کتاب جک ریچر (جلد سیزدهم؛ دوازده نشانه)
معرفی کتاب جک ریچر (جلد سیزدهم؛ دوازده نشانه)
کتاب دوازده نشانه نوشتهٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباسآبادی است و انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب سیزدهمین کتاب از مجموعهٔ جک ریچر به قلم لی چایلد است. در متروی شهر نیویورک، ریچر شک کرده که یکی از مسافرین ممکن است یک بمبگذار انتحاری باشد. ریچر معمولا فساد را در ماجراجوییهایش از بین میبرد، اما پایانِ مبهم کتاب «دوازده نشانه»، بازتابی از پیچیدگیهای اخلاقی در جهان پیرامون این شخصیت است.
درباره مجموعه کتابهای جک ریچر
چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستانهای جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبهای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتابها هستند که در قالب مجموعه چاپ شدهاند.
جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگیناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت میکرد. رمانهای این مجموعه به ماجراجوییهای هیجانانگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر میپردازد.
درباره کتاب دوازده نشانه
ساعت دو بامداد است و جک ریچر، ارتشی سابق، در قطار متروی نیویورک سیتی نشسته است. کمی بعد، ظاهر و رفتار مشکوک یکی از پنج مسافر توجه او را جلب میکند: زنی که طبق آموختههای نظامی ریچر تقریباً همهٔ نشانههای یک بمبگذار انتحاری را دارد. وقتی ریچر با پیشنهاد کمک به او نزدیک میشود، زن تپانچهای از کیفش درمیآورد و خودکشی میکند.
این مرگ غیرعادی مداخلهٔ فوری پلیس نیویورک را در پی دارد و پس از بازجویی از ریچر بهعنوان شاهد عینی، تصمیم میگیرند پرونده را بدون انجام تحقیقات ببندند. اما ریچر افکار دیگری در سر دارد. میخواهد بفهمد آن شب چه اتفاقی رخ داده و چرا آنهمه سؤالِ بیجواب باقی مانده است و خودش دراینباره تحقیق میکند. پسازآن مکرراً و اکیداً به او هشدار داده میشود که خودش را از این پرونده کنار بکشد، ولی عذاب وجدان او به خاطر احتمال تحریک آن زن به خودکشی موجب میشود تا زمانی که این معما را تا آخر پیگیری نکرده آرام و قرار نداشته باشد. طولی نمیکشد که او با رازهای بزرگی مواجه میشود که مأموران فدرال و عوامل القاعده برای جلوگیری از افشای آنها حاضرند دست به کشتن بزنند…
دوازده نشانه، سیزدهمین کتاب از سری کتابهای جک ریچر اثر لی چایلد است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. داستان این کتاب برخلاف اکثر کتابهای دیگر مجموعه از زبان ریچر روایت میشود.
خواندن کتاب دوازده نشانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ماجراجویانه و اکشن پیشنهاد میکنیم.
درباره لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسندهای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشتهٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزهٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.
در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزهٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید.
بخشی از کتاب دوازده نشانه
«بلافاصله این فکر را از ذهنم بیرون کردم. نه به خاطر مشخصات نژادی. زنهای سفیدپوست هم بهاندازهٔ بقیه مستعد دیوانگی هستند. این فکر را به این خاطر از ذهنم بیرون کردم که ازلحاظ تاکتیکی نامعقول بود. زمانش جور درنمیآمد. متروی نیویورک برای بمبگذاری انتحاری هدف خوبی بود. قطار شماره ۶ هم بهخوبیِ قطارهای دیگر و بهتر از اکثرشان بود. زیر ترمینال گرند سنترال توقف میکند. هشت صبح، شش عصر، واگنی شلوغ، چهل نفر نشسته، ۱۴۸ نفر سر پا، صبر میکنی تا در سکویی شلوغ درها باز شوند، دکمه را میزنی. صد نفر کشته، چندصد نفر با جراحت شدید، هول و هراس، آسیب زیرساخت، احتمالاً آتشسوزی، تعطیلی چندروزه یا چندهفتهایِ یک مرکز حملونقل و احتمالاً از بین رفتن اعتمادِ همه به آن. برای کسانی که ذهنشان به شیوههایی کار میکند که برای ما قابلدرک نیست موفقیت بزرگی خواهد بود.
ولی نه در ساعت دو بامداد.
نه در واگنی که فقط شش نفر در آن بود. نه وقتی چیزی جز آشغال و لیوان خالی و چند پیرمرد بیخانمان روی نیمکت در سکوهای متروی گرند سنترال نیست.
قطار در استر پلِیس توقف کرد. درها باز شدند. هیچکس سوار نشد. هیچکس پیاده نشد. درها دوباره بسته شدند و موتورها ناله کردند و قطار به راهش ادامه داد. نکات فهرست همچنان روشن بودند.
اولین آنها کاملاً بدیهی بود: سرولباس نامناسب. امروزه کمربندهای انفجاری بهاندازهٔ دستکشهای بیسبال متحول شدهاند. اگر یک لایه برزنت سنگینِ یک در نیم متر را یکبار به درازا تا کنی، یک جیب پیوسته به عمق سی سانتیمتر خواهی داشت. جیب را دور بمبگذار میپیچی و از عقب دو سر آن را به هم میدوزی. زیپ یا دکمه میتواند منجر به تجدیدنظر شود. یک ردیف دینامیت داخل جیب میگذاری، به هم میبندیشان، داخل فضاهای خالی بینشان میخ یا بلبرینگ میگذاری، درز بالایی را میدوزی، و برای نگه داشتن وزنشان دوشآویز زمختی اضافه میکنی. رویهمرفته مؤثر است، ولی رویهمرفته حجیم و جاگیر است. تنها راه مناسب برای پنهان کردن آن یک لباس خیلی بزرگ مثل یک کاپشن زمستانی ضخیم است. چنین چیزی هیچوقت در خاورمیانه مناسب نیست، و در نیویورک شاید سه ماه در سال موجه باشد.»
حجم
۴۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه
حجم
۴۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه