کتاب دکارت
معرفی کتاب دکارت
کتاب دکارت نوشتهٔ جاستین اسکیری و ترجمهٔ مهدی قنبری است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «راهنمای سرگشتگان» در باب زندگینامه و آرای فلسفی دکارت.
درباره کتاب دکارت
جاستین اسکیری در کتاب دکارت زندگینامهٔ «رنه دکارت» را بیان کرده و برخی از آرای فلسفی او را شرح داده است. این اثر در هشت فصل نگاشته شده که عنوان فصبهای آن عبارت است از «روش»، «ذهن و تصور»، «متافیزیک»، «دین»، «معرفت»، «فیزیک»، «ماهیت انسان» و «احساسات، انفعالات و اخلاق».
رنه دکارت در ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در فرانسه زاده شد. او فیلسوف، ریاضیدان، کیهانشناس و فیزیکدان برجستهٔ قرن ۱۷ میلادی، گویندهٔ گزارهٔ مشهور «میاندیشم، پس هستم» و مؤلف کتابهایی مهم مانند «تأملات در فلسفه اولی» و «فلسفهٔ دکارت» است. خردگرایی دکارت و شک دکارتی از مباحث نظری مهمی هستند که این فیلسوف بزرگ فرانسوی را با آنها میشناسند. او با ابداع هندسهٔ تحلیلی و رد فلسفهٔ ارسطویی، بهعنوان «پدر فلسفهٔ مدرن» شناخته میشود. آثار این فیلسوف همواره الهامبخش دانشمندان و فیلسوفان بزرگی نظیر نیوتن، اسپینوزا و جان لاک بوده است. دکارت در ۱۱ فوریه ۱۶۵۰ از دنیا رفت.
خواندن کتاب دکارت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامه و آرای فلسفی رنه دکارت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دکارت
«نخست توجه داشته باشید که مفاهیم اولیۀ جسم و روح شامل مفهوم حالات خاص مربوط به هر یک از آنها میشوند. بنابراین برای مثال، مفهوم جسم مستلزم شکل و حرکت است، در حالی که مفهوم روح تنها شامل مفاهیم حالاتِ ادراک و اراده میشود. توجه کنید که مفهوم جسم مستلزم مفاهیم ادراک یا اراده نیست و مفهوم روح نیز مستلزم حالات بدنی مثل حرکت نیست. از این رو، این دو مفهوم اولیه طارد یکدیگرند. دوم، توجه کنید که مفهوم اتحاد جسم ـ روح نیز همراه مجموعۀ مفاهیمی که بر آن مبتنیاند، در شمار مفاهیم اولیه آمده است، مثلاً حرکات ارادی بدن، احساسات و عواطف. توازی میان مفهوم اتحاد جسم ـ روح و مفاهیم جسم و روح، به طور منفرد، نشان میدهد مفاهیمی که بر آن استوارند نیز حالاتیاند که از ترکیب جسم ـ روح حاصل میشوند، درست همان طور که مثلاً مفاهیم اندازه و حرکت، مفاهیمِ حالاتِ امتدادند.
اصل ۴۸ از قسمت اول اصول فلسفه، جایی که دکارت مدعی میشود گرسنگی، تشنگی، احساسات، عواطف و حواس را نباید تنها به ذهن نسبت داد، بلکه آنها «از اتحاد عمیق و نزدیک ذهن و بدن ما ریشه میگیرند»، این تفسیر را تأیید میکند (AT VIIIA ۲۳: CSM I ۲۰۹).
عبارت زیر از تأمل ششم نیز تأییدکنندۀ این تفسیر است:
زیرا این [یعنی ماهیتی که خداوند به من اعطا کرده است] شامل بسیاری از چیزهایی میشود که تنها به ذهن من تعلق دارد؛ برای مثال ادراک من از اینکه آنچه رخ داده است نمیتواند رخ داده باشد... اما من در این مقام، از این موضوعات سخن نمیگویم. نیز این ماهیت شامل بسیاری چیزها میشود که تنها به بدن تعلق دارند، مثل گرایش به حرکت در جهت پایین و اموری از این دست. تنها دغدغۀ من در اینجا مربوط میشود به آنچه خداوند به عنوان ترکیبی از بدن و ذهن به من اعطا کرده است (AT VII ۸۲: CSM II ۵۷).
در این عبارات نیز تأملگر امور متنوعی را که خداوند در ماهیت او گنجانده است به سه دسته تقسیم میکند: نخستین دسته اموری مثل ادراکات عقلی هستند که از آن جهت که وی یک روح است به او اعطا شدهاند؛ دومین دسته اموری هستند که از آن جهت که وی یک بدن است به او تعلق میگیرند، مثلاً حرکت؛ سرانجام، دستۀ سوم اموری هستند که از آن جهت که وی ترکیبی از ذهن و بدن است به او اعطا شدهاند، مثلاً درد. باز، این موضوع نشان میدهد که درد و لذت حالات ترکیبِ ذهن ـ بدن هستند. پس این شاهد متنی این فرض را تأیید میکند که مفاهیمی که مبتنیاند بر مفهوم اولیۀ اتحاد جسم و روح ــ که در نامه به الیزابت ذکر شده بود ــ مفاهیم حالات آنها هستند.»
حجم
۲۱۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه
حجم
۲۱۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه