دانلود و خرید کتاب قهقهه شهریاری ژرژ باتای ترجمه محدثه زارع
تصویر جلد کتاب قهقهه شهریاری

کتاب قهقهه شهریاری

معرفی کتاب قهقهه شهریاری

کتاب قهقهه شهریاری نوشتهٔ ژرژ باتای و ترجمهٔ محدثه زارع و پویا غلامی و ایمان گنجی است. نشر چشمه این مقالات دربارهٔ سیاست را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب قهقهه شهریاری

کتاب قهقهه شهریاری حاوی مقالاتی دربارهٔ سیاست و منتخبی است از مقاله‌های سیاسی ژرژ باتای یا متن‌هایی که در آن‌ها مستقیماً به مسئلهٔ «سیاست» پرداخته شده است. ژرژ باتای نقطه‌ای به‌غایت حساس و مرزی در تاریخ اندیشه توصیف شده است. خطوطِ کار او از درهم‌آمیزی مرزهای ساد، اسپینوزا، ترزای مقدس آویلی، هگل، نیچه، مارکس، موس و دورکهیم شکل گرفته و از مرزهای کلوسوفسکی، فوکو، بلانشو، بارت، دریدا، لکان، کریستوا، دلوز و گتاری، نانسی، اَکِر و آگامبن گذر کرده است. نوشته‌های حاضر، مهم‌ترین مقاله‌های سیاسی این نویسنده محسوب می‌شود و به دوره‌های متفاوت تفکر او و فعالیت‌های سیاسی‌اش تعلق دارد. او در واپسین دوره از زندگی فکری‌اش به‌کلی از سیاست روی‌گردان شد. ژرژ باتای معتقد بود که کارِ سیاسی باید با امید همراه باشد. او که خودش را انسانی نومید نسبت به کنشِ سیاسی معرفی می‌کند، کارِ سیاسی را کنشی معطوف به آینده، ابژه، غایت، و هدف می‌داند.

کتاب حاضر از ۲ بخش تشکیل شده است. بخش نخست، متن‌های خودِ باتای است و بخش دوم، دو متن از «آلن اس. وایس» و «ژولی ویلسون» درمورد ژرژ باتای. متن اول، مفهوم «شهریاری» در باتای را در سنتِ نیچه‌ای بسط داده و متن دوم به شباهت‌های مفهوم‌پردازانهٔ پروژه‌های به‌ظاهر مجزای باتای و «دلوز و گتاری» اشاره کرده است.

خواندن کتاب قهقهه شهریاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران علوم و فلسفهٔ سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب قهقهه شهریاری

««دریغا! این قهقهه چه می‌گسلد اندرونه‌ام را و چه می‌دَرَد قلبم را!» مفهوم تراژیک این قهقهه که زرتشت مستقیماً از خودش شنیده بدین معناست که او خود در آری‌گویی و پذیرشِ بازگشت ابدی ناتوان بود. این قهقههٔ سهمناک تمسخرآمیز تنها در لحظه‌ای که به بازگشت ابدی آری گفته شده باشد به یک قهقههٔ رازآلود، سرخوشانه، و افراطی تبدیل می‌گردد.

نظریهٔ روان‌کاوی به ما می‌آموزد که قهقهه یک خلاصی ناگهانی است، یک تخلیهٔ انرژی روانی است که سابقاً به صورت انگیزش شهوانی نیروگذاری و انباشت شده بود، اما حالا بلااستفاده است. لذتِ ذاتیِ چنین قهقهه‌ای (و توجه کنیم که همهٔ قهقهه‌ها لذت‌بخش نیستند)، بخشی از یک اقتصاد روانی است، آن‌جا که انرژی رهاشده به وسیلهٔ خنده، تا اندازه‌ای بر یک تدافع غلبه می‌کند، و انرژی‌یی را که پیش‌تر تحت انگیختگی شهوانی قرار گرفته بود، با بازدارندگی زایدِ کنونی هم‌تراز می‌سازد. پس چنین قهقهه‌ای نوعی محصول زاید است، یک «بخشِ ملعون» از سازمان روانی است، که در آن، از طریق یک فرایند والایش‌زدایانه، لذت دیگربار از راه فرایندی جسمانی به دست می‌آید. اما تنها قهقههٔ کودک از لذتِ محض است؛ قهقههٔ بزرگ‌سال بنا به اقتضائات اصل واقعیت، همیشه به وسیلهٔ ساختارهای بازدارندگی محصور شده است. (اهمیت کودک در چنین گفت زرتشتِ نیچه به عنوان نمادی از دگردیسی نهایی به سوی فراانسان، از این‌روست.)

باتای در یکی از نخستین آثارش می‌گوید: «همه از این واقعیت آگاه‌اند که زندگی پارودیک است و جهان فاقد یک تفسیر است.» و بعدتر در روش تأمّل از نو تأیید می‌کند که «اساسْ کژروی است، بزرگ‌ترین کمدی است.» ولی در این‌جا او وجود را صرفاً به امر کمیک، به خنده تقلیل نمی‌دهد: تأمّل هم یک کمدی بی‌حدوحصر و هم یک تراژدی بی‌حدوحصر است. پس از این‌همه، به یاد داشته باشیم، هیئت اسفال همزمان موجب قهقهه و تشویش است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
«من خیلی آدم امیدواری نیستم. هرگز نفهمیده‌ام چگونه کسی می‌تواند بابت فقدانِ امید خودش را بکشد. آدم می‌تواند نومید باشد و حتا یک لحظه هم به فکر کشتن خودش نیفتد. امید تنها ارضای ممکن نیست.»
Juror #8
شهریاری در ـ لحظه است، گذشته را فراموش کرده و با آینده کاری ندارد. او به پیش‌آمد آری می‌گوید و بدنش بدل به رخدادِ جهان می‌شود تا جهان بدل شود به صحنهٔ آری گفتن‌های او به بدنش، و آن‌چه درخورِ شهریاری اوست: یعنی در آغوش کشیدن هستی و جست‌وجوی نیستی‌اش: هزینه‌گری بی‌مرز و ارتباط با دیگری، دوستی و عشق ــ آن هم بدونِ تلوس (هدف‌ابژه، غایت).
Juror #8
باتای پیرمردِ داستانِ پیرمرد و دریای ارنست همینگوی را شهریار می‌نامد، زیرا کارِ او نه واجدِ ازخودبیگانگی است و نه بندگی. گرچه کارِ او کاری بدوی است اما با مرگ چنان مواجه می‌شود که با قمار و خطر، با تعلیق و پیش‌آمد، با نوعی خارجِ نابه‌هنگام، که سبب می‌شود شهریار خودیتش را از دست بدهد، و هر آینه با عدم تعینِ بیشتری همراه شود.
Juror #8
شهریار از آن‌رو خدا را می‌کشد که پیش‌تر خود را از دست داده است؛ پس شهریار دوست است و در دوستی و آری‌گویی به دوستی آری‌گوست.
Juror #8
درون‌ماندگاری در تفکرِ باتای با «نیستی» پیوند دارد: طبیعت و خدا، عاشق و معشوق، خود و دیگری تنها در بسترِ نیستی، در موقعیتی ورای هستی، به درون‌ماندگاری ناب و حقیقی دست می‌یابند.
Juror #8
شهریار بی‌وقفه موتور محرکهٔ زندگی، یعنی مرگ جزئی، را به راه می‌اندازد؛ او بی‌وقفه در تلاش است تا خود را از دست بدهد و با تهی شدن از درون، بیش از پیش مستهلک شود.
Juror #8
«آن‌چه که زمانی چهرهٔ سیاسی داشته است و خود را سیاسی تصور کرده است، روزی نقاب از چهرهٔ خود برمی‌دارد، و خود را در هیئت جنبشی دینی نشان می‌دهد.» کیرکگور
Juror #8
«ملتی که دچار کهولت و زوال و فساد بوده است، و با شهامت می‌خواهد از سلطهٔ دولت سلطنتی رها شود تا جمهوری را جایگزین کند، تنها خواهد توانست خود را با جنایات فراوان سرپا نگه دارد، چرا که از پیش در جنایت غوطه‌ور است و اگر می‌خواهد از جنایت گذر کرده و به رستگاری برسد، یعنی از حالتی خشونت‌آمیز به حالتی ملایم و مطبوع دست یابد، به سکون و رخوتی دچار خواهد شد که به‌زودی نابودی قطعی‌اش را به همراه خواهد داشت.» ساد
Juror #8
«تو ای انسان منزوی که امروز دور افتاده‌ای، روزی یک مردم خواهی بود. کسانی که خود را برگزیده و مجهز ساخته‌اند، روزی مردمِ برگزیده را شکل خواهند داد ــ و از همین مردم روزی وجودی زاده خواهد شد که از انسان گذر می‌کند.» نیچه
Juror #8
ما به گونه‌ای وحشیانه دینی هستیم. و از آن‌جا که وجودمان، محکومیت همهٔ آن چیزهایی است که امروزه به رسمیت شناخته می‌شود، الزامی درونی از ما می‌خواهد که قطعی و آمرانه برخورد کنیم.
Juror #8

حجم

۱۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان