
کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست
معرفی کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست
کتاب الکترونیکی «هرچه میاندیشی حقیقت نیست» نوشتهٔ جوزف نگوین و با ترجمهٔ مهلقا گلستانی، توسط نشر بله منتشر شده است. این اثر به بررسی نقش افکار در شکلدهی رنجهای روانی و عاطفی انسان میپردازد و تلاش میکند نشان دهد چگونه میتوان با شناخت ماهیت افکار و تفکر، از چرخهٔ رنج رهایی یافت. کتاب در دستهٔ روانشناسی و خودشناسی قرار میگیرد و با زبانی روشن، مفاهیم بنیادین دربارهٔ ذهن، آگاهی و تجربهٔ انسانی را واکاوی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست
«هرچه میاندیشی حقیقت نیست» اثری در حوزهٔ ناداستان و روانشناسی است که با رویکردی تحلیلی به بررسی منشأ رنجهای انسانی میپردازد. جوزف نگوین در این کتاب، سفری ذهنی را برای خواننده ترسیم میکند تا به درک عمیقتری از نقش افکار در تجربهٔ زندگی برسد. ساختار کتاب بهصورت فصلبندیشده و گامبهگام است؛ هر فصل به یکی از جنبههای ذهن، تفکر، آگاهی و تجربهٔ انسانی اختصاص یافته و با مثالها و حکایتهایی از سنتهای معنوی و روانشناسی همراه شده است. نویسنده تلاش کرده است تا با ارائهٔ تمرینها و تأملات، خواننده را به سوی کشف حقیقتی درونی و رهایی از رنجهای ذهنی هدایت کند. این کتاب نهتنها به بررسی نظری موضوع میپردازد، بلکه با ارائهٔ راهکارهایی برای حضور در لحظه و کاهش وابستگی به افکار، جنبهای کاربردی نیز دارد. «هرچه میاندیشی حقیقت نیست» مناسب افرادی است که به دنبال فهم عمیقتری از خود و ذهنشان هستند و میخواهند کیفیت زندگیشان را از طریق تغییر نگرش و آگاهی ارتقا دهند.
خلاصه کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست
کتاب «هرچه میاندیشی حقیقت نیست» بر این ایده استوار است که رنجهای روانی و عاطفی انسان، نه از رویدادهای بیرونی، بلکه از نحوهٔ تفکر و تفسیر ذهنی ما نسبت به این رویدادها سرچشمه میگیرند. جوزف نگوین با تفکیک میان «افکار» و «فکر کردن»، توضیح میدهد که افکار بهطور خودکار در ذهن ظاهر میشوند، اما این ما هستیم که با پرداختن و تحلیل بیش از حد آنها، زمینهٔ رنج و اضطراب را فراهم میکنیم. کتاب با مثالهایی مانند حکایت راهب و قایق خالی، نشان میدهد که واکنش ما به رویدادها، تعیینکنندهٔ احساسات و تجربیاتمان است. نویسنده تأکید دارد که وضعیت طبیعی انسان، شادی، آرامش و عشق است و تنها زمانی که ذهن درگیر افکار بیپایان میشود، از این وضعیت فاصله میگیریم. در ادامه، سه اصل بنیادی تجربهٔ انسانی معرفی میشود: ذهن کائناتی، آگاهی کائناتی و فکر کائناتی. این اصول، چارچوبی برای فهم چگونگی شکلگیری تجربههای انسانی ارائه میدهند. کتاب راهکارهایی برای کاهش زمان فکر کردن و بازگشت به لحظهٔ حال پیشنهاد میدهد و توضیح میدهد که چگونه میتوان با رها کردن تحلیلهای ذهنی، به الهام و انگیزش درونی دست یافت. در نهایت، «هرچه میاندیشی حقیقت نیست» بر اهمیت حضور در لحظه، پذیرش احساسات و رهایی از قضاوتهای ذهنی تأکید میکند و نشان میدهد که با تغییر نگرش نسبت به افکار، میتوان کیفیت زندگی را بهطور چشمگیری بهبود بخشید.
چرا باید کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر نقش افکار در ایجاد رنجهای روانی، فرصتی برای بازنگری در شیوهٔ مواجهه با مشکلات و احساسات فراهم میکند. خواننده با مطالعهٔ آن میتواند به درک تازهای از ماهیت ذهن و تأثیر افکار بر تجربهٔ روزمره برسد. «هرچه میاندیشی حقیقت نیست» ابزارهایی برای کاهش اضطراب، افزایش آرامش و یافتن شادی درونی ارائه میدهد و به مخاطب کمک میکند تا از چرخهٔ تحلیلهای بیپایان ذهنی فاصله بگیرد. این اثر برای کسانی که به دنبال رشد فردی، خودشناسی و رهایی از رنجهای ذهنی هستند، میتواند نقطهٔ شروعی برای تغییر نگرش و سبک زندگی باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای افرادی مناسب است که دغدغهٔ رهایی از اضطراب، استرس و رنجهای ذهنی دارند یا به دنبال خودشناسی و رشد فردی هستند. همچنین کسانی که علاقهمند به روانشناسی، فلسفهٔ ذهن و معنویت عملیاند، میتوانند از محتوای آن بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب هرچه می اندیشی حقیقت نیست
«در ابتدا لازم است توضیح دهم که منظورم از رنج بردن چیست. هنگامی که در این کتاب از رنج صحبت میکنم، منظورم رنجهای روانی و عاطفی است. فارغ از آنچه در زندگی شما گذشته است، همیشه راهی وجود دارد که به کمک آن میتوانید از رنجهای روانی و عاطفی رها شوید. نمیخواهم بگویم که تمام چیزی که تجربه میکنیم، توهم و ساخته ذهن ماست. بدبختیها و حوادث تلخ هر روز برای بسیاری از افراد به وقوع میپیوندند. با وجود دردهایی که در طول زندگی میکشیم، اما رنج بردن، در حقیقت انتخاب خود ماست. به عبارت دیگر، از درد و مصائب نمیتوان فرار کرد. اما واکنش ما نسبت به رویدادها و شرایط به انتخاب خود ما بستگی دارد. ما تصمیم میگیریم که رنج بکشیم یا نه. بوداییها میگویند هر بار که یک اتفاق منفی در زندگیمان رخ میدهد، دو تیر به سمت ما پرتاب میشود. یکی تیر فیزیکی است که درد آن قابل احساس است. تیر دوم، تیر احساسی است که به مراتب دردناکتر است (همانطور که به آن رنج بردن میگوییم). بودا توضیح میدهد که «ما در زندگی نمیتوانیم همیشه تیر اول را کنترل کنیم. اما تیر دوم تنها واکنش ما به تیر اول است. تیر دوم یک انتخاب است.»
حجم
۷۲۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه
حجم
۷۲۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه