کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد زهرا زارع (تینا بلورین) + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد

کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد

کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد نوشته‌ی زهرا زارع (تینا بلورین) اثری داستانی است که توسط انتشارات نسل روشن به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب روایتی از تجربه‌های عاطفی و فرازونشیب‌های یک رابطه عاشقانه در دنیای امروز را به تصویر می‌کشد. نویسنده با نگاهی صمیمی و بی‌پرده، داستان دلدادگی، امید، شکست و پایداری را از زبان شخصیت اصلی روایت می‌کند. فضای داستان، معاصر و ملموس است و دغدغه‌های نسل جوان را در مواجهه با عشق، جدایی، انتظار و خودشناسی بازتاب می‌دهد. روایت کتاب، بیشتر بر احساسات، گفت‌وگوها و جزئیات روزمره تمرکز دارد و با زبانی ساده و نزدیک به ذهن مخاطب جوان، تجربه‌های شخصی را به اشتراک می‌گذارد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد

قلبی که هرگز تسلیم نشد اثری از زهرا زارع (تینا بلورین) است که در قالب داستانی عاشقانه و خودزندگی‌نامه‌گونه، به روایت فرازونشیب‌های یک رابطه عاطفی می‌پردازد. کتاب در فضای معاصر و با نگاهی به دغدغه‌های نسل جوان نوشته شده و محوریت آن بر تجربه‌های شخصی، احساسات و چالش‌های یک دختر جوان در مسیر عاشق‌شدن، جدایی و امید به وصال است. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اول‌شخص است و نویسنده با جزئیات فراوان، از لحظه‌های آشنایی، شکل‌گیری رابطه، سوءتفاهم‌ها، جدایی و امیدهای دوباره سخن گفته است. در این مسیر، شخصیت‌هایی مانند خاله آزاده و دوستان نزدیک نقش مهمی در حمایت و همدلی با راوی دارند. کتاب با تمرکز بر گفت‌وگوهای روزمره، پیام‌رسانی‌ها و احساسات متناقض، تصویری واقعی و ملموس از روابط عاطفی در دنیای امروز ارائه می‌دهد. نویسنده تلاش کرده است تا پیچیدگی‌های عاطفی، تردیدها، امیدها و حتی شوخی‌های ساده را در بستر یک داستان عاشقانه به تصویر بکشد، بی‌آنکه به پایان قطعی یا نتیجه‌گیری کلیشه‌ای برسد. این اثر، بیش از آنکه صرفاً یک داستان عاشقانه باشد، بازتابی از تجربه‌های زیسته و دغدغه‌های عاطفی نسل جوان است.

خلاصه داستان قلبی که هرگز تسلیم نشد

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با روایتی صمیمی و خودمانی آغاز می‌شود؛ جایی که راوی، دختری جوان، در میان روزمرگی‌ها و سفر کوتاهی به خانه‌ی خاله آزاده، با ایلیا آشنا می‌شود. این آشنایی در فضایی ساده و بی‌تکلف شکل می‌گیرد و به تدریج به رابطه‌ای عمیق‌تر تبدیل می‌شود. نویسنده با جزئیات فراوان، لحظه‌های نخستین دیدار، هیجان‌ها، تردیدها و امیدهای راوی را توصیف می‌کند. رابطه میان راوی و ایلیا با پیام‌رسانی، گفت‌وگوهای مجازی و دیدارهای کوتاه ادامه می‌یابد و در این میان، سوءتفاهم‌ها و فاصله‌ها نیز پدیدار می‌شوند. در ادامه، داستان وارد مرحله‌ای از سردرگمی و جدایی می‌شود؛ جایی که ایلیا به دلایل شخصی و دغدغه‌های فردی، از ادامه‌ی رابطه فاصله می‌گیرد. راوی با احساسات متناقض، میان امید و ناامیدی، تلاش می‌کند تا معنای عشق و انتظار را برای خود بازتعریف کند. در این مسیر، دوستان و اطرافیان نقش مشاور و همدل را دارند اما تصمیم‌گیری نهایی بر عهده‌ی خود راوی است. داستان با بازگشت دوباره‌ی ایلیا و دیدارهای کوتاه، امیدی تازه در دل راوی می‌کارد اما همچنان سایه‌ی تردید و واقعیت‌های زندگی بر رابطه‌شان سنگینی می‌کند. پایان‌بندی کتاب باز است و نویسنده، مخاطب را با پرسش‌هایی درباره‌ی ارزش عشق، صبر و خودشناسی تنها می‌گذارد.

چرا باید کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد را بخوانیم؟

این کتاب با روایت صادقانه و بی‌پرده از تجربه‌های عاطفی، فرصتی برای همذات‌پنداری با احساسات و دغدغه‌های نسل جوان فراهم می‌کند. قلبی که هرگز تسلیم نشد، نه‌تنها به فرازونشیب‌های یک رابطه عاشقانه می‌پردازد، بلکه به موضوعاتی مانند خودشناسی، پذیرش شکست، امیدواری و اهمیت احترام به احساسات شخصی نیز توجه دارد. نویسنده با پرداختن به جزئیات روزمره و گفت‌وگوهای واقعی، فضایی ملموس و قابل لمس ایجاد کرده است که می‌تواند برای کسانی که تجربه‌ی عشق، جدایی یا انتظار را داشته‌اند، آشنا و قابل درک باشد. این اثر، تصویری از پیچیدگی‌های روابط انسانی و اهمیت پایداری و صداقت در مواجهه با چالش‌های عاطفی ارائه می‌دهد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که دغدغه‌ی روابط عاطفی، تجربه‌ی شکست عشقی، یا جست‌وجوی هویت و خودشناسی دارند. همچنین برای علاقه‌مندان به داستان‌های معاصر و روایت‌های اول‌شخص درباره‌ی عشق و جدایی مناسب است.

بخشی از کتاب قلبی که هرگز تسلیم نشد

نمی‌دونم از کجا شروع کنم. انگار یه عالمه خاطره و حس تو مغزم دارن بالا و پایین می‌پرن. قصه‌ی من یه قصه‌ی معمولی نیست؛ به چیزی فراتر از یه عشق ساده است. به جورایی به سفر بود؛ یه سفر پر از خنده، گریه، امید و ناامیدی به سفری که هنوز تموم نشده. همه چی از یه روز معمولی شروع شد. یه روزی که هیچ فرقی با بقیه روزها نداشت. اما به اتفاق کوچیک. یه نگاه، یه لبخند. همه چی رو عوض کرد. انگار یه جرقه‌ای زد و دنیای من رو روشن کرد. اون روز تو رو دیدم کسی که نمی‌دونستم قراره تمام زندگیم بشه. ما با هم حرف زدیم. خندیدیم، درد دل کردیم. کم‌کم یه رابطه‌ی عمیق بینمون شکل گرفت. یه رابطه‌ای که توش هیچ نقابی نداشتیم؛ خودمون بودیم. واقعی واقعی. رابطه‌مون شبیه دو همراه که کنار هم بودن و رازهاشون رو باهم تقسیم می‌کردن. اونقدر بهم نزدیک بودیم که فکر می‌کردیم دیگه هیچ چیزی نمی‌تونه جدامون کنه. یه روزی تصمیم گرفتیم رابطه‌مون رو یه قدم جلوتر ببریم. می‌خواستیم در کنار هم، مسیر زندگی را با همراهی، احترام و درک متقابل طی کنیم. می‌خواستیم عشقمون رو علنی کنیم. اما درست همون موقع همه چی خراب شد. یه سری بحث و دعوا شروع شد. یه سری سوءتفاهم پیش اومد و رابطه‌ی قشنگ ما کم‌کم رنگ باخت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۴ صفحه

حجم

۶۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۲۰%
تومان