کتاب آزار کلامی
معرفی کتاب آزار کلامی
کتاب آزار کلامی (چگونه کودک را از آن در امان بداریم (شناخت و پیشگیری) ) نوشتهٔ اما جرتونی و ترجمهٔ نیوشا صدر است. انتشارات چترنگ این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «روانشناسی اجتماعی».
درباره کتاب آزار کلامی
اما جرتونی کتاب آزار کلامی را در هشت فصل نگاشته است. او در این اثر راهکارهایی برای در امان نگهداشتن کودکان از آزار کلامی را در دو سطح شناختی و پیشگیرانه ارائه کرده است. اما جرتونی در این اثر بیان کرده است که تعریف آزار کلامی کار سادهای نیست و هرکس میتواند معنای متفاوتی را با توجه به ذخیرهٔ دانش و تجربیات شخصیاش از آن استنتاج کند. فرهنگها در سراسر جهان در ارزشها، فهم و باورهایشان دربارهٔ شیوهٔ شایستهٔ سخن گفتن متفاوت هستند. تنوع فرهنگی نمیتواند از هیچکس در برابر آسیبهای روانشناختی محافظت کند. بهعنوان یک انسان مرزها و محدودههای مشخصی برای آنچه مغز ما بدون آسیب دیدن قادر به پردازش آن است، وجود دارد. تعریف و توضیح قاطع آزار کلامی از این مرزها و محدودهها نشئت گرفته است که بخشی از وجوه مشترک انسانی میان همهٔ ابنای بشر است و در برابر فرهنگ قد علم میکند و آن را به چالش میکشد. مرز باریکی میان آزار کلامی و سخن عادی وجود دارد که باید آن را بازشناسی کرد. در بسیاری از جوامع، سخن گفتن سختگیرانه با کودک یا حتی بالا بردن صدا در مواجهه با او شکلی پذیرفتهشده از تأدیب است. صداهای بلند ممکن است برای واردکردن شوک و به قصد آموختن تماموکمال چیزی به کودک به کار گرفته شوند یا برای تنبیه کودک به خاطر رفتاری نامطلوب. در هر صورت، لحن و محتوای پیامهایی که به کودکان منتقل میشود دارای تأثیرات عاطفی است و پیش از بیان هرچیز باید آن را سنجید. اگر میخواهید به تعریفی از آزار کلامی دست پیدا کنید و بدانید که چطور با کودکی که در معرض آزار کلامی قرار داشته برخورد کنید، این کتاب را بخوانید.
خواندن کتاب آزار کلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رواندرمانگران و علاقهمندان به حوزهٔ روانشناسی کودک و نوجوان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آزار کلامی
«آزار، حتی آزار کلامی، مغز را تغییر میدهد. آسیب مغزی را در کودکانی که صرفاً هدف آزار کلامی و عاطفی قرار گرفتهاند و هرگز با آزار جسمی مواجه نشدهاند نیز میتوان یافت. این به آن معناست که به واسطهٔ آزار، بسیاری از ناحیههای مربوط به عملکرد در مغز تحت تأثیر قرار میگیرد. منطقی است که به همین ترتیب نظام باور کودک نیز تغییر کند.
اغلب، کودکان با این باور بزرگ میشوند که بزرگسالانی که اطرافشان هستند میخواهند کمکشان کنند و آنها را تشویق کنند. آنها باور دارند که میتوانند به بزرگسالان نزدیک اعتماد کنند و این بزرگسالان صلاحشان را میخواهند. زمانی که کودکی قربانی آزار کلامی میشود، این باورها با هم مغایرت پیدا میکنند. به هر حال برای کودک فهم این تناقض و چگونگی مواجههٔ سالم با آن بسیار دشوار است. به جای آن، بیشتر کودکان راهبردهای مدارای ناکارآمد مانند انکار یا دلیلتراشی را که پیشتر در موردش صحبت شد به کار میگیرند.
بسیار محتمل است که کودکان آزاردیده نظام باور تازهای بنا کنند که در آن خود را به عنوان بچهٔ «بد» یا بچهای مستحق آزار قلمداد کنند. مشکل عمدهٔ پروراندن چنین نظام باوری این است که صرفاً به موقعیت آزار محدود نمیشود. در حقیقت نظام باور معیوب نهتنها در همان زمان اعمال آزار به تمام قلمروهای زندگی کودک سرایت میکند، بلکه باقی میماند و به بزرگسالی او نیز راه مییابد. این بدان معناست که احتمال آن وجود دارد که بزرگسالانی که در کودکی از آزار کلامی آسیب دیدهاند در تمام طول زندگی با نظام باور ناکارآمدی بزیند که مغزشان به طور تدافعی در همان زمان کودکی بنا کرده است.
نکتهٔ مهم در پرورش نظامهای باور معیوب در کودکان آزاردیده این است که اگر نه در تمامی زمینهها، در بسیاری از حیطههای زندگیشان سدی عظیم در برابر توانایی آنها برای طلبیدن حقوحقوقشان و عمل کردن به طور مؤثر، بنا میکند. این کودکان به بزرگسالانی بدل میشوند که اجتماع آنها را ناسازگار میپندارد. علت این امر ناتوانی آنها در عمل کردن به شیوهٔ درست نیست، بلکه از آنجایی که نظام باور تحریفشدهای دربارهٔ خودشان و جایگاهشان در جهان دارند، خود را از عمل کردن و شکوفا شدن بازمیدارند.»
حجم
۱۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۱۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه