بیشهها نبود.
میگویند که بعدها روزی سحر و سرنوشت او را به دهانهٔ غاری هدایت کرد که رودی پنهان از میتریم بدانجا سرازیر بود. و تور به مغاره پا گذاشت تا اسرارش را بیابد، امّا آبهای میتریم او را به جلو و درون کوه راند و بازگشت او به روشنایی ممکن نبود. میگویند که این ارادهٔ اولمو خداوندگار آبها بود که نولدولی به فرمان او آن راه پنهان را ساختند.
آنگاه نولدولی نزد تور آمدند و او را از گذرگاههای تاریک کوهها گذراندند تا آنکه سرانجام دوباره در روشنایی بیرون آمد، و دریافت که رود به تندی در فرکندی بسیار ژرف با دیوارههایی غیرقابل صعود فرو میریزد. تور دیگر میل بازگشت نداشت، میخواست که پیوسته پیش برود، و رود همواره او را به سوی غرب هدایت میکرد.
خورشید از پس پشت او بالا آمد و در برابر صورتش قرار گرفت، و در جایی که آب در میان تختهسنگها کف میکرد یا از فراز آبشارها به پایین میریخت، گاهبهگاه رنگینکمانهایی از این سو تا آنسوی فرکند بافته میشد، امّا به هنگام ایوار، دیوارههای صیقلی آن زیر نور خورشید در حال غروب میدرخشید، و بدین سبب تور آن را صخرهٔ زرین یا آبکندِ سقفِ رنگینکمان نامید، که در زبان نومها گلورفالک یا کریس ایلبرانتهلوت است.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
نظرات کاربران
اگر طرفدار تالکین هستی قطعا باید بخونیش عالی بود کاش برن و لوتین هم زود ترجمه بشه