کتاب هیولای هستی
معرفی کتاب هیولای هستی
کتاب هیولای هستی (سفری با هایدگر در راه سینمای ترس آگاهانه) نوشتهٔ محمدصادق صادقی پور است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب هیولای هستی
کتاب هیولای هستی تلاشی است برای حرکت به سوی تألیف نظریهٔ فیلم نوینی در پرتو آرای مارتین هایدگر. هدف کتاب حاضر ارائه تبیینی مبتنی بر فلسفهٔ اگزیستانس از این حوزهٔ معنایی، بهویژه مفهوم بنیادین «ترسآگاهی» است که به وجود انسان قوام و نیز معنا میبخشد و در ادامه رسیدن به تعریفی مبتنی بر تفکر مارتین هایدگر از آن با استفاده از کار هنری سینما و اثبات این مطلب است که ترسآگاهی بهمثابهٔ بنیادیترین یافتگی یا یافتِحال (یا به عبارت سادهتر، حال و هوا یا حالِ) دازاین در جایگاه نهایی سیری تحولی قرار دارد که از پدیدار ترس آغاز شده و به رعشت، سپس دهشت و به دنبال آن وحشت، همگی بهعنوان پایههای پدیدار ترس، رسیده و سرانجام، دازاین در پلهٔ آخر این مسیر با حال ترسآگاهی رویاروی میشود و تجلی این تبدیل شدن پدیدارهای حوزهٔ معنایی ترس را میتوان بهمثابهٔ رویداد حقیقت در کار هنری فیلم، بهویژه برخی از فیلمهای برجستهٔ سینمایی در سینمای وحشت، دید. رسیدن به بازتعریف ترسآگاهی بر اساس اندیشه هایدگر در ساحت سینما و حرکت به سوی نظریه فیلم جدیدی مبتنی بر تفکر او، شاید رسالت غایی این نوشتار باشد، اما نویسنده برای آغاز کار، فهمی کلی از این حوزهٔ ارائه کرده است.
خواندن کتاب هیولای هستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و سینما، بهویژه سینمای وحشت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هیولای هستی
«هیولا بهمثابه عنصر محوری و قوامبخش سینمای وحشت پیش از این نیز در نظریههای متفاوت موضوع بحث قرار گرفته است که از جمله مهمترین آنها میتوان به نظریه شناختباور نوئل کارول در این زمینه اشاره کرد که در کتاب فلسفه وحشت یا ناسازههای قلب مطرح شده است. کارول در این کتاب تعریفی ازسینمای وحشت به دست میدهد که علیرغم جنبههای درخشان آن، مشکلاتی اساسی نیز دارد. بر اساس تعریف کارول، یک فیلم در صورتی ذیل ژانر وحشت تقسیمبندی میشود که ترس و انزجار را در تماشاگر معطوف به وجود یک هیولا برانگیزد و تعریف او از هیولا عبارت است از موجودی تهدیدگر که امکان وجود آن بر اساس علم معاصر قابل تصور نیست (Carroll ۱۹۹۰). با پذیرش این تعریف از وحشت و هیولا با محدودیتهای زیادی مواجه خواهیم شد زیرا بسیاری از فیلمهای سینمای وحشت از جمله اسلشرها و فیلمهایی که هیولای آنها انسانی، متعارف و از درون زندگی روزمره است در چارچوب این تعریف نمیگنجند. کارول ژانر وحشت را بر اساس عواطف و هیجانات مشخصهای که در تماشاگران برمیانگیزد تعریف میکند و به نظرش پرسش اساسیای که باید به آن پاسخ گوید این است: چرا تماشاگران از اینکه با فیلمهای سینمای وحشت ترسانده یا مشمئز یا منزجر شوند لذت میبرند؟ پاسخ مبسوط کارول به این پرسش که در سرتاسر کتابش شرح داده میشود در برداشت او از مفهومی به نام «وحشت هنری» یا «هنرـ وحشت» خلاصه میشود. وحشت هنری به واکنشزیباییشناختی ویژهای به یک بازنمایی یا داستانی که در یک کار هنری شکل گرفته، اطلاق میشود. وحشت هنری با عواطف و هیجانات واقعی مانند ترس یا احساس همدلی مرتبط است. به باور کارول، ما ممکن است با دیدن فیلم واقعاً بترسیم یا منزجر شویم، و زمانی که قهرمان زن داستان وارد زیرزمین تاریک یا اتاق زیرشیروانی میشود ممکن است ضربان قلبمان تند یا نفس در سینههایمان حبس شود، اما این تجربه یا هیجان بسیار متفاوت است با وحشتی که خودمان هنگام واکنش به تهدیدی در زندگی واقعی با آن مواجه میشویم چرا که به هر حال واکنش به یک داستان محسوب میشود. به اعتقاد کارول، فیلم در هر حال نوعی بازنمایی است و این حقیقت مسلمی است که انسانها به چنین بازنماییهایی واکنشهای عاطفی نشان دهند، چنانکه ارسطو در بوطیقا اعلام میدارد لذت بردن از تقلیدها به نظر میرسد که از کودکی در سرشت انسان است. در نظریه نوئل کارول، وحشت هنری با چالشهای شناختی پیرنگ فیلم همراه است و لذتی که از سینمای وحشت میبریم ناشی از دنبال کردن روایتی است که نشان میدهد چگونه شخصیتهای فیلم یاد میگیرند و در رویارویی با هیولا یا بر آن فائق میآیند یا نمیآیند. استدلال کارول این است که هیجانات و عواطف در سینمای وحشت را اساساً هیولاها برمیانگیزانند از این روی این موجودات برای خلق وحشت الزامیاند و همانطور که گفته شد، کارول هیولا را موجودیتی فراطبیعی و غیرقابل باور از نظر علمی و وجه تهدیدگری آن را ناشی از ناخالص بودن یا به تعبیر خود او «از نظر مقولهای شکافانداز» بودن آنمیداند؛ یعنی جای داشتن در جایگاهی اشتباه در نظم هستی. به این ترتیب، دیگر درگیری فکری ما با سینمای وحشت، بهزعم کارول، چالش ِ شناختی تلاش برای درک و مفهومسازی چنین موجودات ناخالص و شکافاندازی است. در اینجا ما به مدد روایت فیلم هدایت میشویم؛ زمانی که پیرنگ آن گشایش مییابد و شخصیتها رنج میبرند، عادلانه یا ناعادلانه، و میجنگند، دلاورانه یا احمقانه و بزدلانه، و تهدید را آشکار میسازند یا با آن همراه میشوند.»
حجم
۵۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۵۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه