دانلود و خرید کتاب سولاریس استانیسلاو لم ترجمه فرمهر امیردوست
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب سولاریس

کتاب سولاریس نوشتهٔ استانیسلاو لم و ترجمهٔ فرمهر امیردوست است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان علمی و تخیلی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب سولاریس

کتاب سولاریس (Solaris) را شناخته‌شده‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب از استانیسلاو لم دانسته‌اند؛ رمانی که مایه‌های روانی و فلسفی‌اش، آن را از دیگر کارهای این نویسنده در سبک علمی - تخیلی متمایز می‌کند. آندری تارکوفسکی، کارگردان روس در سال ۱۹۷۱ میلادی «سولاریس» را به فیلم درآورد. در این رمان که در سال ۱۹۶۱ نوشته شده، «کلوین» را به‌عنوان یک روان‌شناس و سولاریس‌شناس می‌شناسیم که راهی ایستگاه تحقیقاتی حاضر در جوّ سیارهٔ سولاریس می‌شود. سولاریس، سیاره‌ای است که نزدیک به ۱۰۰ سال پیش کشف شده و سال‌های بسیاری است که توجه دانشمندان را به خود جلب کرده است. بیشتر سطح این سیاره را اقیانوسی پوشانده که فعالیت‌های آن باعث شده برخی از دانشمندان و سولاریس‌شناسان آن را موجودی یکپارچه و هوشمند بدانند و سال‌های بسیاری از عمر خود را صرف برقراری ارتباط با آن بکنند. کلوین هنگام ورود به ایستگاه با پدیده‌ای عجیب روبه‌رو می‌شود و تجربه‌هایی منحصربه‌فرد را از سر می‌گذراند.

گفته شده است که رمان سولاریس داستان تلاش بی‌فایدهٔ انسان برای برقراری ارتباط با حیات فرازمینی در یک سیارهٔ دور را روایت می‌کند. از روال داستان مشخص می‌شود که حتی اقیانوس نیز به‌دنبال برقراری ارتباط با انسان‌ها است، ولی چون هر دو گروه درک و شناختی از یکدیگر ندارند، این تلاش برای شناخت منجر به آسیب به دیگری می‌شود. استانیسلاو لم در بیان تفاوت ذهن بیگانهٔ سولاریس با ذهن آگاهی (عینی) انسان بسیار موفق عمل کرده و به‌سبب آن این کتاب خواندنی و زیبا را خلق شده است. هنگام جنگ سرد، این رمان آماج انتقاد‌ها و اقتباس‌های مثبت و فراوانی قرار گرفت؛ به‌طوری‌که برخی حتی سولاریس را شوروی تعبیر می‌کردند.

خواندن کتاب سولاریس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر لهستان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره استانیسلاو لم

استانیسلاو هرمن لِم (استانیسواف لم یا استانیسلاو لم، Stanisław Herman Lem) در ۱۲ سپتامبر ۱۹۲۱ به دنیا آمد و در ۲۷ مارس ۲۰۰۶ از دنیا رفت. او نویسندهٔ لهستانی آثار علمی - تخیلی بود که بیشتر به‌عنوان نویسندهٔ رمان «سولاریس» مشهور است. او به نوشتن داستان‌های علمی - تخیلی پرداخت؛ چراکه دستگاه سانسور دولت لهستان این نوع ادبی را بی‌ضرر تشخیص داده بود.

بخشی از کتاب سولاریس

«کنار پنجره به تماشای اقیانوس نشستم. اکنون که گزارش پنج روز طول کشید تا جمع‌بندی شود، به موج‌های کیهانی تبدیل شده بود دیگر کاری برای انجام دادن وجود نداشت. چندین ماه طول می‌کشید تا امواجی مشابه از زمین فرستاده شود تا در میدان جاذبهٔ کهکشانی راه خود را به سمت خورشیدهای دوقلوی سولاریس باز کند.

اقیانوس زیر خورشید قرمز تیره‌تر از همیشه بود و افق از مهی قرمزرنگ تار شده بود. هوا بسیار گرفته بود و به نظر می‌رسید یکی از آن طوفان‌های وحشتناک در راه است که هر سال دو یا سه بار در سطح سیاره ایجاد می‌شد؛ سیاره‌ای که می‌پنداشتیم تنها ساکنش آب‌وهوا را کنترل می‌کرد و طوفان به راه می‌انداخت.

تا رفتن باید چند ماه دیگر صبر می‌کردم. از بهترین نقطه در رصدخانه تولد روزها را می‌دیدم ــ صفحه‌ای زردرنگ یا نیلی بی‌نور. گاه‌گاه در حالی با نور غروب مواجه می‌شدم که میان اشکال مواج ساختمان‌هایی که از اقیانوس سر برآورده بود بازی می‌کرد. انعکاس خورشید را روی گوی نقره‌ای یک متقارن تماشا می‌کردم، نوسان آگیلوس‌های باوقار را در باد دنبال می‌کردم و مردد بودم که میموئید غبارآلود کهنه را بررسی کنم.

سرانجام صفحهٔ همهٔ ویدئوفون‌ها چشمک می‌زدند و همهٔ وسایل ارتباطی ناگهان دوباره راه می‌افتادند، با طنینی زنده می‌شدند که از میلیاردها کیلومتر آن طرف‌تر نشئت گرفته و رسیدن جسمی عظیم‌الجثه و فلزی را اعلام می‌کند.

اولیسس یا شاید هم پرومتئوس با صدای درهم دستگاه‌های گرانش در ایستگاه فرود می‌آید و من روی سقف مسطح می‌روم تا گروه ربات‌های سنگین و سفید را تماشا کنم که کاملاً معصومانه به وظایفشان عمل می‌کنند، در نابود کردن خودشان یا هر مانع پیش‌بینی‌ناپذیر تردید نمی‌کنند و مطیع محض دستوراتی هستند که به بلورهای حافظه‌شان دیکته شده است. سپس فضاپیما بی‌صدا، اما سریع‌تر از صوت بلند می‌شود. آن طرف‌تر بر فراز اقیانوس دیوار صوتی را می‌شکند و چهرهٔ هر مسافری از فکر بازگشت به خانه گشوده می‌شود.

این واژه چه معنایی برای من داشت؟ زمین؟ به شهرهای شلوغی فکر کردم که درونشان سرگردان می‌شدم و خودم را گم می‌کردم و نگاهم به آن‌ها مانند نگاهم به اقیانوس در شب دوم یا سوم بود که می‌خواستم خودم را درون امواج تاریکش پرت کنم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

حجم

۲۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان