دانلود و خرید کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی دیلن تامس ترجمه علی صاحب الزمانی
تصویر جلد کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی

کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی

معرفی کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی

کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی نوشتهٔ دیلن تامس و ترجمهٔ علی صاحب الزمانی و ویراستهٔ «شوکا کریمی» است. نشر چشمه این مجموعه داستان کوتاه انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی

کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی حاوی یک مجموعه داستان است که نخستین‌بار در ۴ آوریل ۱۹۴۰ منتشر شد و واکنش‌های مثبت و منفی فراوان منتقدان ادبی و روزنامه‌نگاران را در پی داشت. عنوان این کتاب حساسیت‌برانگیز بود؛ چراکه به‌گونه‌ای تمسخرآمیز به کتاب مشهور «چهرهٔ مرد هنرمند در جوانی» به قلم جیمز جویس شباهت داشت؛ شباهتی که دیلن تامس آن را تنها ظاهری می‌دانست و در نامه‌ای به دوستش آن را پیشنهاد ناشر برای فروش بیشترْ عنوان کرده بود. شباهت‌های فراوان این اثر در موضوع، درون‌مایه، ساختار و نوع روایت‌ها با دیگر اثر جویس یعنی «دوبلینی‌ها» انکارناپذیر بوده؛ علاوه بر این اشارهٔ مداوم دیلن تامس در جای‌جای کتاب به حیوانات یا انسان‌هایی که یا یک چشم دارند یا یک چشمشان با کلاه یا دسته‌ای مو پوشانده شده، این احساس را در خواننده تقویت می‌کند که او تعمداً از این عناصر برای طعنه‌زدن به جیمز جویس استفاده کرده است.

عنوان برخی از داستان‌های کوتاه مجموعهٔ حاضر عبارت است از «ملاقات پدربزرگ»، «کاف‌کوچولوی شگفت‌انگیز»، «پاتریشیا، ادیت و آرنولد»، «آن‌جا که رود تاو جاری است» و «دلت می‌خواست کی پیش‌مون باشه؟». می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چهره سگ هنرمند در جوانی

«آقای فار با احتیاط و اکراه از پلکان تنگ‌وتاریک پایین رفت، مثل مردی که روی یخ پا بگذارد. بی‌آن‌که به چشم ببیند یا لیز بخورد هم می‌دانست که مردان جوان شرور در تاریک‌ترین گوشه‌ها پوست موز انداخته‌اند؛ و می‌دانست وقتی به دست‌شویی برسد، کاسه‌های دست‌شویی احتمالاً پُر و زنجیر سیفون‌ها هم دست‌کاری شده است. به یاد دیواری افتاد که با رنگ قهوه‌ای و خط خرچنگ‌قورباغه‌ای رویش نوشته شده بود «آقای فارِ بی‌پدر». و آن روزی که روشویی پُر از خون بود اما کسی خون‌ریزی را گردن نگرفت. از کنارش دختری شتابان پله‌ها را بالا رفت. کاغذهایی را که در دست آقای فار بود انداخت و عذرخواهی نکرد. آقای فار نتوانست درِ دست‌شویی را باز کند و در همان لحظه آتش سیگار بدون فیلترش لب پایینی‌اش را سوزاند. از داخل دست‌شویی دادوبیداد و آه‌وناله و صدای کوبیدن کفش‌های کوچک ورنیِ براقش بر زمین و فحش‌وفضیحت‌هایی را که ورد زبانش بود شنیدم؛ فحش‌هایی زشت که خشمگینانه بر زبانش جاری می‌شد، مثل معدنچی‌ای که در تاریکیِ معدن بلندبلند با خودش حرف بزند. در را برایش باز کردم.

سراسیمه به طرف کاسه‌توالت‌های سرپاییِ روی دیوار رفت و گفت «ببینم، تو همیشه در رو قفل می‌کنی؟»

گفتم «قفل نکرده بودم، گیر کرده بود.»

لرزید و دکمهٔ شلوارش را بست.

آقای فار گزارشگر ارشد و تندنویسی چیره‌دست بود، عادت داشت پشت هم سیگار بکشد و آبجو بنوشد، به‌غایت شوخ‌طبع بود و صورتی گرد و گوشتالو و شکمی بزرگ و برآمده داشت، با منخرینی که به سوراخ‌های به‌جامانده از تیرهای دارت می‌مانست. آن روز، همان‌طور که در دست‌شویی دفتر روزنامهٔ تاو نیوز نگاهش می‌کردم، فکر کردم که شاید او روزگاری مردی خوش‌مشرب و برازنده بوده، با تبختر گام برمی‌داشته و عصایی برای کشیدن بار تبخترش داشته، زنجیر ساعتی روی جلیقه‌اش می‌انداخته، دندان طلا داشته و شاید حتی گلی را که از باغچهٔ خانه‌اش می‌کَنده در سوراخ دکمهٔ لباسش می‌گذاشته. ولی حالا دیگر دورانش گذشته بود و هر تلاشی در راستای خاص بودن انجام می‌داد به شکست منجر می‌شد؛ وقتی نوک انگشت اشاره و شستش را روی هم می‌گذاشت، فقط ناخن‌های مصیبت‌زدهٔ ترک‌خورده به چشم می‌آمد و لکه‌های باقی‌مانده از سیگاربرگ روی‌شان. سیگاری به من داد و کتش را تکاند تا صدای کبریت‌هایش دربیاید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۱۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان