کتاب ناگفته هایی از کارلوس کاستاندا

کتاب ناگفته‌ هایی از کارلوس کاستاندا نوشتهٔ کارلوس کاستاندا و ترجمهٔ داود ماه زاده است. نشر مهاجر این کتاب آموزشی را روانۀ بازار کرده است. ما در این کتاب سخنرانی و مصاحبه‌های منتشرنشدهٔ رادیویی و مطبوعاتی ۱۹۹۸ - ۱۹۶۸ را مطالعه می‌کنیم.

درباره کتاب ناگفته‌ هایی از کارلوس کاستاندا

کتاب ناگفته‌ هایی از کارلوس کاستاندا شامل مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های مطبوعاتی است. کاستاندا پس از تصمیم نهایی خود مبنی بر منتشرکردن این دانش باستانی برای عموم مردم، فقط با برخی مطبوعات به‌صورت غیررسمی مصاحبه انجام داده است.

خواندن کتاب ناگفته‌ هایی از کارلوس کاستاندا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به خواننده‌های کتاب‌های آموزشی و کسانی که به خواندن مصاحبه‌ها علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ناگفته‌ هایی از کارلوس کاستاندا

«ویلیام مارین

اواکساکا، ژانویه ۱۹۹۸

کاستاندا شاگرد یک مرد دانشمند و وارث، خرد دانش و فلسفه تولتک بود که با معجزه خیره‌کننده تمدن مکزیک باستان در طول بیش از ۷۵۰۰ سال شکل گرفت. اگرچه دون خوان ماتوس معتقد است که دانش او بیش از ۱۰ هزار سال در آناهواک ریشه دارد دانشی که تکامل شگفت‌انگیز بشر را به وجود آورد و به همان اندازه تمدن چین و هند و بین‌النهرین و دیگر فرهنگ‌ها اهمیت دارد. دانشی اسرارآمیز در مورد جوهر نورانی انسان که بی شک، بسیار پیشرفته‌تر از آن چیزی است که امروز فرهنگ غربی در اختیار دارد.

درک آثار کارلوس کاستاندا دیدگاه جدیدی را در مورد یکی از قدیمی‌ترین و قدرتمندترین فرهنگ‌های جهان یعنی تولتک‌ها نشان می‌دهد. این آثار به ایده‌هایی که انسان مدرن دور انداخته بود؛ ولی امروز به آنها به‌شدت نیاز دارد جان تازه‌ای بخشید.

ایده‌هایی در مورد مرگ بی‌عیب و نقصی اسرار حرکت نقطه پیوندگاه و به شیوه‌ای بسیار خاص در مورد دانش خاموش که نشان‌دهنده روشی جدید برای نزدیک‌شدن به حقیقت جهان هستی و انسان است. تنها تفاوتی که مفهوم باستانی این دانش را از مفهوم مدرن جدا می‌کند این است که تولتک‌ها به‌سادگی با این دانش زندگی می‌کردند، تمرین می‌کردند و آموزش می‌دادند درحالی‌که امروز برای ما این فقط یک نظریه جدید است. ولی امروز بیش از هر زمان دیگری انسان نیاز به کشف امکانات فراموش شده خود دارد که به او اجازه می‌دهد دنیایی را که می‌شناسیم به‌گونه‌ای متفاوت درک و عمل کند.

در اعماق زمان هزاران سال پیش فرهنگ مادری شگفت‌انگیزی در مکزیک کنونی پدیدار شد که اهمیت و کثرت، آن در زمان و مکان ماتریس فلسفی، باقی‌مانده است از زمان، اولمک تا زمان تولتک و رسیدن به دوره قبل از فتح مکزیک یک‌رشته مشترک وجود داشت که هر فرایند و هر وجه فرهنگی جدید، ماتریسی را در هم می‌تنید که اعتبار آن به زمان پنهان این قـــــرن باز می‌گردد. این دانش طی هزاران سال توسعه یافت به کمال رسید تا اینکه به شکوه خود در دوران کلاسیک برتر دست‌یافت.

متأسفانه این جوهره فرهنگی عمیق هنوز هم توسط غرب به رسمیت شناخته نشده است چرا که در دوران فتح اسپانیایی‌ها نمی‌توانستند فرهنگ پیشرفته مردمی را که به طرز وحشیانه‌ای نابود کردند را تأیید کنند و امروزه، به دلیل اینکه برتری غرب در زمینه‌های فلسفه علم و فرهنگ غالب شده است، بقایای عظمت فرهنگی مکزیک باستان، نیز تقریباً در تاریکی زمان و در ذهن کسانی که تحت تسلط زور بودند پنهان شده است. اکنون پانصد سال گذشته است؛ ولی متکلمان برجسته غربی، هنوز بحث کنند که آیا سرخ‌پوستان روح دارند یا نه؟ امروزه، پس از گذشت چندین قرن اکثریت تصور می‌کنند که فلسفه بومی آمریکایی، اصلاً وجود نداشته است، صرفاً به این دلیل که مبنای علمی برای اثبات آن وجود ندارد.

 دکتر روبن بونیفاز، نونو در کتاب تصویری از تولتک، نگرش ناتوانی را که محققان در مورد فرهنگ‌های مکزیک باستان دارند را زیر سؤال می‌برد: باید اعتراف کرد که آن مردان تنها پرستندگان اولیه باران، یا نگران فراوانی یا ازبین‌رفتن محصولات خودروی زمین، نبودند؛ بلکه دانش متافیزیکی داشتند که از آنچه امروز شناخته شده گسترده‌تر و عمیق‌تر است. ویژگی‌هایی که آنان را به‌عنوان ریاضی‌دانان ستاره‌شناسان، مهندسان، معماران و دانشمندان برجسته توضیح می‌دهد. آنان استادان فنونی بودند که تا به امروز نمی‌توان به طور کامل توضیح داد.»