دانلود و خرید کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی گوتلوب فرگه ترجمه طالب جابری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

نویسنده:گوتلوب فرگه
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی نوشتهٔ گوتلوب فرگه و ترجمهٔ طالب جابری توسط نشر نی منتشر شده است. کتاب «پژوهش‌های منطقی - فلسفی - زبانی» مجموعه‌ای از مقالات و رساله‌های کلیدی گوتلوب فرگه، فیلسوف و منطق‌دان برجسته آلمانی است. این اثر به همت طالب جابری گردآوری و به فارسی ترجمه شده و توسط نشر نی به چاپ رسیده است. این کتاب که عنوان اصلی آن Logisch-Philosophisch-Sprachlische Untersuchungen Gottlob Frege است، در زمرهٔ متون کلاسیک فلسفه، به‌ویژه فلسفهٔ تحلیلی، قرار می‌گیرد و به بررسی مباحث بنیادین در حوزهٔ منطق، فلسفهٔ زبان و فلسفهٔ ذهن می‌پردازد.  نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

این مجموعه شامل برخی از مهم‌ترین نوشته‌های فرگه است که تأثیر عمیقی بر فلسفه قرن بیستم داشته‌اند. رساله‌های گردآوری‌شده در این کتاب بر اساس ترتیب تاریخی تنظیم و از متون آلمانی به فارسی برگردانده شده‌اند و در فرآیند ترجمه با ترجمه‌های انگلیسی موجود نیز تطبیق داده شده‌اند. به گفته مترجم، مطالعه آثار فرگه تجربه‌ای شیرین و سرشار از اندیشه‌ها و بینش‌های ژرف است. فرگه خواننده را گام‌به‌گام در تفکر فلسفی همراهی کرده و جنبه‌های گوناگون موضوع را برای او آشکار می‌سازد. قلم فرگه بسیار روان و روشن توصیف شده است. این کتاب به عنوان منبعی ارزشمند برای پژوهش در مبانی و پرسش‌های اساسی فلسفه تحلیلی معرفی شده است. مقالات اصلی این مجموعه عبارت است از «تابع و مفهوم (۱۸۹۱)، «درباره معنا و دلالت» (۱۸۹۲)، «درباره مفهوم و برابر ایستا» (۱۸۹۲)، «تابع چیست؟» (۱۹۰۴)، «اندیشه: پژوهشی منطقی» (۱۹۱۸-۱۹۱۹)، «نفی: پژوهشی منطقی» (۱۹۱۸-۱۹۱۹)، «پژوهش‌های منطقی بخش سوم: اندیشه مرکب» (۱۹۲۳). این رساله‌ها به موضوعات محوری در آثار فرگه همچون تمایز میان معنا و دلالت، مفهوم تابع و مفهوم، ماهیت اندیشه و صدق و ساختار منطقی زبان می‌پردازند.

طالب جابری مترجم کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی بیان کرده است که مطالعهٔ آثار گوتلوب فرگه، تجربه‌ای به‌راستی لذت‌بخش و شیرین است. نوشته‌های او، هرچند فاقد تزئینات ادبی و نقل‌قول‌های تاریخی هستند، اما از آنچنان عمق اندیشه و بصیرتی برخوردارند که به‌خودیِ خود زیبایی محسوسی را به نمایش می‌گذارند. فرگه خواننده را در مسیر فهم تنها نمی‌گذارد؛ او پرسش‌های احتمالی مخاطب را پیش‌بینی کرده و می‌کوشد به آن‌ها پاسخ دهد و بدین ترتیب، گام‌به‌گام او را در تفکر فلسفی همراهی می‌کند و زوایای گوناگون مطلب را برایش آشکار می‌سازد. مقالاتی که در این مجلد گردآوری و به ترتیب تاریخی ترجمه شده‌اند، از مهم‌ترین نگاشته‌های فرگه و در زمرهٔ متون کلاسیک و بنیادین فلسفه تحلیلی به شمار می‌روند. اگرچه برخی از این مقالات پیش از این توسط مترجمان دیگری به فارسی برگردانده و منتشر شده‌اند، ترجمهٔ حاضر مستقیماً از متون آلمانی انجام شده و سپس با ترجمه‌های انگلیسی موجود مقابله و بررسی شده است. سبک نگارش فرگه بسیار روان و واضح است، و از این نظر، کمتر فیلسوف آلمانی‌زبانی را می‌توان یافت که با او برابری کند. مترجم نیز تمام تلاش خود را به کار گرفته تا این شیوایی قلم را در ترجمه فارسی حفظ نماید، هرچند گاهی ساختارهای پیچیده دستوری زبان آلمانی، دستیابی به این هدف را با چالش‌هایی مواجه ساخته است. در تمامی این مجموعه، برای اصطلاحات و مفاهیم کلیدی از معادل‌های یکسانی استفاده شده است تا خواننده بتواند پیوستگی اندیشه‌های نویسنده را بهتر درک کرده و امکان تأمل، نقد و بررسی عمیق‌تر برای او فراهم گردد. مترجم واقف است که برخی از این معادل‌ها، مانند «راستی»، «ناراستی»، «راست»، «ناراست»، «نشان کردن»، «دلالت»، و «برابرایستا»، ممکن است چندان با ذائقهٔ عمومی خوانندگان سازگار نباشد. با این حال، لازم به ذکر است که این انتخاب‌ها هرگز صرفاً بر اساس سلیقه شخصی مترجم نبوده است. به عنوان مثال، زمانی که مترجمان انگلیسی‌زبان دریافتند که ترجمه واژه «Bedeutung» به «Reference» نوعی پیش‌داوری و تفسیر خاصی را بر اندیشه فرگه تحمیل می‌کند، برخی از آنان تصمیم گرفتند همان واژه آلمانی را در آثار خود به کار برند. در برخی از مفاهیم فرگه (و البته نه فقط او، بلکه فیلسوفان آلمانی دیگری چون هوسرل، هایدگر و دیگران) ابهاماتی ذاتی نهفته است که ترجمه‌های رایج‌تر، قابل‌فهم‌تر و به ظاهر مقبول‌تر، ممکن است این ابهامات را به نفع یک تفسیر خاص از میان برده و مانع از انتقال کامل آن به خواننده فارسی‌زبان شوند. هنگامی که یک اندیشمند به بنیادی‌ترین مفاهیم می‌پردازد، طبیعی است که ابهامات و پیچیدگی‌ها افزایش یابد و پرسش‌های بنیادین نیز از دل همین تیرگی‌ها و ظرایف سر بر می‌آورند. 

خلاصه کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

کتاب پژوهش‌های منطقی - فلسفی - زبانی مجموعه‌ای از مقالات مستقل اما مرتبط گوتلوب فرگه است. هر مقاله به جنبه‌ای خاص از پژوهش‌های او در منطق، فلسفهٔ زبان و مبانی ریاضیات می‌پردازد. به طور کلی، این کتاب خواننده را با نظام فکری فرگه آشنا می‌سازد که در آن دقت منطقی و تحلیل زبانی برای حل مسائل فلسفی از اهمیت بالایی برخوردار است. فرگه در این مقالات به دنبال بنیان نهادن منطقی استوار برای زبان و اندیشه است و مفاهیمی چون تابع، مفهوم، معنا، دلالت و اندیشه را با ژرف‌نگری کم‌نظیری مورد کاوش قرار می‌دهد.

چرا باید کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی را بخوانیم؟

مطالعهٔ پژوهش‌های منطقی - فلسفی - زبانی برای علاقه‌مندان به فلسفه از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا این اثر فرصتی برای مواجهه مستقیم با اندیشه‌های یکی از بنیان‌گذاران فلسفه تحلیلی و منطق جدید فراهم می‌آورد. فرگه با نثری دقیق و تحلیلی، خواننده را به تأمل در باب بنیادهای زبان، اندیشه و منطق وامی‌دارد. درک آثار او نه تنها برای فهم فلسفه تحلیلی، بلکه برای درک بسیاری از تحولات فکری قرن بیستم در حوزه‌هایی چون زبان‌شناسی، علوم شناختی و ریاضیات ضروری است. این کتاب، به تعبیر مترجم، منبعی شایسته برای پژوهش در مبانی و پرسش‌های اساسی فلسفه تحلیلی است و خواننده را با ژرفای اندیشه‌های فرگه آشنا می‌سازد.  

خواندن کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به مبانی و پرسش‌های اساسی فلسفهٔ تحلیلی مناسب است. دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، به‌ویژه علاقه‌مندان به فلسفهٔ تحلیلی، فلسفهٔ زبان، منطق و تاریخ فلسفه، کسانی که به مبانی منطق و ریاضیات و ارتباط آن‌ها با زبان علاقه‌مند هستند، افرادی که به تحلیل ساختار زبان و ارتباط آن با اندیشه و کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از چگونگی کارکرد زبان، شکل‌گیری اندیشه، و مبانی استدلال منطقی هستند، می‌توانند از مطالب این کتاب استفاده کنند.

بخشی از کتاب پژوهش های منطقی - فلسفی - زبانی

«کلمهٔ «راست» از حیث زبانی به‌مثابهٔ صفت نمایان می‌شود. بنابراین این تمایل پدید می‌آید که قلمرویی را که راستی بر آن حمل می‌شود تنگ‌تر تحدید کنیم، آن‌جا که اساساً می‌توان از راستی پرسید. می‌بینیم که راستی بر تصاویر، تصورات، جمله‌ها و اندیشه‌ها حمل می‌شود. شایان توجه است که در این‌جا اشیای دیدنی و شنیدنی همراه با چیزهایی می‌آیند که با حواس نمی‌توان آن‌ها را دریافت. این مطلب اشاره دارد به این‌که تغییراتی در معنا رخ داده است. آری در واقع چنین است! آیا یک تصویر، به‌مثابهٔ شیءِ صرفاً دیدنی و بسودنی، حقیقتاً راست است؟ و یک سنگ، یک برگ، راست نیست؟ آشکار است که کسی تصویر را راست نمی‌خواند، اگر قصدی در کار نباشد. تصویر باید چیزی را بازبنماید. تصور نیز فی‌نفسه راست خوانده نمی‌شود، مگر تنها با توجه به این قصد که [آن تصور] باید با چیزی مطابقت داشته باشد. بنابراین می‌توان حدس زد که راستی در گونه‌ای مطابقت تصویر با مصوَّر نهشته است. مطابقت یک نسبت است. اما این با شیوهٔ کاربرد کلمهٔ «راست» در تناقض است، زیرا این کلمه‌ای برای نسبت نیست، متضمن اشاره به هیچ‌چیز دیگری نیست، که چیزی باید با آن مطابقت داشته باشد. اگر من ندانم که فلان تصویر باید کلیسای جامع کُلن را بازبنماید، این یعنی من نمی‌دانم که این تصویر را باید با چه چیزی مقایسه کنم، تا در باب راستی آن تصمیم بگیرم. از سوی دیگر، مطابقت تنها زمانی کامل خواهد بود که اشیای دارای مطابقت برهم منطبق شوند، که در این صورت دیگر اشیایی متمایز نخواهند بود. باید بتوان اصالت یک اسکناس بانکی را اثبات کرد از این راه که تلاش کنیم آن را با استفاده از یک دستگاه برجسته‌نما با یک اسکناس اصل تطبیق دهیم. اما تلاش برای تطبیق یک سکهٔ طلا با یک اسکناس بیست‌مارکی به‌وسیلهٔ یک دستگاه برجسته‌نما خنده‌آور است. تطبیق یک تصور با یک شیء تنها در صورتی ممکن خواهد بود، که خود آن شیء نیز یک تصور باشد. حال اگر اولی با دومی کاملاً مطابقت داشته باشد، آن‌ها برهم منطبق می‌شوند. اما هرگز چنین چیزی مقصود ما نیست، آنگاه که راستی را به‌مثابهٔ مطابقت یک تصور با چیزی واقعی تعریف می‌کنیم. زیرا در این‌جا تمایز میان امر واقعی و تصور کاملاً اساسی است. اما پس در این صورت هیچ مطابقتِ کاملی، هیچ راستیِ کاملی، وجود ندارد. در این صورت اساساً هیچ‌چیزی راست نخواهد بود؛ زیرا هرآنچه نیمی راست باشد، ناراست است. راستی کمی و بیشی نمی‌پذیرد. یا چنین است؟ آیا نمی‌توان گفت که راستی وجود دارد اگر مطابقت از منظری خاص روی دهد؟ اما از چه منظری؟ در چنین وضعی باید چه کنیم تا مشخص شود آیا چیزی راست است یا نه؟ باید تحقیق کنیم که آیا راست است که مثلاً یک تصور و یک امر واقعی از منظر تعیین‌شده مطابقت دارند یا خیر. اما بدین‌ترتیب بار دیگر با پرسشی مشابه مواجه خواهیم شد، و این بازی می‌تواند باز از نو آغاز شود. در نتیجه، این تلاش برای تبیین راستی به‌مثابهٔ مطابقت شکست می‌خورد. در نتیجه هر تلاش دیگری نیز برای تعریف راست بودن شکست می‌خورد. زیرا در یک تعریف وجوه ممیزهٔ خاصی را بیان می‌کنند. سپس هنگام کاربرد آن [تعریف] در یک مصداق خاص، موضوع همواره آن است که آیا راست است که این وجوه ممیزه وجود دارند یا خیر. بدین‌سان به دور گرفتار می‌شویم. از این رو محتمل است که محتوای کلمهٔ «راست» کاملاً منحصربه‌فرد و تعریف‌ناپذیر باشد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
تومان