کتاب دختر آتش‌ساز

کتاب دختر آتش‌ساز نوشته فیلیپ پولمن است که با ترجمه مریم موسوی بلده منتشر شده است. 

لی‌لا بیش از هر چیز در این دنیا آرزو دارد آتش‌ساز شود. اما برای آتش‌ساز شدن باید راهی سفری غریب و پرخطر شود. آیا لی‌لا از این سفر جان به در می‌برد؟ به‌خصوص که نمی‌داند چگونه باید از خودِ آتش در امان بماند.

کتاب دختر آتش‌ساز کتابی خواندنی با جادوی خاص خود. با رگه‌هایی زیبا از نبوغ محض است. این کتاب، کتابی زیبا است که خواننده را به مکان‌هایی شگفت‌انگیز می‌برد، پر از شخصیت‌های خنده‌دار و دوست‌داشتنی، کتابی که بارها و بارها خواهید خواند.

خواندن کتاب دختر آتش‌ساز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دختر آتش‌ساز

وقتی لی‌لا خیلی کوچک بود مادرش از دنیا رفت. او کودک بدقلقی بود. همیشه گریه می‌کرد و غذا نمی‌خورد. لاچاند گهواره‌ای برایش ساخت و در گوشه‌ای از کارگاه گذاشت؛ لی‌لا از آن‌جا می‌توانست بازی جرقه‌ها را ببیند و به صدای فش‌فش و ترق‌ترق باروت گوش بدهد. بعضی‌وقت‌ها هم از گهواره بیرون می‌آمد، در کارگاه تاتی‌تاتی می‌کرد و با دیدن شعلهٔ آتش و رقص جرقه‌ها می‌خندید. انگشت‌های کوچکش را بارها و بارها سوزاند اما پدرش روی انگشتانش آب می‌پاشید و می‌بوسیدشان تا بهتر شوند؛ او هم خیلی زود دوباره سراغ بازی می‌رفت.

وقتی لی‌لا بزرگ‌تر شد پدرش کم‌کم هنر آتش‌سازی را به او یاد داد. لی‌لا کارش را با اژدهای ترقه‌ای که شش تا از آن‌ها را روی یک نخ سوار کرده بود، آغاز کرد. بعداً یاد گرفت چطور میمون‌های جهنده، عطسه‌های طلایی و چراغ‌های جاوه‌ای بسازد. او ساخت آتش‌بازی‌های ساده را خیلی زود یاد گرفت و به فکر چیزهای پیچیده‌تر افتاد. روزی از پدرش پرسید: «اگر به‌جای پودر ابری، کمی گل‌نمک در چراغ جاوه‌ای بریزم، چه می‌شود؟»

پدرش گفت: «خودت انجامش بده و ببین.»

و او همین کار را کرد. به‌جای سوسوی نور ممتد سبز رنگ، جرقه‌های ریزی در هوا پخش شدند که هرکدام قبل از ناپدید شدن، در هوا پشتک می‌زدند.

لاچاند گفت: «بد نیست. اسمش را چه می‌گذاری؟»

لی‌لا گفت: «هوم‌م‌م، شیطان‌های پشتک‌زن.»

«عالی است! چند تا از آن‌ها درست کن تا در مراسم آتش‌بازی جشن سال نو نمایش بدهیم.»